هدیه ی غیبی الهی در صحرای طبس

دانشجویان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۵۸ سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و تمام آمریکایی هایی را که در آنجا بودند گروگان گرفتند و به مدارک و اسناد این سفارت که حاوی اطلاعات مهمی در مورد انقلاب و انقلابیون، و توطئه و دسیسه هایی علیه امام و جنایت هایی بود که آمریکا با همدستی شاه علیه ملت ایران انجام داده بود، دست یافتند

هدیه ی غیبی الهی در صحرای طبس

دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان 58 سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و تمام آمریکایی هایی را که در آنجا بودند گروگان گرفتند و به مدارک و اسناد این سفارت که حاوی اطلاعات مهمی در مورد انقلاب و انقلابیون، و توطئه و دسیسه هایی علیه امام و جنایت هایی بود که آمریکا با همدستی شاه علیه ملت ایران انجام داده بود، دست یافتند. علی رغم اینکه بسیاری از اسناد و مدارک از میان رفته بود اما آنچه که باقی مانده بود به اضافه ی اسنادی که دانشجویان گردآوری کردند و در یک عملیات بسیار دشوار آن ها را در کنار هم چیدند، پرده از تجسس علیه ایران و گرفتن اختیارات آن به نفع آمریکا و اسرائیل، برداشت. برخی از مسئولان و حتی برخی از کشورهای عربی و بیگانه از امام خواستند تا دستور دهد که دانشجویان افرادی را که داخل سفارت گروگان گرفته اند، آزاد کنند.

اما امام درخواست آزادی گروگان ها را رد کرد و دلیلش را اینگونه بیان کرد: «آن مرکزی هم که جوان های ما رفتند، گرفتند - آن طور که اطلاع دادند - مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. آمریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند و جوان های ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه های فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوان ها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایی که رفتند. جوان ها یک کاری کردند برای اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوان ها را. یک شاهی که در طول پنجاه سال این مملکت را به غارت کشیده است و به چپاول برده است و داده است و داده خوردند و خودش خورده است، و بالاتر از این، این قدر قتل نفس کرده است، کشتار عمومی کرده است، پانزده خرداد - آنطوری که معروف شد - پانزده هزار نفر کشته شده است. در روز پانزده خرداد و از آن وقت تا حالا شاید صد هزار نفر ما مقتول داشته ایم و چند صد هزار نفر معلول داشته ایم که ما هر روز مواجه با این معلول ها هستیم».[1]

دولت آمریکا در آزادسازی گروگان های سفارت آمریکا در تهران ناکام ماند و برای همین کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در تاریخ 4 اردیبهشت 59 تصمیم گرفت، گروهی کوماندو را همراه با تعدادی هلیکوپتر و سلاح ها و ابزارهای لازم به ایران بفرستد تا عملیات آزادسازی گروگان های سفارت را به انجام برسانند. این عملیات براساس یک برنامه ای که شامل درگیری های احتمالی و به قتل رساندن شخصیت های مهم که ای بسا امام خمینی نیز از جمله آن ها بود، طراحی شده بود و البته ریختن چندین تن مواد مخدر برای ایجاد محیطی ایمن برای اجرای عملیات انتقال گروگان ها نیز جزو برنامه بود. اما زمانی که هواپیماهای آن در داخل ایران و بر فراز طبس در حال پرواز بود. طوفان شنی که از سوی خداوند مأمور بود، وزیدن گرفت و هلیکوپترهایشان سقوط کرد و آتش گرفت و تعداد زیادی از افسران و سربازان حرفه ای شان در آتش سوختند. به این ترتیب عملیات قبل از آنکه آغاز شود، شکست خورد... این دست غیب الهی است که با اشاره به مؤمنان نشان داد که برای حفظ و حمایت از جمهوری اسلامی ایران همیشه همراه آنان است.

حادثه طبس نمونه ای از پشتیبانی الهی در حفظ جمهوری اسلامی از خطرات تهدیدکننده آن است. امام خمینی در مورد این حادثه می فرماید:

«این جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟! نباید بیدار بشوند آن هایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که می خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن ها ساقط کردند، شن ها ساقط کردند، شن ها مامور خدا بودند، باد مامور خداست. قوم عاد را باد از بین برد. این باد مامور خداست، این شن ها همه ی مامورند. تجربه کنند باز. لکن ما نباید مغرور بشویم. من به ملت ایران عرض می کنم که مغرور نشوید. تمام قدرت، قدرت خداست و باید اتکال به او بکنید، و خودتان را فانی بکنید در آن قدرت بزرگ. مادامی که ملت ایران، همان قدرت اول را که قدرت معنوی بود و با الله اکبر پیش برد، مادامی که این حفظ بشود شما بیمه هستید؛ بیمه ی الهی هستید. خدا نکند که دست هایی که الان در کار هست و می خواهند شما را مایوس بکنند، این ها در این شیطنت شان پیروز بشوند و شما ر ا از آن حالی که در اول انقلاب داشتید، منحرف کنند، که آن روز روزی است که خدای تبارک و تعالی عنایتش را خدای نخواسته از شما بر می دارد و شما به همان حال ها می افتید. حفظ کنید، حفظ کنید آن حالی که در اول نهضت داشتید».[2]

بازداشت گروگان های آمرکایی 444 روز به طول انجامید تا اینکه ایران تصمیم گرفت تا با شرایط خاصی آن ها را آزاد کند و این مساله به رسوایی آمریکا با عنوان ایران گیت انجامید. چرا که ملت آمریکا متوجه شدند که دولت آمریکا حاضر شده در مقابل آزادی این گروگان ها سلاح هایی به ایران بدهد که در جنگ علیه صدام به کار گیرد و این معامله باعث انتقادهای شدیدی علیه رئیس جمهور آمریکا شد.

امام خمینی برداشت های خود را از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ما ارائه کرده است به این ترتیب که این انقلاب با انقلاب های دیگر تفاوت داشت و هدیه ی غیبی از سوی خداوند بود. چرا که این انقلاب در خیزش و شیوه ی کار و فرهنگ اش و در ایمان مردم به آن بر اصل امداد الهی تکیه داشت. امام در وصیت نامه ی جاودان خویش می فرماید: «بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه ی انقلاب ها جداست: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه ی انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه ی الهی و هدیه ی غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است».[3]

هدیه ی غیب الهی و پشتیبانی خداوند همه ی جوانب را شامل می شد و این توفیق الهی بود که باعث تحقق استقلال و آزادی و وحدت کلمه و برپایی جمهوری اسلامی شد. «این معنایی که حاصل شده است باید بگوییم یک عنایتی از خدای تبارک و تعالی به این ملت شده است، این هدیه خدای تبارک و تعالی را حفظ کنید. این یک هدیه غیبی بود که به ما داد. این آزادی که الان به ما داده است و دست ستمکارها را کوتاه کرده است، این برای خاطر آن قدرت ایمان و وحدت کلمه و توجه به خدای تبارک و تعالی بود که دست عنایت حق بر سر این ملت سایه افکند و این پیروزی حاصل شد. این هدیه ی خدای تبارک و تعالی را حفظ کنید. حفظ به این است که همان طوری که با هم بودید، دل ها با هم یک صدا بودند، همان طور از حالا به بعد هم این معنا را حفظ کنید».[4]

ایمان به یاری الهی کلید پیروزی ها و ثمرات و حاکمیت حق و عدالت است. و یاری از سوی خداوند متعال است که می فرماید: ﴿وَ مَا اَلنَّصْرُ إِلاّ مِنْ عِنْدِ اَللّهِ اَلْعَزِیزِ اَلْحَکیمِ﴾.[5] و مؤمنان باید به آن ایمان داشته باشند و کاملا آماده باشند که به زودی مژده های یاری را در زندگی روزمره شان دریافت خواهند کرد و توطئه ها و مانع افکنی ها هرگز نخواهد توانست آن ها را عقب براند، البته به شرط آنکه به خود مغرور نشوند. که در این صورت در هر شرایطی پیروز خواهند شد. و باید به امام خمینی اقتدا کرد که رو در روی مشکلات ایستاد و در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنشگری نترسید و با آمادگی کامل برای شهادت یا پیروزی وارد عرصه مبارزه شد. «من در حال مبارزه و دفاع هستم و هرگز دست از این مبارزه بر نخواهم داشت تا اینکه فروپاشی نظام شاهنشاهی را با چشمان خود ببینم و یا با عذری که بر گردن دارم نزد خدواند بخشایشگر مهربان بازگردم. ای علمای اسلام، ای مراجع اسلام به خداوند توکل کنید که پیروزی در انتظار ماست».[6]

پی نوشت ها:

[1] صحیفه ی امام، ج 10، ص 491.

[2] همان، ج 12، ص 380.

[3] همان، ج 21، ص 402.

[4] همان، ج 8، ص 243.

[5] وگرنه، پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است. (سوره ی آل عمران، آیه 126)

[6] الحیاة السیاسیة للامام الخمینی، ص 185.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر