تحریریه زندگی آنلاین : زهرا خواجعلی متولد 1357 در شهرکرد، هفدهسالگی موفق به قبولی در آزمون سراسری با رتبه چهل شد. وی پزشکی عمومی را در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گذراند و در سن بیستوششسالگی یعنی در سال 1383 وارد رشته تخصص قلب و عروق در مرکز قلب و عروق شهید رجایی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران شد و سال 1387 این دوره را به پایان رساند. در سن سیسالگی با کسب رتبه اول بورد تخصصی قلب و عروق کشور به عنوان عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقاتی آموزشی درمانی قلب و عروق شهید رجایی مشغول فعالیت علمی، آموزشی و درمانی شد. سپس به مدت دو سال (1389 تا 1391) دوره فلوشیپ بیماریهای مادرزادی قلب را در همین مرکز گذراند. دکتر زهرا خواجعلی از سال 1387 تاکنون عضو هیئتعلمی بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی است.
وی در بخشی از خاطرات خود میگوید: همان ابتدای ورود به دوران متوسطه و دبیرستان، تقریباً اکثر کتابهای سالهای بالاتر را مطالعه کرده بودم و تصور میکردم که چهار سال مدت طولانی برای گذراندن دوران دبیرستان است. به همین خاطر سال سوم دبیرستان را به صورت جهشی گذراند و در تابستان همان سال با شرکت در امتحانات موفق به گذراندن دروس این مقطع و ورود به سال چهارم دبیرستان شد. وی پیشرفت سریع و حضور در رشته پزشکی را ابتدا تمایل شخصی خود و سپس حمایتهای برادرش که پزشک و متخصص ریه است میداند.
ایشان اکنون در مسیر خدمت به بیماران تقریباً تمام وقت خود را در بیمارستان قلب شهید رجایی صرف میکند و خدمات تشخیصی و درمانی لازم به مبتلایان ناهنجاریهای مادرزادی قلب ارائه میدهد. با این مقدمه به سراغ این بانوی پرتلاش و موفق کشورمان رفتیم. شما گفتگو با دکتر زهرا خواجعلی را میخوانید.
بیشتربخوانید:
اگر مجدد متولد شوید همین مسیر و تخصص قلب را انتخاب میکنید؟
بله. من همین رشته قلب را انتخاب میکنم چون به آن علاقه دارم. وقتی وارد رشته قلب شدم علاقهام بیشتر شد. امروزه ظرفیت عمده بسیاری از رشتههای تحصیلی در تسخیر زنان کشور است. در برخی تخصصها صد درصد اشغال صندلیهای دانشگاه به زنان اختصاص دارد.
آیا این روند خوب است؟ آینده را چگونه ارزیابی میکنید؟
این خیلی خوب است که خانمها در کشور پویا و فعال باشند. آینده یک کشور را همین زنان میسازند و میتوانند نویدبخش بسیاری از موفقیتها باشند. در برخی کشورهای دنیا ازجمله نیوزلند، زنان در جایگاههای مهمی قرار دارند و حتی برخی از اعضا کابینه و دولت آنان، زن هستند که موفقیتهایی نیز داشتهاند و کشورهای موفقی محسوب میشوند. فکر میکنم اگر زنان مدیریتهای کلان و پایهای در کشور داشته باشند نیز میتوانند موفق باشند. همسر شدن و مادر شدن نباید منجر به محدودیت زنان به محیط منزل شود بلکه بانوان میتوانند با توان بالقوهای که دارند علاوه بر موفقیت در محیط اجتماع در محیط منزل نیز پیروز و خوشبخت باشند. یک زن میتواند فرزند داشته باشد و به موازات همین مادر بودن فردی فعال در جامعه باشد. دلیلی ندارد که فرزند داری با فعالیت بیرون از منزل منافاتی داشته باشد
شما به سرعت مسیر علم و پیشرفت تحصیلی را طی کردید و در سالهای جوانی به جایگاه خوبی رسیدید. به اعتقاد شما عامل مؤثر در پیشرفت و تعالی یک فرد در حوزه تحصیل و اشتغال چه مواردی میتواند باشد؟
مهمترین عامل انگیزه و تلاش است. متأسفانه انگیزهها خیلی تغییر کرده و شاید هم کمرنگتر شده است. جوانان با موجی از ناامیدی مواجه هستند. در دوران تحصیل من انگیزهها و رقابتها خیلی بیشتر از الآن بود. رزیدنتهای بیمارستان را که میبینم در چهره آنان انگیزه و امید کمتر دیده میشود. یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت انگیزه است.
