براساس گزارش نیویورکتایمز، اکنون هند در آستانه یک تحول مهم دیگر قرار گرفته است؛ هرچند مقامات هندی درباره آن هیاهوی زیادی به پا نکردهاند. تازهترین دادههای منتشرشده از سوی سازمان ملل متحد نشان میدهد که این کشور به زودی از نظر جمعیتی، چین را پشت سر میگذارد؛ اتفاقی که حداقل در سه قرن گذشته بیسابقه بوده است. با جمعیتی که اکنون از 4/ 1میلیارد نفر فراتر رفته است، هند میتواند به قدرت ژئوپلیتیک، اقتصادی و فرهنگی که هند مدتهاست به دنبال آن بوده است، دست پیدا کند و با این چشمانداز یک «قدرت جمعیتی» برای هند بهوجود میآید. هند نیروی کار جوانی دارد و از طرفی بر تعداد جوانان این کشور افزوده میشود. این درحالی است که در اکثر کشورهای صنعتی، از جمله چین، جمعیت درحال پیر شدن و در برخی موارد درحال کاهش است. ازدیاد جمعیت و رشد پایدار هند چالشهای مهم پیش روی چین را آشکار میسازد و بار دیگر این سوال را مطرح میکند که چه زمانی این کشور وعده مهم خود را عملی میکند و به قدرتی در حد چین یا ایالاتمتحده تبدیل میشود؟
پونام موترجا، مدیر اجرایی بنیاد جمعیت هند میگوید: جوانان پتانسیل زیادی برای کمک به اقتصاد دارند؛ اما انجام این کار مستلزم آن است که کشور نهتنها در آموزش، بلکه در حوزه سلامت، تغذیه و مهارت برای اشتغال سرمایهگذاری کند. همچنین باید به تعداد کافی شغل وجود داشته باشد. دولت هند باید قبل از 2030، حدود 90 میلیون شغل جدید به جز مشاغل مربوط به کشاورزی ایجاد کند تا به این ترتیب بتواند نرخ اشتغال را ثابت نگه دارد.در چین اما کاهش و پیری جمعیت، حفظ رشد اقتصادی و دستیابی به جاهطلبیهای ژئوپلیتیک آن برای پیشی گرفتن از ایالات متحده را دشوارتر خواهد کرد.اما درحالی که در دهههای گذشته، چین بر تولید صادرات محور، به عنوان کلید دستیابی به رشد تاکید داشته است؛ هند هنوز نتوانسته است آن فرمول را تکرار کند یا فرمول خودش را ارائه کند تا بتواند از این طریق به دستاوردهای روزافزون دست یابد.
زیرساختهای هند، در حالی که نسبت به چند دهه قبل بسیار بهبود یافته است، بسیار عقبتر از چین است و مانع سرمایهگذاری خارجی در این کشور میشود.مشکل عمده دیگر نیز این است که از هر پنج زن هندی تنها یک نفر در نیروی کار رسمی فعال است که در میان پایین ترین نرخها قرار دارد؛ این رویکرد جدای از نابود کردن آرزوهای صدها میلیون زن جوان این کشور، به عنوان یک ترمز وحشتناک برای اقتصاد هندوستان عمل میکند.موترجا معتقد است، از نظر تحصیلات، اشتغال، دسترسی دیجیتال و پارامترهای مختلف دیگر، دختران و زنان به اندازه پسران و مردان به ابزارهای توسعه فردی و امکانات بهبود زندگی دسترسی ندارند اما این موقعیت باید تغییر کند تا هند بتواند واقعاً از جمعیت بزرگ خود منتفع شود.
اقتصاد هند بسیار سریعتر از جمعیت آن رشد کرده است و نسبت هندیهایی که در فقر شدید زندگی میکنند بهشدت کاهش یافته است.با اینحال، بیشتر هندیها طبق استانداردهای جهانی فقیر هستند.برای یک هندی حدود 300 دلار در ماه نیاز است تا به سطح 10 درصد برتر از نظر درآمد، برسد.گرچه قحطی متعلق به سالیان گذشته است، بیش از یکسوم از کودکان در این کشور دچار سوءتغذیه هستند.
کمبودهای اقتصادی این کشور که رقابت شدیدی را حتی برای مشاغل سطح پایین ایجاد کرده است، خطر بیثباتی همزمان با جدایی رویاها از واقعیتها را به همراه دارد.نرخ توسعه در سراسر این کشور بزرگ نابرابر باقی مانده است؛ بهطوریکه برخی از ایالتهای کشور مشابه کشورهای با درآمد متوسط هستند و برخی دیگر همچنان در تلاش برای تامین اصول اولیه هستند. ارقام جمعیتی بخشی از بازی تحریکآمیز سیاسی است؛ بهطوریکه رهبران راستگرا اغلب به دروغ جمعیت 200میلیونی مسلمان هند را به نسبت جمعیت هندو بهشدت درحال افزایش نشان میدهند و از خانوادههای هندو میخواهند فرزندان بیشتری داشته باشند. مودی و جانشینانش میگویند هند تنها به سمت بالا حرکت میکند. مقامات هندی به دستاوردهای غیرقابل انکار کشورشان اشاره میکنند که اندازه اقتصاد این کشور را در یک نسل چهار برابر کرده است.
