به قلم : محمد ابراهیم تکلو – روانشناس
تحریریه زندگی آنلاین : با تأکید بر اهمیت حل اختلافات زن و شوهری در داخل خانواده و مطرح نکردن آن با والدین همسر، مطرح کردن کدورتهای ایجاد شده میان زن و شوهر با خانواده همسر برای میانجیگری، جز در مواردی خاص که لازم است خانوادهها در جریان مسائل باشند نتیجهای جز افزایش دلخوریها و کدورت و لجبازی همسر ندارد.
یک رفتار آسیب زننده
بعضاً پیش میآید زوجین به هنگام بروز اختلاف و بحث و کدورت با همسر به جای گفتگو و حل مسئله درون خانواده دو نفره خود، مسئله پیش آمده را با خانواده همسر مطرح میکنند تا مادر، خواهر یا پدر همسر میانجیگری کرده و دلخوری زن یا شوهر را به گوش همسر برساند که این رفتار بسیار آسیب زننده است. عمل مذکور نهایتاً منجر به افزایش دلخوری، کدورت و لجبازی زوجین میشود، با مطرح کردن مشکل زندگی مشترک با خانواده همسر برای میانجیگری، همسر احساس حقارت بیشتری میکند و این امکان نیز وجود دارد که به دنبال جبران و مقابله به مثل کردن نیز برآید. با این حال در شرایطی خاص استثنائاتی نیز وجود دارد، برای مثال در برخی موارد که رابطه زوجین به مشکلات زیادی برخورده و زوجین تصمیم به جدایی گرفتهاند، در میان گذاشتن مشکل با خانوادهها کمک کننده است. در غیر این صورت به حل مسئله کمکی نخواهد کرد.
بیشتربخوانید:
مهارت گفتگو و حل مسئله
زن و شوهری که از سلامت روانی نسبی برخوردار باشند، میتوانند با استفاده از مهارت گفتگو و حل مسئله، کدورت پیش آمده بین خود و همسر را بدون اطلاع والدین حل کرده و پای خانوادهها را به مشکلات زناشویی خود باز نکنند.
عوامل دامن زدن به بحث
مطرح کردن مشکل و بحث پیش آمده بین زن و شوهر با والدین میتواند منجر به دامن زدن به موضوع و حساس کردن خانوادهها شود، به طوری که بعضاً ممکن است یک کدورت از سوءبرداشت و سوءتفاهم بین زوجین ایجاد شده باشد، اما وقتی خانوادهها در جریان این کدورت قرار میگیرند، سوء گیریهای شدیدی به نفع فرزندان خود میکنند. ممکن است خانوادهها به دلیل تعصبی که به فرزندان خود دارند درباره کدورت پیش آمده اغراقآمیز نظر داده و سوء گیری کنند. در این شرایط نه تنها مسائل حل نمیشود؛ بلکه پر رنگتر نیز میشود. در واقع خانوادهها ممکن است با قصد و غرض نظر دهند و تحت هر شرایطی طرفداری دختر یا پسر خود را کنند. اینگونه جر و بحثها بیشتر نیز میشود چراکه والدین به عنوان میانجی گر، غیر واقع بینانه به موضوع نگاه میکنند.
بیشتربخوانید:
افزایش بیاعتمادی به همسر
از جمله اثرات در میان گذاشتن مشکلات زن و شوهری با خانواده همسر افزایش بیاعتمادی به همسر و فاصله گرفتن از او میباشد. در این شرایط ممکن است همسر احساس امنیت نکند، چراکه میداند هر بحثی پیش آید زن یا شوهر قرار است آن را با خانوادهها مطرح کند. اینگونه پنهان کاری همسر بیشتر شده و از اعتماد، اطمینان و حس دوست داشتن کاسته میشود و نهایتاً رابطه زناشویی در درازمدت به مشکل میخورد. احساس بیکفایتی در مورد همسر از دیگر آثار روانشناختی این مسئله میباشد، چراکه زن یا شوهر تصور میکند همسرش تا چه اندازه ضعیف بوده که نتوانسته است موضوع پیش آمده را با همسر حل کرده و آن را با خانواده همسر در میان گذاشته است.
بیشتربخوانید:
سخن پایانی
وقتی خانوادهها را وارد مسائل زناشویی میکنیم، بحث و جدلها بیشتر میشود. به طوری که تا پیش از آن مشکل زوجین کدورت پیش آمده با همسر بوده است اما از آن لحظه به بعد ممکن است با غرضورزی خانوادهها، مشکل بیشتر هم شود. بنابراین زوجین باید کدورت پیش آمده را خودشان حل کنند و در صورت نیاز از روانشناسان کمک گیرند.