شاید یکی از انگیزهها پیدا کردن شغل خوب با درآمد مناسب باشد و شاید همین عامل مادی در برخی افراد رسیدن به هدف را کمرنگ میکند. اینکه میخواهی به چه چیزی برسی و آینده را تا چه حد روشن میبینی، نکته بسیار مهمی است که به پیشرفت فردی و اجتماعی کمک میکند. وجود یک پزشک فوق تخصص در جامعه خیلی ارزشمند است ولی ایجاد "جو و فضای ضد پزشک" درمیان برخی مردم و مسئولان شرایط را تغییر داده و شاید بسیاری از انگیزهها را برای موفقیت و پیشرفت یا خدمت به همنوع تحت تأثیر قرار داده است.
نگرانی من همین نکته است و شاید همین عامل باعث شده تا تمایلها برای ادامه تحصیل و یا پیشرفت کم شود. از سوی دیگر مهاجرت و خارج شدن پزشکان از کشور نیز نگرانی و دغدغه مهمی است. از هر دو یا سه نفر فارغالتحصیل یا مشغول تحصیل در رشتهها و سطوح بالای تخصصی و پزشکی، شاید بتوان گفت که یک نفرشان بهطور جدی و قطعی تمایل به رفتن از کشور دارد.
بیشتربخوانید:
به اعتقاد شما چه کمبودی در کشور داریم که باعث میشود نخبگان یا پزشکان کشور تمایل به مهاجرت و ترک وطن داشته باشند؟
به نظر من همه به دنبال یک زندگی پایدار و بدون دغدغه هستند. اینکه صبح از خواب بیدار میشویم شاهد اخبار ناگوار و رخدادهای مختلف یا گرانی و تورم باشیم عامل مهمی است. نرخ تورم پنجاهدرصدی و نبود حمایتهای شغلی و اجتماعی نگرانی مهمی است.
تخصص شما جنبه خدمت انسان دوستانه دارد و کمتر کسب درآمد برای شما و همکارانتان مطرح است. الآن گرایش به ادامه تحصیل در رشته شما چطور شده است؟
قبلاً رقابتها برای ورود به رشتههای تخصصی بسیار نزدیک و شدید بود. مثلاً برای ورود به رشتههای چشمپزشکی، پوست، رادیولوژی، قلب و عروق و ... رقابت شدید مطرح بود ولی این رقابت طی چند سال اخیر کمتر شده است. متأسفانه دریکی دو سال اخیر ظرفیتهای خالی برخی از رشتههای تخصصی تکمیل نمیشود و بدون متقاضی مانده است! این برای آینده جامعه و مردم بد است. نخبهها و پزشکان فارغالتحصیل که میتوانند آینده تخصص کشور را شکل بدهند تمایل به رفتن دارند یا به شغلهایی دیگر گرایش پیداکردهاند که درآمدزایی بیشتری دارد. فاجعهای که شاید برای آینده رخ دهد همین نبود دانشآموختگان نخبه و توانمند است که از مسیر ادامه تحصیل بیانگیزه شده و بازمیمانند و شاید جای آنان را افرادی از درجات پایینتر علمی پر کنند.
اگر شما در موقعیت بالایی از نظر اجرایی در کشور قرار داشتید، تمرکز مدیریتی خود را در چه مسیری قرار میدادید؟
حمایت از نخبگان مهمترین اولویت است. همه مردم در ساختن جامعه مؤثر خواهند بود ولی نخبگان جامعه از ویژگی مهمتری برخوردار هستند. اگر به نخبگان انگیزه ندهیم پیامدهای بدی برای آینده کشور رقم میخورد. باید نخبگان از یک زندگی شغلی و رفاه اجتماعی بیدغدغه بهرهمند شوند تامیل به مهاجرت در آنان کمرنگ شود.
هیچوقت تمایل داشتید عضو بنیاد نخبگان بشوید؟ آیا اصلاً به سراغ شما آمدند؟
نه تمایلی نداشتم و جالب اینکه هیچگاه نیز به سراغ من نیامدند.
بیشتربخوانید:
شما رتبه اول برد تخصص قلب رادارید و جزء نفرات برتر کنکور سراسری بودید. این بیتوجهی به نخبگان تا چه حد ضعف محسوب میشود؟
به نظر من این ضعف خیلی بزرگی است. رها کردن نخبگان در یک جامعه ضعف بزرگی است.
شما متأهل هستید؟
من بیست سال پیش ازدواج کردم و یک پسر دهساله دارم. همسرم فوق تخصص شبکیه چشم است و یک سال از من بزرگتر است. ما در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان همدوره بودیم. ایشان رتبه اول پره اینترنی و علوم پایه کشوری رادارند و رتبه هفت تخصص در کشور هستند. همسرم در قبولی من در تخصص و کسب رتبه بورد تخصصی من نقش مؤثر داشتند. همسرم هیئتعلمی بیمارستان فارابی هستند و موفقیتهای ایشان در کسب مدارج تحصیلی موجب شد که من هم انگیزه پیدا کنم و به موفقیتهای کنونی برسم. آقای دکتر خدابنده همسرم هستند و در بیمارستان فارابی و چشمپزشکی نور مشغول خدمت هستند. فکر میکنم انگیزههای فردی در ایشان هم مانند من کمک کرده تا به موفقیتهای کنونی برسد.
آیا طی این سالها بیمارستان قلب شهید رجایی از شما حمایت کرده است؟
بیمارستان طی این سالها مسکن با شرایط خاص و با کمترین هزینه در اختیار دستیاران تخصص و فلوشیپ های مشغول تحصیل در این مرکز درمانی قرار میدهد که میتواند در شرایط اقتصادی کنونی حمایت خوبی محسوب شود. رزیدنتها کار بسیار سنگینی دارند بهگونهای که از هفت صبح تا هفت شب مشغول خدمت به بیماران بیمارستان هستند؛ داشتن مسکن میتواند کمک بزرگی برای این عزیزان باشد.
شما از این امکانات استفاده کردید؟
بله من در دوره رزیدنتی از این امکانات استفاده کردم. شرایط خوبی داشت و من سه سال مستأجر بیمارستان بودم که البته اجاره بسیار مختصری میپرداختم. فکر نمیکنم مشابه این ایده در جای دیگری از کشور وجود داشته باشد ولی این نحوه حمایت از پزشکان و متخصصان که مشغول تحصیل و خدمت هستند بسیار خوب است.
خانواده تا چه حد در کاهش مشکلات و ایجاد انگیزههای فردی و اجتماعی مؤثر است؟
خانواده تأثیرگذار است ولی در عصر ارتباطات، عوامل دیگری در ایجاد انگیزه و هدف نقش دارند. بهعنوانمثال پسرم باوجوداینکه ده سال سن دارد ولی همه چیز را خوب درک و تحلیل میکند. امروزه موضوع مهمی که در بین همکارانم میبینم و برایم جالب اما عجیب است، اینکه به دنبال مسیری مناسب هستند تا فرزند یا فرزندان خود را به خارج از کشور بفرستند!
اینکه میخواهند فرزند نوجوان خود را از چه کالجی در کدام کشور بفرستند! به نظر من این خیلی بد است چون با این نگرش خانواده از هم پاشیده میشود. مشکلاتی که وجود دارد ازجمله گرانی ارز و تورم موجب میشود تا خانوادهها برای ایجاد رفاه و آیندهای بهتر جهت فرزندان خود تلاش کنند تا پول لازم برای صرف مخارج و هزینههای تحصیل وزندگی فرزند خود را به هر نحوی تأمین کنند. این نیز دردآور است که نتوانیم آنچه لازم است برای آینده فرزند خودمان در وطن خودمان فراهم کنیم؛ در شرایطی که همه چیز وجود دارد و ایران کشور بسیار خوبی است و از همه منابع لازم برخوردار است. اگر با مدیریت بهتر بتوان شرایط مناسبتری ایجاد کرد میتوان از خیلی مسائل ازجمله آنچه گفتم جلوگیری کرد.
در مورد تقسیم وظایف زندگی باوجوداینکه شما و همسرتان پزشک هستید و مشغله خاص خود رادارید بفرمایید.
من صبح تا عصر به عنوان هیئتعلمی تمام وقت در خدمت بیماران بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی هستم. همسرم نیز همین طور گرفتاریهای کاری خود را دارد به همین خاطر خانمی هستند که برای پختوپز و مراقبت از پسرم به منزل ما میآید و کمک میکند. معمولاً من آخر هفتهها و به خصوص جمعهها آشپزی میکنم. با وجود خستگیهای روزانه ولی عمده وقتم را پس از بازگشت به منزل تا موقع خواب با پسرم میگذرانم. پسرم خیلی به فضا و فضانوردی علاقه دارد. پیوسته در حال جستجو و بررسی یافتههای جدید در این خصوص است و من هم همراهی و سعی در جبران نبودنم در ساعات روز را میکنم.
کلاس آموزش هم برای فرزند خود در نظر دارید؟ تفریح چطور؟
بله کلاس انگلیسی و کلاس فارسی و نگارش از طریق معلم خصوصی هماهنگ کردهام که جبران عقبافتادگیهای دوران کرونا نیز بشود. اغلب آخر هفتهها برنامه رفتن به پارک و گردش در طبیعت داریم. این دو سال کرونا همه چیز تعطیل بود ولی الآن شرایط خوب است.
آیا تابهحال پیشنهادی برای مهاجرت و ترک وطن داشتید؟
من تمایلی برای رفتن از کشور ندارم. شرایطی که الآن دارم اگر بخواهم در خارج از کشور داشته باشم باید از ابتدا آغاز کنم و به عقب برگردم تا راه چندین سالهای مجدد طی شود. همسرم نیز تمایلی به رفتن ندارد امیدوارم شرایط بهگونهای خوب باشد که خانواده همگی کنار هم باشیم.
شما چقدر فرصت میکنید به خانواده در شهرستان سر بزنید و دیدار داشته باشید؟
هرچند وقت یکبار به خانواده سر میزنم و این مهم است که فرزندم پدربزرگ و مادربزرگ و اقوام را ببیند و با آنان معاشرت داشته باشد.
به اعتقاد من در کنار خانواده بودن و یا اینکه خانواده در کنار هم باشند خیلی خوب است ولی گاهی اوقات بنا به شرایط شغلی و حرفهای این امکان وجود ندارد و کمی فاصله ایجاد میشود که باید این فاصلهها را هر چه میتوانیم کم کنیم. باید سعی کنیم در فواصل خیلی نزدیکتری کنار همدیگر و خانواده جمع شویم چون این رفتار در رشد اجتماعی فرزندمان خیلی نقش خواهد داشت.
مهمترین امید و آرزوی شما برای خانواده و اجتماع چیست؟
آرزوی من داشتن جامعهای در صلح و آرامش باهدف روابط خوب با مردم دنیاست. همینکه وضعیت کشور و جامعه ما خوب باشد احوال همه ما نیز خوب خواهد شد. نباید بهطور فردی نگاه کنیم.
