«سرنوشت خشمگین» The Fate of the Furious: هشتمین فیلم از سری فیلم‌های سریع و خشمگین

«سرنوشت خشمگین» The Fate of the Furious فیلم اکشن آمریکایی، محصول سال ۲۰۱۷، به نویسندگی کریس مورگن (Chris Morgan) و کارگردانی اف

«سرنوشت خشمگین» The Fate of the Furious فیلم اکشن آمریکایی، محصول سال 2017، به نویسندگی کریس مورگن (Chris Morgan) و کارگردانی اف. گری گری (F. Gary Gray) است. این هشتمین قسمت در مجموعه فیلم‌های سریع و خشمگین (The Fast and the Furious) به شمار می‌رود و شامل بازیگرانی همچون وین دیزل (Vin Diesel)، دواین جانسون (Dwayne Johnson)، میشل رودریگز(Michelle Rodriguez)، ترسی گیبسون (Tyrese Gibson)، لوداکریس (Ludacris)، کرت راسل (Kurt Russell)، شارلیز ترون (Charlize Theron)، جیسون استاتهام (Jason Statham)، اسکات ایستوود (Scott Eastwood) می‌شود. برنامه ساخت قسمت 8 این مجموعه در مارچ 2015، زمانی که دیزل در برنامه‌ی جیمی کیمل حضور پیدا کرد مشخص شد. مقدمات ساخت فیلم کمی پس از اکران قسمت 7 این مجموعه در نیویورک شروع شد.

کارگردان گری گری و وین دیزل

فیلم در 4 آپریل 2017 در برلین اکران شد و 17 آپریل در آمریکا به اکران عمومی درآمد. فیلم نقدهای متفاوتی دریافت کرد و بیش از 1.2 میلیارد دلارفروش داشته است. این دومین فیلم این مجموعه است که بدون حضور پل واکر که در سال 2013 فوت کرد، ساخته‌شده است. فیلم توانست در هفته‌ی اول اکران رکورد فروش اولین هفته‌ی فیلم را به 532 میلیون دلار ارتقا دهد و با فروش 1.2 میلیارد دلاری‌اش سیزدهمین فیلم پرفروش تاریخ سینما شناخته‌شده است. قسمت بعدی این مجموعه برای آپریل 2019 برنامه‌ریزی‌شده است.
فلیکس گری گری، متولد 17 جولای 1969، بازیگر، کارگردان کلیپ‌های موزیکال، تهیه‌کننده و کارگردان آمریکایی است که کارگردانی این فیلم را عهده‌دار شده است.
مارک سینکلر (Mark Sinclair) یا ون دیزل، متولد 18 جولای 1967، بازیگر، تهیه‌کننده، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است. برای بازی در نقش دومینیک تورتو (Dominic Toretto) درمجموع فیلم‌های «سریع و خشمگین» و در نقش ریدیک در مجموعه «سرنوشت ردیک» The Chronicles of Riddick series شناخته می‌شود. او همچنین به‌عنوان تهیه‌کننده نیز در این مجموعه‌ها نقش داشته است. دیزل علاوه بر بازیگری در صداپیشگی هم‌دست دارد و کمپانی تهیه فیلم خود را نیز دارد.
دوین داگلاس جانسون (Dwayne Douglas Johnson) متولد 2 می 1972، کشتی‌گیر، تهیه‌کننده و بازیگر آمریکایی است. او در لیگ‌های فوتبال آمریکایی هم‌بازی می‌کرده و چندین مقام هم‌کسب کرده است. خیلی او را به نام “راک “ که لقب ورزشکاری اوست می‌شناسند. او در سال 2002 برای اولین بار در فیلم «پادشاه عقرب» The Scorpion King بازی کرد که رکورد بالاترین دستمزد برای اولین بازی را با 5.5 میلیون دلار دستمزد به خود اختصاص داده است. در مجله‌های فوربز هم به‌عنوان یکی از 100 شخصیت تأثیرگذار معرفی‌شده و در سال 2016 بیشترین دستمزد در هالیوود به او اختصاص داشته است.چارلیز ترون (Charlize Theron)، متولد 7 آگوست 1975، بازیگر و تهیه‌کننده‌ی آمریکایی – آفریقای جنوبی ست. او از دهه 90 در هالیوود شهرت داشته و در فیلم‌هایی چون؛ «وکیل مدافع شیطان» The Devil’s Advocate، «هیولا» Monster، «یک‌میلیون راه برای مردن در غرب» A Million Ways to Die in the West و «کسب‌وکار ایتالیایی» The Italian Job بازی کرده است. برای بازی در فیلم «هیولا» جایزه خرس طلایی برلین، گلدن گلب، سگ و اسکار را در سال 2003 از آن خود کرد.
دام (دامینیک) و لتی اورتز (Letty Ortiz) در حال گذران ماه‌عسلشان در هاوانا هستند که دام توسط یک ماشین باز محلی به نام رالدو به مسابقه دعوت می‌شود. شرط بر سر ماشین رالدوست. دام پس از برنده شدن به رالدو اجازه می هد که ماشین را برای خود نگه دارد که باعث می‌شود رالدو نمک‌گیر شود و ماشین نمایشی‌اش را هم به پسرخاله‌اش می‌دهد. فردای آن روز سایفر (چارلیز ترون) که هکری تروریست است با او تماس می‌گیرد و با تهدید او را مجبور به همکاری می‌کند.
کمی بعد از ماجرا دام و تیمش (تیم در این مجموعه فیلم‌ها خانواده هم نام‌گرفته است) توسط سرویس امنیتی برای انجام مأموریتی در برلین به کار گرفته می‌شوند، در این مأموریت لوک هابز (راک) هم حضور دارد. در حین انجام مأموریت دام، هابز را از مسیر منحرف می‌کند و وسیله‌ای که برای سرویس امنیتی به دست آورده بودند را برای سایفر می‌دزدد. هابز دستگیر می‌شود و به همان زندانی می‌افتد که خودش دکارد شاو (Deckard Shaw) را به آن فرستاده بود. پس از فرار هر دو آنها توسط آقای هیچ‌کس (Frank Petty/Mr. Nobody) و نوچه‌اش، هیچ‌کس کوچولو (Eric Reisner/Little Nobody) به کار گرفته می‌شوند تا دامنیک را پیدا کنند و سایفر را به دام بی اندازند.دکارد اعتراف می‌کند که سایفر کسی بوده که پشت نقشه‌ و دزدی قبلی از تیم بوده است و او بوده که برادرش اون شاو (Owen Shaw) را برای دزدی به کار گرفته بوده است. آنها می‌توانند رد دامنیک و سایفر را درست زمانی که به پایگاه دستبرد می‌زنند و گادز آی (God’s Eye) را می‌دزدند، بگیرند. دامنیک که به انگیزه‌ی سایفر برای این دستبرد مشکوک است او را مورد سؤال قرار می‌دهد. سایفر اعلام می‌کند که دوست قبلی دام و مأمور امنیتی و پسرشان (دام از وجود این فرزند بی‌خبر بوده است) را به گروگان گرفته تا مطمئن شود دامنیک او را در این کار همراهی خواهد کرد.
سایفر پس‌ازآن دام را به نیویورک می‌فرستد تا توپ فوتبال اتمی را از وزیر دفاع روسیه پس بگیرد. دام موفق می‌شود در شلوغی که به همکاری رالدو به وجود می‌آورد با مادر اون و دکارد ملاقاتی داشته باشد و او را مجاب به همکاری کند. تیم به دام می‌رسد و در جنگ و دعوایی دروغین دامینیک، دکارد را در تیراندازی می‌کشد. سایفر با هک کردن اتومبیل‌های اتومات شهر و راه‌اندازی آنها وسیله‌ی فرار دامنیک را فراهم می‌کند. لتی به دامنیک می‌رسد اما در درگیری نزدیک است توسط مأمور سایفر کشته شود اما دامنیک او را نجات می‌دهد. در تلافی این عمل سایفر برنامه‌ای می‌ریزد که النا (مأمور امنیتی – کسی که پسر دام را به دنیا آورده است) را جلوی چشمان دام به قتل برسانند.
دام به روسیه می‌رود تا زیردریایی اتمی را خنثی کند و در این میان سایفر سروکله‌اش پیدا می‌شود دکارد را می‌بینیم پسر دام در فیلم پررنگ می‌شود ولی بهتر است که بیشتر از این فیلم را لو ندهم تا خود به تماشایش بنشینید.و اما نظر منتقدین بر این اثر:




منتقد ویلج ویس (villagevoice) معتقد است که این فیلم شاید سریع‌ترین و خشمگین‌ترین فیلم این مجموعه‌ها باشد و اگر این مجموعه همین‌طور پیش رود ممکن است بینندگان از هیجان بمیرند. اگر فکر می‌کردید که افتادن ماشین‌ها از هواپیما و پریدن میان آسمان‌خراش‌های دبی پراسترس‌ترین و هیجان‌انگیزترین قسمت این مجموعه فیلم‌ها بوده است (فیلم هفتم این مجموعه)، در اشتباهید، کمربندهایتان را سفت ببندید و آماده‌باشید. همکاری دشمنان قدیمی با تیم در این فیلم یکی از قسمت‌های جالب و هیجان‌انگیز آن است.



منتقد ورایتی (variety) هم با منتقد قبل موافق است و فیلم را فیلمی پرهیجان و خوب می‌داند و این فیلم را بهترین فیلم این مجموعه تا به امروز دانسته است. استفاده از تکنیک‌های ویژه در این فیلم بسیار خوب از آب درآمده و داستان فیلم هم برخلاف گفته‌ی برخی از منتقدین به نظر این منتقد بسیار خوب و گیراست. کارگردان این فیلم که قبلاً در فیلم «کسب‌وکار ایتالیایی» نشان داده که خوب از پس تعقیب و گریزهای همراه با ماشین برمی‌آید بار دیگر در این فیلم توانسته این مهارت را به بهترین نحو بر عرصه اجرا بگذارد و بینندگان را میخکوب پرده نگاه دارد.



منتقد رولینگ استون (rollingstone) بااینکه امتیازی متوسط به فیلم داده است از بدل‌کاری‌های فیلم تعریف ویژه‌ای کرده است. جلوه‌های ویژه آن را نیز قابل‌تقدیر دانسته است، اما یکی از منتقدینی است که معتقد است داستان فیلم درست عمل‌نکرده و داستان پر از اتفاق است و درست پروبال نگرفته است.




منتقد هالیوود ریپورتر (hollywoodreporter) کمترین امتیاز را در میان منتقدان منتخب به این فیلم داده است و به نظر او کارگردان این فیلم، کسی که «کسب‌وکار ایتالیایی» را کارگردانی کرده به‌ظاهر بهترین انتخاب برای کارگردانی این فیلم است اما در حقیقت این اتفاق نیفتاده و گویی تمام اتفاقاتی که نباید می‌افتادند باهم افتاده‌اند تا این کارگردان در کارش شکست بخورد. حضور “راک “ در فیلم پنجم به نظر این منتقد حضور بیش‌ازحد ستاره‌ها در یک فیلم بوده، اینجا در این فیلم جز او جیسون استاتهام و کرت راسل و چارلیز ترون هم اضافه‌شده‌اند، فیلم را بیش‌ازحد شلوغ کرده‌اند، اگر فیلم‌نامه توانایی و پتانسیل داشت احتیاج به این‌همه ستاره نبود.

درصورتی‌که فیلم را دیدید و نظر دیگری داشتید فراموش نکنید ما را هم در جریان بگذارید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر