سندروم دقل باز چیست؟

سندرم کاپگراس یک وضعیت روانی است. این بیماری را به‌عنوان سندرم “دغل‌باز” یا “توهم کاپگراس” نیز می‌شناسند. افرادی که این سندروم را تجربه می‌کنند، اعتقادی غیرمنطقی دارند که کسی را که آن‌ها می‌شناسند

سندروم دقل باز چیست؟

به قلم : دکتر نصرت‌الله پور افکاری -  روان‌پزشک

 

تحریریه زندگی آنلاین : سندرم کاپگراس یک وضعیت روانی است. این بیماری را به‌عنوان سندرم “دغل‌باز” یا “توهم کاپگراس” نیز می‌شناسند. افرادی که این سندروم را تجربه می‌کنند، اعتقادی غیرمنطقی دارند که کسی را که آن‌ها می‌شناسند توسط یک دغل‌باز یا وانمود کننده جایگزین شده است. به‌عنوان‌مثال آن‌ها ممکن است همسر خود را به‌عنوان متقلب و بدل همسر واقعی خود بدانند. این مسئله می‌تواند برای هر دو شخص متوهم و شخصی که متهم به متقلب بودن شده است، ناراحت‌کننده و آزاردهنده باشد. در برخی موارد، شخصی که این توهم را تجربه می‌کند، ممکن است یک حیوان، شی‌ء یا حتی یک‌خانه را به‌عنوان بدل (متقلب) بشناسد. سندرم کاپگراس، یک سندرم روان‌پزشکی است که در سال 1923 توسط «کاپگراس» روان‌پزشک فرانسوی، تحت عنوان illusion des sosies توصیف شد.

بیشتربخوانید:

سندروم تورت چیست؟

 

سندرم کاپگراس (Capgras's syndrome)

این هذیان که اشخاصی که در پیرامون فرد هستند واقعی نیستند، بلکه بدل‌هایی هستند که ادای مریض را درمی‌آورند یا شیادانی که ادای دیگران را ممکن است بخشی از سندرم اسکیزوفرنی یا اختلال مغزی باشد. با داروهای آنتی‌پسیکوتیک باید درمان شود. روان‌درمانی در درک پویش عقیده هذیانی مفید است (مثلاً بدگمانی و بی‌اعتمادی به اشخاص خاص واقعی در محیط).

 

علل سندرم دغل‌باز یا کاپگراس سندروم کاپگراس

اغلب اوقات با بیماری آلزایمر و زوال عقل (دیوانگی) مرتبط است، هردوی این‌ها حافظه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند و می‌توانند احساس شما را نسبت به واقعیت تغییر دهند.اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی، بخصوص اسکیزوفرنی پارانویید، می‌تواند موجب بروز سندرم کاپگراس شود. اسکیزوفرنی نیز احساس واقعی را تحت تأثیر قرار داده و ممکن است باعث توهم شود. در موارد نادر آسیب مغزی می‌تواند موجب بروز سندرم دغل‌باز شود.شایع‌ترین زمان آن‌وقتی است که آسیب در پشت نیمکره راست مغز اتفاق می‌افتد؛ جایی که مغز ما تشخیص چهره افراد را انجام می‌دهد. همچنین افراد مبتلابه صرع ممکن است در موارد نادر، سندرم کاپگراس را تجربه کنند. نظریه‌های متعددی درباره علت سندرم وجود دارد؛ برخی محققان معتقدند که سندرم دغل‌باز ناشی از یک مشکل در مغز مانند نحیف شدن مغز، آسیب یا اختلال عملکرد مغزی است. برخی دیگر معتقدند ترکیبی از تغییرات جسمانی و شناختی است که احساس بی‌ارتباطی به مسائل را می‌کند. دیگر افراد بر این باورند که مشکلی در پردازش اطلاعات وجود دارد یا خصوصیت عمده سندرم کاپگراس، اعتقاد هذیانی بیمار بر این است که سایر افراد محیط او، واقعاً خودشان نیستند، بلکه بدل آن‌ها هستند که مثل شیادان نقش افرادی را که جایگزین آن‌ها شده‌اند بازی کرده و مثل آن‌ها رفتار می‌کنند.یک خطا در ادراک است که با خاطرات آسیب‌دیده یا گمشده در یک‌زمان اتفاق افتاده‌اند.

بیشتربخوانید:

سندروم پاهای بی‌قرار

 

 

 

سبب‌شناسی

شرط لازم برای وقوع این سندرم اختلال در واقعیت سنجی است که درنتیجه یک فرایند پسیکوتیک به وجود می‌آید. «کاپگراس» ماهیت خاص این ایلوزیون(هذیان) را بااحساس غریبی و گرایش پارانوئید به‌سوی عدم اعتماد توجیه نمود. جدا شدن اجزاء درک و شناخت (که طبیعتاً باید به یکدیگر پیوسته باشند) از هم، ممکن است یک علت نوروفیزیولیک مربوط به اختلال عمل لوب پاریتال(لوب آهیانه‌ای) داشته باشد.سندرم کاپگراس را از دیدگاه روان پویائی نیز می‌توان توجیه نمود. بیمار شخص موردنظر را طرد نموده و صفات بدی را به او نسبت می‌دهد، مع‌هذا به علت احساس گناه و تمایلات دوگانه [یعنی عشق و نفرت نسبت به یک شخص یا یک پدیده درآن‌واحد، قادر به پذیرش هشیارانه این احساس نیست. بدین ترتیب آنچه واقعاً نسبت به شخص موردنظر احساس می‌شود، به بدل او منتقل می‌گردد که در نظر بیمار شیادی بیش نیست و طبیعتاً به‌راحتی و درستی می‌توان او را طرد نمود.

 

شیوع

سندرم کاپگراس می‌تواند هرکسی را تحت تأثیر قرار دهد؛ اما در زنان بیشتر از مردان دیده می‌شود. در موارد نادر بر روی کودکان نیز تأثیر می‌گذارد. گاهی این سندرم را جزو اختلالات هذیانی طبقه‌بندی می‌کنند و گاهی نیز آن را از تظاهرات اسکیزوفرنی به شمار می‌آورند.

بیشتربخوانید:

از اختلال "مانیا" چه می‌دانید؟

 

مراقبت از فرد مبتلابه سندرم کاپگراس

مراقبت از کسی که مبتلابه سندرم دغل‌باز (Capgras) می‌شود می‌تواند ازنظر احساسی، سخت باشد بخصوص اگر شما به‌عنوان بدل یا متقلب ازنظر آن فرد انتخاب‌شده باشید. برای کمک به کسی که مبتلابه سندرم کاپگراس است، در اینجا چند راهکار برای آزمایش وجود دارد:

– با آن‌ها بحث نکنید یا سعی نکنید آن‌ها را اصلاح کنید.

– هرکاری می‌توانید انجام دهید تا احساس امنیت کنند. اگر مطمئن نیستید که چه‌کاری انجام دهید، از آن‌ها بپرسید به چه چیزی نیاز دارند.

– از احساسات آن‌ها حمایت و تصدیق کنید.

– اگر امکان دارد، شخص “دغل‌باز” اتاق را ترک کند. اگر شما هستید و شما وظیفه مراقبت از او را بر عهده‌دارید، این کار را به شخص دیگری بسپارید.

– وارد حوزه واقعیات آن‌ها از طریقی که امکان دارد، بشوید. این می‌تواند به شما کمک کند تا درک کنید چقدر این مسئله برای آن‌ها سخت است.

 

درمان

در حال حاضر هیچ نسخه درمانی برای افرادی که مبتلابه سندروم کاپگراس هستند، وجود ندارد زیرا نیازمند تحقیقات بیشتری در این زمینه هستیم اما گزینه‌های درمانی وجود دارد که به کاهش علائم این سندرم کمک خواهد کرد. هدف از درمان این است که به علت اصلی برسد؛ به‌عنوان‌مثال اگر فردی دچار اسکیزوفرنی باشد، با مداوای اسکیزوفرنی به درمان سندرم کاپگراس نیز بهبود خواهد بخشید. بااین‌حال، اگر سندرم کاپگراس در طول درمان آلزایمر رخ دهد، گزینه‌های درمان محدود خواهند شد. مؤثرترین درمان، ایجاد یک محیط مثبت و خوشایند است که فرد مبتلابه سندرم دغل‌باز، احساس امنیت کند. برخی از اعتبار درمانی استفاده می‌کنند؛ در اعتبار درمانی توهمات به‌جای رد شدن، پذیرفته می‌شوند. این مسئله می‌تواند اضطراب و وحشت را در فردی که این توهم را تجربه می‌کند، کاهش دهد و به درمان او کمک کند.تکنیک‌های جهت‌یابی واقعیت ممکن است در برخی شرایط مفید باشند. این بدین معنی است که مراقبت‌کننده، بر طبق تعریف کتاب: comprehensive textbook of psychiatry (چاپ2000)، در سندرم کاپگراس جای یک فرد مبهم که معمولاً یکی از اعضای خانواده بیمار است را، یک بدل با خصوصیات کاملاً مشابه غصب کرده است. در آثار علمی-تخیلی زیادی به این اختلال اشاره‌شده است که شاید آشناترین آن‌ها برای ما فیلم همسران استپفورد با بازی نیکول کیدمن و متیو برادریک باشد. فیلمی که بر اساس رمانی به همین نام اثر آی را لوین ساخته‌شده است.به‌طور مرتب زمان و مکان فعلی، رویدادهای مهم زندگی و هرگونه تغییر قابل‌توجهی را به فرد یادآوری کند.علت اصلی سندرم کاپگراس با بیشترین حد ممکن درمان خواهد شد، این درمان‌ها می‌تواند شامل:

داروهایی همانند مهارکننده‌های کولین استراز؛ که باعث تقویت پیام‌رسان‌های عصبی حافظه و قضاوت می‌شوند.برای بیماری‌های زوال عقل (دیوانگی) و بیماری آلزایمر داروهای ضد روان‌پریشی و درمان؛برای افراد مبتلابه اسکیزوفرنی جراحی؛ در صورت امکان برای آسیب‌های مغز و سر.

دکتر فاطمه منفرد پویا درباره سندروم کاپگراس بابیان اینکه در این سندروم فرد فکر می‌کند که یک شخص بیگانه جایگزین یک فرد آشنا شده است، گفت: علت اصلی این بیماری اختلال در ساختار مغز است اما علت این اختلال مشخص نیست. در این بیماری فرد فکر می‌کند فرد دیگری جایگزین افراد نزدیک به وی مثلاً مادر یا همسر وی شده و تنها به او شباهت دارد حتی گاهی فرد با دیدن خود در آینه فکر می‌کند که کسی که در آینه است خودش نیست بلکه شخص دیگری است که به او شبیه است.

این روانشناس سلامت با اشاره به اینکه در این بیماری فرد دچار هذیان و توهم می‌شود، اظهار کرد: توهم به معنای ادراک غلط و هذیان به معنای باور غلط است،‌افراد مبتلابه سندروم کاپگراس هردو این حالات رادارند یعنی ادراک وی غلط است اما به‌درستی آن باور دارد.وی بابیان اینکه در ابتلا به این سندروم تفاوتی میان زنان و مردان مشاهده نشده است،‌ خاطرنشان کرد: البته به نظر می‌رسد این بیماری در زنان شایع‌تر باشد که شاید علت این موضوع آن باشد که معمولاً زنان بیماری‌های خود را بیشتر اعلام می‌کنند.

منفرد پویا بابیان اینکه علائم آلزایمر و این بیماری شبیه هم است، افزود: نقطه افتراقی این دو بیماری در آن است که در بیماری آلزایمر فرد مشکلات دیگری هم دارد،‌ اما در سندروم کاپگراس فرد تنها یک مشکل دارد که همان توهم جایگزین شدن افراد بیگانه به‌جای نزدیکانش است.این استاد دانشگاه در ادامه توضیح داد: وقتی چیزی را مشاهده می‌کنیم بلافاصله تصویر به قسمت پس‌سری می‌رود و بعدازآن تصویر برای پردازش به قسمت حافظه جلویی منتقل می‌شود در این بخش احساسات با تصویر همراه می‌شود و ما به ادراک می‌رسیم که مثلاً این تصویر مادرم است،‌ افراد مبتلابه این سندروم در قسمت پردازش مشکل‌دارند اما تصاویر را به‌درستی دریافت می‌کنند.فرجام این اختلال بستگی به میزان موفقیت در درمان پسیکوز مربوطه دارد . این اختلال مثل سایر تظاهرات پسیکوتیک غالباً به درمان دارویی، حداقل به‌طور نسبی، پاسخ مثبت می‌دهد وی بابیان اینکه این سندروم بسیار پیچیده بوده و معمولاً اطرافیان فکر می‌کنند که این افراد ادا درمی‌آورند و آن‌ها را باور نمی‌کنند، عنوان کرد: این افراد برای کاهش توهم و هذیان باید از داروهای ضد سایکوتیک استفاده کنند، یعنی داروهایی که برای اسکیزوفرنی یا آلزایمر استفاده می‌شود، زیرا این افراد توهم‌های خود را باور دارند، بعد از درمان جسمی باید به دنبال درمان روان‌پزشکی باشند زیرا این بیماران دچار حالات روحی مانند اضطراب، افسردگی و بی‌قراری می‌شوند درنتیجه باید از داروهای روان‌پزشکی استفاده کنند.برای درمان این بیماری ابتدا متخصص مغز و اعصاب،‌ بعد روان‌پزشک و در مرحله آخر روانشناس فعالیت می‌کنند،‌ گفت: برای درمان این بیماری روانشناس نمی‌تواند از گروه‌درمانی استفاده کند زیرا این بیماری بسیار نادر است و حتماً باید بیمار را به‌صورت فردی معالجه کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان