برجام یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر روند مذاکرات ایران و عربستان سعودی در طول دوسال گذشته و بهطور کلی روابط منطقهای تهران و ریاض بوده است؛ چه زمانی که پادشاهی سعودی، مذاکرات برجامی منجر به توافق سال 2015 را عنصر برهمزننده موازنه منطقهای به سود ایران ادراک میکرد و چه مذاکرات احیای برجام دوسال گذشته که آن را متغیر مهمی در کنترل رفتار هستهای ایران و پایهای برای توافق جامعتر یا همان برجام پلاس میداند. در شرایط کنونی با ابهامات و عدمقطعیتهایی که بر سر شکلگیری توافق هستهای به وجود آمده، این مساله همچنان مورد نظر ریاض و تصمیمگیرندگان آن در مذاکره با تهران قرار خواهد داشت و طبیعتا بدون تعیینتکلیف این مساله دور از ذهن است که عربستان حاضر به ورود جدی به گفتوگو با تهران و ازسرگیری روابط دوجانبه باشد.
اگرچه توافق هستهای عنصری مهم و اثربخش بر روند گفتوگوهای ایران و عربستان است، اما الزاما و بهصورت قطعی نقش تعیینکنندهای در موفقیت یا شکست گفتوگوهای دوجانبه جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی ندارد؛ به این معنی که متغیرهای دیگری در این میان ایفای نقش میکنند که به همین میزان دارای اهمیت و تاثیرگذاری هستند. مضاف بر این، بعد از تجربه تابستان داغ 2019 که با انفجارهای گسترده نفتکشها در خلیجفارس و تاسیسات نفت آرامکو همراه شد، انگاره و ارزیابی جدیدی در دربار سعودی شکل گرفت که باید مدیریت تنش با جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار گیرد، چون تهران قادر است به تهدیدها پاسخ متوازن دهد و از سوی دیگر در زمانی که ایالاتمتحده به دغدغههای منطقهای عربستان در ارتباط با تهران تعهد جدی ندارد، کنترل تنش ضرورتی استراتژیک است.
متغیر دوم و بسیار مهمی که از دید عربستان نقش مهمی در روند مذاکرات ایفا میکند، بحران یمن است که در حال ورود به هشتمین سال از آغاز جنگ در مارس 2015 است. با توجه به ناکامی پروژه تهاجم نظامی عربستان و ائتلاف عربی، تبدیل حوثیها به یکی از قطبهای اصلی قدرت در شمال یمن و بروز اختلافات در جبهه جنوب-نیروهای تحت فرماندهی امارات و عربستان- زمینه برای پیچیدهتر شدن بحران در مرزهای جنوبی عربستان در حال افزایش است و از این زاویه است که اهمیت حل و فصل این بحران و چگونگی مهار قدرت انصارالله بهعنوان متحد جمهوری اسلامی ایران برای ولیعهد سعودی حیاتی و تعیینکننده است.
در واقع یکی از عوامل اصلی نقشآفرین و تعیینکننده در چگونگی به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و عربستان، بهویژه از منظر سعودی، به نتیجه رسیدن این مساله پیش از بازگشایی سفارتخانه عربستان در تهران است. ریاض این پیششرط خود را در پنجدور مذاکرات امنیتی به اطلاع مذاکرهکنندگان ایرانی رسانده است و یمن را عنصری حیاتی در این میان میبیند. فارغ از برجام و یمن، متغیرهای دیگری در این میان نقشآفرینی میکنند. از آنجا که ماهیت روابط ایران و عربستانسعودی در نظام منطقهای خاورمیانه رقابتی است، کنترل متغیرهای شکلدهنده به روابط بهویژه با نقشآفرینی همزمان متغیرهای مزاحم که استعداد قابلتوجهی در روابط دو کشور دارد، دشوار و بعضا ناممکن است. احتمال عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل، حضور نظامی تلآویو در خلیجفارس و سطح روابط و همگرایی-واگرایی عربستان با آمریکا از جمله این متغیرهاست.
شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال وابسته به عربستان و ذهنیت ریاض از مساله ناآرامیهای ماههای گذشته در ایران که مجددا باعث سوءتفاهمات در روابط شد، دیگر پرونده باز روی میز در مذاکرات احتمالی دور ششم در بغداد میان دو کشور خواهد بود. بنابراین مساله مذاکرات در روابط دوجانبه و منطقهای ایران و عربستان، از سمت ریاض با ملاحظات و محذورات بیشتری همراه است و ریاض همچنان تردیدهای قابلتوجهی برای بازگشایی سفارتخانه و کنسولگری خود در تهران و مشهد دارد؛ بهویژه که این ادراک نزد مقامات سعودی شکل گرفته است که در طول دوسال گذشته سیاست مهار جمهوری اسلامی از طریق مذاکره توانسته است منافع پادشاهی را تامین کند و هرگونه امتیاز به تهران در قالب بازگشایی سفارتخانه معطوف به تحقق ملاحظات ریاض و دربرداشتن ارزشافزوده قابلتوجه خواهد بود.
* روزنامهنگار