اینکه اگر وضعیت من خوب باشد اصلاً ارزشی ندارد و باید اجتماعی نگاه کنیم یعنی اینکه وضعیت همه خوب باشد تا حال همه ما خوب شود. اینکه در کشوری باشی که همه مردم آن در یک سطح از همه خوبیها بهرهمند باشند میتواند حال و احوال همه مردم آن جامعه را خوب کند.
بخش عمده درآمد خانواده را صرف چه چیز میکنید؟ پسانداز یا سرمایهگذاری میکنید؟
در سه چهار سال اخیر این قدر شرایط مالی بد بوده و فشار روی مردم و پزشکان زیاد بوده بهگونهای که هرچه درآمد داریم باید صرف هزینههای زندگی، منزل و پرداخت اقساط بکنیم و شاید واقعاً چیزی برای پسانداز نماند. این شکل برای همه مردم
است. این وضعیت فقط شامل حال پزشکان نیست. درآمد و هزینهها تقریباً سربهسر است و چیزی باقی نمیماند.
پس شما هم مثل بقیه مردم وامدارید و اقساط میپردازید؟
بله وامداریم و اصلاً بدون وام نمیتوان صاحب زندگی شد وزندگی کرد.
ارتباط شما با همکاران و همکلاسیهای سابق چگونه است؟
از تعداد بیستنفری که سال 1383 وارد رشته تخصص قلب در بیمارستان رجایی شدیم، الآن پنج نفر این افراد از ایران رفتهاند. با واتساپ در تماس هستیم ولی اینکه بتوانیم همدیگر را ملاقات کنیم مقدور نیست.
پیشنهاد جدی برای رفتن از کشور نداشتید؟
پیشنهاد زیاد بوده ولی عملاً رفتن راه دشواری است چون باید از ابتدا شروع کرد و کشورهای خارج یک فوق تخصص فارغالتحصیل از بهترین دانشگاههای ایران را اصلاً به عنوان یک فوق تخصص پذیرا نیستند بلکه باید از ابتدا در آزمونها شرکت کرد و مجدد وارد دوران رزیدنتی شد. شرایط مساعدی پیدا نمیشود و امکان فعالیت پزشکی همانند ایران وجود ندارد به همین خاطر رفتن از کشور به صلاح نیست.
عمده فعالیتهای درمانی و فوق تخصصی شما در چه مسیری از بیماریها قرار دارد؟
رشته فوق تخصصی من مربوط به بیماریهای مادرزادی قلب است. بچههایی که با بیماریهای مادرزادی قلب متولد میشوند و به سن بالای پانزده سال میرسند، گروه هدف من محسوب میشوند و توسط من ویزیت و پیگیری خواهند شد. بر اساس آمار از هر هزار مورد تولد زنده ممکن است که هشت مورد با ناهنجاریهای مادرزادی قلبی متولد شوند. بیماریهای مادرزادی قلب از شایعترین انواع ناهنجاریهای مادرزادی است. درگذشته به دلیل اینکه امکانات و شرایط خوبی وجود نداشت بسیاری از این افراد از بین میرفتند. اگرچه شرایط نسبتاً پایداری پیدا میکنند ولی اینطور نیست که بهطور کامل مشکلات آنان برطرف شود بلکه با افزایش سن و همگام با رشد مسائل و پیگیریهای آنان متفاوت و خیلی تخصصی خواهد بود بهگونهای که هر پزشک در خارج از این مرکز درمانی شاید نتواند آن طور که باید کمکی به این بیماران کند. ما برای این بیماران بالای پانزده سال راهکارهای درمانی اتخاذ میکنیم و مسیر درمانی آنان را تسهیل خواهیم کرد بهگونهای که در صورت لزوم جراحی روی قلب آنان انجام خواهد شد.
عمده این مشکلات قلبی چیست؟
انواع مشکلات مطرح است. مثلاً یکی از شایعترین مشکلات وجود یک سوراخ بین بطنهای قلب است که باید جراحی شود. در برخی ناهنجاریهای مادرزادی قلب، رگهای قلب و یا بطنهای قلبی جابجا است. گاهی بیمار بجای دو بطن قلبی مناسب، فقط یک بطن دارد.
اینکه معتقد هستیم غربالگری جنین مهم است، برای این موضوع است که مادر باردار با بررسی قلب جنین در هفته هجدهم بارداری به این اطمینان خواهد رسید که هیچ مشکلی از نظر ناهنجاری قلبی وجود ندارد. اگر یک جنین تک بطنی است چنانچه زودتر مطلع شویم و جلوی تولد این نوزاد ناهنجار را بگیریم، میتوان یک خانواده و یک جامعه را از مشکلات و هزینههای بعدی آن برهانید. با این بررسی غربالگری میتوان بهطور دقیق به ماهیت ناهنجاری احتمالی پی برد و در صورت عدم امکان درمان، جلوی تولد نوزاد ناهنجار را گرفت. اگر که امکان درمان وجود داشته باشد میتوان شرایط را برای درمان مناسب این نوزاد فراهم ساخت.
اگر نوع بیماری پیچیده باشد فرد و خانواده را تا آخر عمر درگیر مشکلات بعدی خواهد کرد یا از همه مهمتر اینکه طول عمر طبیعی همانند افراد عادی نخواهد داشت. ما این بیماران را همیشه میبینیم و درد و رنج آنان را از نزدیک لمس میکنیم.
ناهنجاریهای مادرزادی قلب در دخترها بیشتر وجود دارد یا در پسرها؟
برخی ناهنجاریها در دخترها شایع است و برخی دیگر در پسرها شیوع بیشتری دارد. بیماران از سراسر ایران به ما مراجعه میکنند. از اردبیل تا زاهدان از مشهد تا اهواز مراجعهکننده داریم. اغلب مراجعات از طرف پزشک معالج ارجاع میشوند.
ازدواج فامیلی در شیوع و بروز ناهنجاریهای قلب مؤثر است؟
ازدواج فامیلی هم میتواند تأثیرگذار باشد اما خیلی زیاد تأثیر ندارد.
مهمترین اقدامات در بررسیهای اولیه بعد از ارجاع بیماران چیست؟
اکوهای تخصصی قلب، سیتیاسکن، ام آرآی، آنژیوگرافی انجام میشود تا اقدامات لازم برای برطرف کردن یا کاهش مشکل بیمار انجام شود.
بیمارستان برای خانواده و همراهان بیماران اعزامی و ارجاعی از راه دور چه کمکی انجام میدهد؟
خوشبختانه بیمارستان یک هتل اختصاصی دارد که مراجعات از شهرستانها و راههای دور میتوانند از امکانات آن استفاده کنند.
هزینههای درمانی چطور است؟
هزینهها در بیمارستانهای دولتی واقعاً کم است. البته به دلیل درآمد پایین و یا فقیر بودن برخی افراد در جامعه این هزینههای درمانی شاید برای آنان زیاد باشد که در چنین شرایطی واحد مددکاری کمک خواهد کرد ولی در مجموع در بیمارستانهای دولتی فشار مالی زیاد به بیماران وارد نخواهد شد.
کشور از نظر تأمین دارو و درمان برای این بیماران در چه شرایطی است؟
داروهای این بیماران اغلب گران است ولی برخی از این داروها تحت پوشش بیمهای قرار دارند که اگرچه دشواریهای خاص خود را دارد ولی گاهی با کمبودهای دورهای و مقطعی مواجه میشویم. مثلاً در یک مقطع زمانی داروی وارفارین نایاب شده بود. این دارو برای بیماران دارای دریچه مصنوعی قلب بسیار مهم و حیاتی است. خیلی مهم است که داروهای این بیماران در دسترس و ارزان باشد.
همکاری شما با جراحان قلب تا حدی است؟
همکاری ما خیلی زیاد و نزدیک است چون ما بیماران را به آنان ارجاع میدهیم. داشتن یک جراح خوب در درمان بیماران ناهنجاری قلب یک الزام است چون این بیماریها بسیار پیچیده و نیازمند جراحان باتجربه بالا است. خوشبختانه در بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تیم بسیار قوی برای درمان بیماریهای دریچهای قلب داریم که از عهده بسیاری از این اعمال جراحی سخت و پیچیده بر خواهند آمد.
مواردی داشتید که در یک خانواده چند کودک ناهنجار یکی بعد از دیگری متولدشده باشند؟
بله متأسفانه مواردی داشتیم و داریم. ما تا جایی که بتوانیم کمک میکنیم ولی کسانی که با ناهنجاریهای شدید مادرزادی قلب متولد میشوند متأسفانه طول عمر طبیعی نخواهند داشت. خیلیها به بیست و بیستوپنجسالگی میرسند و میخواهند ازدواج کنند و یا بچهدار شوند ولی چه چیزی میتوان به این عزیزان گفت؟ اینکه ممکن است چند سال دیگر بیشتر امکان زنده بودن نداشته باشند خیلی سخت است. یا اینکه تکلیف این فرزند تازه متولدشده چیست؟ مخالفتی با ازدواج نیست ولی برای بچهدار شدن باید فکر کرد چون این مبتلایان به این بیماری طول عمر طبیعی نخواهند داشت و تولد یک فرزند حاصل ازدواج این بیماران سرنوشت مبهمی رقم خواهد زد. یک خانم که دچار ناهنجاری مادرزادی قلب است اصلاً شاید توان قلبی برای باردار شدن نداشته باشد. حاملگی یک فشار و یک شرایط دشوار است چون قلب در یک زن حامله باید با سه برابر توان بیشتر خون را پمپاژ کند. برای یک فردی که قلب بیمار دارد، باردار شدن خطرناک و دشوار است. گاهی خانواده زوجین اصرار میکنند که باید حتماً بچهدار شوید که البته این مسئله نیز پیامدهای خاص خود را دارد.
مهمترین توصیه شما به خانوادهها برای پیشگیری از تولد چنین فرزندانی چیست؟
تغذیه مناسب خیلی مهم است و از همه مهمتر اینکه مادران باردار باید بدانند که در دوران بارداری نباید از هر دارویی بهطور خودسرانه استفاده کنند. باید به توصیه پزشک خود توجه کنند. بیماری سرخجه در دوران حاملگی میتواند روی جنین اثرات بدی داشته باشد؛ مصرف الکل و دخانیات برای زنان باردار ممنوع است و باید مادران باردار به این نکته توجه کنند. باید دانست که وجود استرس در دوران بارداری نیز میتواند موجب بروز مشکلات بعدی شود. نباید مادران باردار هیچگونه استرسی داشته باشند.
غربالگری جنین بین هفتههای دوازدهتا هجدهم بارداری باید انجام شود. احتمال وجود آنومالیها یا ناهنجاریهای مادرزادی باید بررسی شود. تولد یک کودک بیمار واقعاً موجب گرفتاری خانوادهها و دگرگون شدن زندگی آنان خواهد شد. داشتن یک فرزند با بیماری مزمن بسیار سخت است. در صورت انجام غربالگری و وجود مشکل احتمالی، حتماً مشورت کنند که مشکل قابلرفع است یا اینکه مجبور هستند مجوز برای سقط درمانی دریافت کنند، البته به امید اینکه در بارداریهای بعدی بتوانند صاحب فرزندی سالم باشند. به اعتقاد من نباید آزمایشهای غربالگری محدود شود چون داشتن یک فرزند مبتلا به یک بیماری مزمن چه قلبی و چه غیرقلبی بار بسیار سنگینی برای خانواده و جامعه به همراه خواهد داشت.