نوه دهقان فداکار وقتی دید دختر مورد علاقهاش با دوست صمیمی او ازدواج کرده است، دست به جنایت زد.
به گزارش روزنامه ایران؛ رسیدگی به این پرونده از سال 98 به دنبال درگیری خونین در یکی از محلههای کرج شروع شد.
خیلی زود گشت پلیس در محل حادثه حضور یافت و با پیکر خونین مرد جوانی روبهرو شد که روی زمین افتاده بود. بلافاصله مرد جوان به بیمارستان منتقل شد و همزمان عامل این درگیری خونین که نوه ریزعلی همان دهقان فداکار کتابهای فارسی بود، بازداشت شد و طولی نکشید که بهرغم تلاش تیم پزشکی، جوان زخمی در بیمارستان جان باخت و پرونده وارد مرحله جنایی شد.
متهم جوان درحالی که از این اتفاق بهشدت پشیمان بود به جرمش اعتراف کرد و به دنبال صدور کیفرخواست از سوی دادسرای جنایی، این متهم به اتهام قتل عمد در صف محاکمه قرار گرفت.
نوه دهقان فداکار مدتی بعد از ندامتگاه مرکزی کرج به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز انتقال یافت و پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه دادگاه، رئیس جلسه دادرسی متن کیفرخواست را خواند سپس از اولیای دم خواست در جایگاه بایستند و درخواست خود را درباره شکایت از متهم بیان کنند. اولیای دم در حالی که سیاهپوش بودند و از غم از دست دادن فرزندشان بهشدت داغدار شده بودند خواستار قصاص متهم شدند.
در ادامه جلسه دادگاه، متهم پشت میز محاکمه ایستاد و پس از تفهیم اتهامی که مرتکب شده بود ضمن پشیمانی از جرمی که مرتکب شده بود، گفت: من به دختری علاقه داشتم که بعد از مدتی از هم جدا شدیم و بعد متوجه شدم یکی از دوستانم با او ازدواج کرده است. نمیدانم چرا این مسئله باعث شد عصبانی شوم؛ عقل از سرم پرید و به سراغش رفتم و در یک چشم برهم زدن این اتفاق تلخ رخ داد. من قصد کشتن دوستم را نداشتم، فقط میخواستم بدانم این ماجرا چه بود و حالا بهشدت پشیمانم و از اولیای دم خواهش میکنم به جوانیام رحم کنند و مرا ببخشند.
پس از پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شده و پس از چند روز با توجه به محتوای پرونده و درخواست اولیای دم، دادگاه حکم قصاص متهم را صادر کرد.