سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
یک گزارش مالیاتی که دولت باید تکذیبش کند!
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و از چهرههای نزدیک به جریان اعتدال و اصلاحات اخیراً در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، پیرامون بودجه 1402 گفته است:
"افزایش حقوق کارکنان دولت -در بودجه سال آینده- 20 درصد پیشبینی شده درحالیکه میزان مالیات بر در آمد کارکنان بخش عمومی 26 درصد و میزان مالیات بر درآمد کارکنان بخش خصوصی 67 درصد رشد داشته است. چطور می شود برای مالیات بر ثروت روند نزولی در نظر می گیرید اما به درآمد کارکنان که می رسید، قضیه انقدر جدی می شود؟ مرکز پژوهش های مجلس می گوید در سال 1400 کارمندان بخش عمومی و خصوصی به طور متوسط نفری 8.4 میلیون تومان مالیات داده اند در حالیکه شاغالان صنف طلا و جواهر 6.7 میلیون تومان، نمایشگاه دارها 4.7 میلیون تومان، وکلای دادگستری 2.1 میلیون تومان و مشاوران املاک 1.3 میلیون تومان پرداخت کرده اند. خیلی حیرت انگیز است که مالیات عایدی بر ثروت را تهیه می کنند اما سود ناشی از سپرده بانکی و سود خرید وفروش سهام مشمول آن نمی شود. پس قرار است چه چیزی را مشمول کنید؟"[1]
*اظهارات آقای مؤمنی حتما بایستی با پاسخ رسمی از سوی مقامات دولتی همراه باشد وگرنه در افکار عمومی حمل بر صحت میشود.
دولت در لایحه بودجه 1402 حدود 3.5 میلیون مودی حقیقی مالیاتی افزوده است و گفته میشود که چشمانداز ترسیمی دولت برای مالیات سال آینده؛ افزایشی حدود 59 درصدی را نشان میدهد.
فضای ترسیم شده از سوی مومنی، هرگز مناسب یک اقتصاد مقاومتی و حکومتی که به عدالت اقتصادی اعتقاد راسخ دارد، نیست.
مجلس باید در این زمینه بصورتی تأثیرگذار ورود کند.
***
نقش 3 گانه آخوندی در گرانی، بنای آشوب و ذبح راهحل
عباس آخوندی، فعال اصلاحطلب، عضو ستاد میرحسین موسوی در سال 88 و از وزرای ادوار وزارت مسکن، اخیراً طی یادداشتی به تشریح فضای کشور و نقش سیاستمداران در این فضا پرداخته است.
آخوندی در یادداشت خود دست به ترسیم فضایی از اوضاع کشور زده است که بخشهایی از آنرا در ادامه میخوانید:
_ کمتر روزگاری برای سیاستمداران چنین تیره و تار بوده است. نه دل شادی در قدرت دارند و نه رویی در میان مردمان. از سویی، قدرت آنان را رمانده که خودی نیستند و از سوی دیگر، معترضان خشمگین بدبین به هرکه ربطی با سیاست رسمی دارد. از چشم آنان، سیاست دنیای نیرنگ و نامردی است. صحنه سیاست چنان زشت و پلشت و همراه با دروغ، ریا، خودخواهی، فساد، نابرابری و ظلم ترسیم شده که دیگر نه بازیگر و نه تماشاگری دارد.
_ مجلس و دولتی برخاسته از رای اقلیت تکیه بر اریکه قدرتِ رسمی زده و معترضان آنان را به چیزی نمیگیرند تا که دشنامی نثارشان کنند. صحنه ویران سیاست جای خود را به میدان تاخت خشم، نفرت و اعتراض داده است. مردمان تحقیر شده فرصتی برای فریاد یافتهاند. روزگار، روزگار فریاد است. هرچه فریاد بلندتر باشد، هلهله پاسخ گرمتر است. ولی، کار ویژه سیاست فریاد نیست. آرامش و تدبیر است. هنر سیاستورزی مدیریت تعارض، ایجاد سازگاری و خلق امید و صلح اجتماعی است و سیاستورزان و سیاستمداران ملی بازیگران چنین میدانی هستند. هنری که اگر هنروری هم به آن آراسته باشد فعلا خریداری ندارد.
_ تشخیص مساله ایران. آب بسیار گلآلود است. حق و باطل به شدت درهمآمیخته است. در کنار شهروندانی که بحق معترضند، صداهایی شنیده میشود که دشمنی آنان با ایران و ایرانی از خورشید روشنتر است. به همین سیاق، کسانی که بر نگاهداشت وضع موجود اصرار میورزند، گویی رنج و درد مردم، ناکارآمدی سیستم و ناتوانی آن در راهگشایی مسیر توسعه، امنیت و رفاه ملی را نمیبینند. ولی، به گمان من مساله ایران بسیار روشن است و سیاستمداران باید از حیرت و هراس بیرون آیند. اینکه تصور کنیم که این سیستم بدون تحول ساختاری و پذیرش حق حاکمیت ملت امکان حل مساله ایران را دارد، خودفریبی و دیگرفریبی است. بنابراین، سیاستمدار بدون لکنت زبان باید در کنار مردم بایستد و تمام عذرها و بهانهها را کنار بگذارد.
آخوندی در ادامه یادداشت مطول خود، راه سیاستمداران در این اوضاع ترسیمی را استقامت بر راه اصلاحی دانسته است.[2]
*دقت شود که مسئله امروز ایران در فضای سیاسی، "اعراض از واقعیت" و ترسیم شیطنتآمیز شرایط برای اغراض فردی یا جریانی است.
بعید است آقای آخوندی نفهمد کسانی که ترسیم او از شرایط کشور را میخوانند بلافاصله وارد شرایط ناامیدی محض شده، آهی سرد برمیکشند و در این حیرت که "چه خواهد شد؟!" به سر خواهند برد.
و آیا جنایتی از این بالاتر که رجل سیاسی یک کشور بزرگ و البته موفق؛ اینچنین نسبت به ناامید سازی مردم و برنشسته بر شهوات ذهنی عدهای عوامزده حرکت کند و در حرفهای او کمتر اثری از واقعیت و عقلانیت باشد؟!
مجددا دقت شود که گویا در نظر آخوندی فضای فعلی حتی از دوران جولان ساواک در اذهان سیاسیون نیز بدتر است، اراذل و اوباش خیابانیِ اغتشاشات مهسا همان "مردم" هستند(!)، نظام اسلامی هیچ دستاورد مثبتی برای زندگی و اقتصاد مردم نداشته، حق مشخص نیست و سیاستمدار هم باید به صحنه بیاید و در مقابل هرگونه عوامزدگی و حرف فاقد عقلی کرنش کند!
آیا این فضای فعلی ایران است؟!
اولا سیاستمداری که بخواهد در مقابل هر بیعقلی و سوختنی در خیابان کرنش کند که سیاستمدار نیست. بلکه از "بانیان آشوب" است. و خاصه از فرماندهان بنای آشوب هم میشود آنهنگام که سهمی بزرگ در وقوع مشکلات اقتصادی داشته باشد.
ثانیا انتظار بود آخوندی بعنوان یک سیاستمدار به صحنه بیاید و سهم خودش از بابت مشکلات موجود (که البته گرانی مسکن و مخالفت با طرح مالیاتی CGT نشان میدهد سهم کمی هم نیست) را بپذیرد.
ثالثا مشکل اقتصادی و امنیتی و... در کجای دنیا و در کدامین حکومت جهان نیست که آخوندی به این بهانه سیاهترین فضای ممکن و یک "زیست جهنمی" را در ایران تصویر کرده است؟!
و رابعا اوضاع "هژمونی ایران" آنکه آخوندی ترسیم کرده، نیست.
مردم ایران امروز کمترین مالیات جهان را میپردازند و ارزانترین نان و سوخت جهان را در اختیار دارند، از امنترین کشورهای جهان هستیم، انتخابات قانونی داریم، اکثریت مردم با اغتشاشات خیابانی موسمی همراه نیستند، قوانین کشور به راحتی اجرا میشوند و امید اصلی مردم برای حل مشکلات یعنی "صندوق رأی" نیز علیرغم تحریمهای اصلاحطلبان اما همچنان برقرار است و مردم هر دولت یا مجلسی را نخواهند؛ آنرا کنار میگذارند.
چرا آخوندی به حقایق فوقالاشاره اعتنایی ندارد و با چشمانی بسته به ترسیم شرایط برای مخاطب پرداخته است؟!
همه باید بدانیم که راه بصیرت نافذ و سیاستورزی اصولی از مسیر عقلانیت و ترسیم واقعیت میگذرد.
عقلانیتی که میگوید باید مثبتات را در کنار نقاط منفی دید.
و واقعیتی که تنها در یک بعدش خواستار تعیین سهم آخوندی در مشکلات موجود و راههای تکرار نشدن اشتباهات امثال اوست.
پس از آن عقلانیت و این واقعیت است که میتوان به "تحلیل صحیح" رسید و راهکارهای اصولی که از دالان اقتصاد مقاومتی، عدالت و مدیریت جهادی میگذرند، ارائه کرد.
***
چرا رسانههای خارجی لوکشین خبری مناسبی را از ایران انتخاب نمیکنند؟
نقطهزنی عضو مجلس خبرگان درباره یک غفلت رسانهای
ایرنا گزارش داد: آیتا... سیدحسن عاملی، عضو مجلس خبرگان رهبری، اخیرا در دیدار با معاون وزیر ارشاد از اینکه خبرگزاریهای خارجی هنگام پخش گزارش از ایران مکانهای نامناسبی را برای ضبط گزارشهای خود انتخاب میکند و در نگاه جهانیان، تهران زیبای ما و کشور بزرگ و عزیز ما را تنزل میدهند انتقاد کرد و گفت:
"من تعجب میکنم که چگونه مسئولین وزارت ارشاد از این مسئله غلفت کردهاند. سایر کشورها با ظرافت خاصی هیمنه عمرانی خود را به رخ جهانیان میکشند. نباید غرور ملت ما شکسته شود و ضروری است که وزارت ارشاد بر روی این موضوع دقت داشته باشد."[3]
*تصویرسازی غلط از فضای ایران اسلامی؛ یکی از اصلیترین دستورکارهای دشمن در جنگ نرم است که همچنانکه آیتا... عاملی نیز بر آن تصریح کردهاند؛ این مسئله مورد تغافل مسئولان امر واقع شده است.
برای این مسئله البته توجیهاتی مثل آزادی بیان، لزوم رفتار خوب با رسانههای خارجی در ایران و از این قبیل نیز بیان شده است لکن تذکر مناسب و معقول به رسانههای خارجی مبنی بر لزوم انتخاب لوکشین مناسب برای مصاحبه و پلاتو؛ مغایر این توجیهات نیست.
چرا باید اجازه داد عکاسان و عوامل رسانههای خارجی در ایران همواره فضایی را برای پلاتوها، عکسها و مصاحبههای خود انتخاب کنند که به شدت تاریک، خراب و غمزده است و هیچ اثری از پیشرفتهای امالقرای جهان اسلام در آن نیست؟!
آیا اذعان چند سال قبل جک استراو (وزیر خارجه اسبق انگلیس) به اینکه تهران از پایتختهای اروپایی هم پیشرفتهتر است؛ نتوانست مسئولان امر را از خواب غفلت بیدار کند که چرا باید واقعیتهای پیشرفت و آبادانی ایران به جای رسانهها از زبان یک دشمن خارجی شنیده شود؟![4]
مسئله سیاهنمایی و تقلا برای انکار البته فقط مختص رسانههای خارجی نیست و برخی رسانههای داخلی نیز منحصرا در همین حیطه فعالیت میکنند که قال و مقال و تأسف پیرامون این قضیه مجالی دیگر را طلب میکند!
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1582888
2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-594084
3_ https://irna.ir/xjLC7k
4_ https://irna.ir/xj4wp8