پیشبینیها گویای آن است که در میان اقتصادهای بزرگ، هند سریعترین رشد را در سال جاری خواهد داشت و بانک جهانی نیز انتظار دارد هند در سال مالی جدید به رشد 3/ 6 درصدی برسد و افزایش چشمگیر سرمایهگذاری عمومی، باعث بهبود زیرساختهای این کشور شود. هند همچنین دارای چندین مکان خیرهکننده استارتآپی در عرصه فناوری است. در این کشور طبقه متوسطی وجود دارد که قدرت درک فناوری را دارد. هند در عرصه فرهنگ نیز میدرخشد و با فیلمهای عامهپسند و گنجینه غنی موسیقی بر مخاطبان جهانی خود تاثیر میگذارد.
درحالیکه «سیاست تک فرزندی» گسترده چین منجر به کاهش شدید جمعیت در این کشور شده است که میتواند اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار دهد، اقدامات مشابه در هند برای کنترل جمعیت، بهصورت موقت و کوتاهمدت بوده است. هند در عوض به ترس خود از افزایش جمعیت پرداخته و نرخ رشد را از طریق روشهای ارگانیکتر و تدریجیتر، از جمله تلاشهای جدی برای ترویج پیشگیری از بارداری و عدم ترویج خانوادههای کمجمعیت کاهش داده است. با گسترش آموزش، بهویژه در میان دختران و زنان، نرخ باروری به کمی بالاتر از سطح مورد نیاز برای حفظ اندازه فعلی جمعیت کاهش یافته است.
هند به دنبال سرمایهگذاری روی مشکلات اقتصادی و دیپلماتیک چین برای تبدیل شدن به جایگزین تولیدی برای این کشور است، بهعنوان نمونه این کشور اکنون درحال تولید سهم کوچکی از گوشیهای اپل است. مودی باور دارد اکنون زمان رونق هند فرا رسیده است. به نظر میرسد هند از نظر جمعیتی چین را پشت سر بگذارد. ارقام جدید سازمان ملل نشان میدهد که هند از سرزمین اصلی چین پیشی گرفته است و در سال آینده از سرزمین اصلی چین و هنگکنگ نیز عبور خواهد کرد. این دو کشور تا حدودی بهدلیل یکسری درگیری در مرز مشترک هیمالیا از هم جدا شدهاند؛ اما تا چندی پیش، مودی چین را کشوری شبیه کشور خود میدید که در تلاش برای بازپسگیری شکوه از دسترفته و یافتن جایگاهی عادلانهتر در نظم نوین جهانی، برای دستیابی به رفاه است.
این دو ملت چندین شباهت تاریخی نیز با هم دارند. آخرین باری که آنها در قرن هجدهم یا قبل از آن، جایگاه جمعیتی خود را با هم عوض کردند، مغولها بر هند حکومت میکردند و سلسله چینگ درحال گسترش مرزهای چین بود. این دو امپراتوری شاید ثروتمندترین امپراتوریهایی بودند که تابه حال وجود داشتهاند. اما ازآنجاکه قدرتهای اروپایی به استعمار بیشتر کره زمین و سپس صنعتی شدن ادامه دادند، مردم هند و چین در میان فقیرترین مردم جهان قرار گرفتند. در 1990، این دو کشور هنوز در یک سطح و با تولید سرانه اقتصادی تقریبا برابر بودند، از آن زمان، چین با خلق ثروت بیش از هر کشور دیگری در تاریخ، جهان را متحول کرد.
درحالیکه هند نیز طی سه دهه، توانسته اقتصاد خود را بهبود ببخشد؛ اما تا حد زیادی در بسیاری از اساسیترین جنبهها عقب مانده است. امروزه، اقتصاد چین تقریبا پنجبرابر اقتصاد هند است، میانگین تولید اقتصادی یک شهروند چینی تقریبا 13هزار دلار در سال است؛ درحالیکه میانگین تولید سرانه هند کمتر از 2500دلار است. در شاخصهای توسعه انسانی، تفاوت موجود بین این دو کشور حتی واضحتر است؛ بهعنوان مثال، نرخ مرگومیر نوزادان در هند بسیار بالاتر از چین، امید به زندگی کمتر از چین و دسترسی به خدمات بهداشت عمومی کمتر از کشور رقیب است.
تحلیلگران میگویند که عقب ماندن هند از چین عمدتا به تثبیت مرکزی قدرت سیاسی چین، اصلاحات جدی ارضی، شروع زودهنگام باز کردن درهای اقتصادی این کشور به روی نیروهای بازار از اواخر دهه1970 و تمرکز چین بر رشد مبتنی بر صادرات مربوط میشود. چین از مزیت حرکت اول استفاده کرد و درحالیکه برنامههای خود را بیوقفه دنبال میکرد به افزایش سلطه خود بر اقتصاد جهان پرداخته است. این درحالی است که هند تقریبا یک دهه بعد از چین شروع به توسعه اقتصاد شبه سوسیالیستی خود کرد. رویکرد آن نامنسجم باقی ماند و به وسیله سیاستهای ائتلافی مزورانه و منافع رقابتی صنعتگران، اتحادیهها، کشاورزان و جناحها در سراسر طیف اجتماعی آن محدود شد. جهان اکنون ساختار قدرت کاملا متفاوتی نسبت به1990 دارد.
چین در حال حاضر خود را به کارخانه تولید در جهان تبدیل کرده است و هر مسیری را که هند میتواند برای سلطه رقابتی در تولید صادرات محور طی کند، بسته است. کمپین «ساخت در هند» که توسط مودی در 2014 راهاندازی شد، تاکنون با مشکلاتی همراه بوده است. از طرفی هزینههای دستمزد در هند کمتر از چین است و بسیاری از نیروی کار تحصیلات پایینی دارند. این کشور همچنین باوجود قوانین محدودکننده کار و سایر موانع بر سر راه تجارت، در راستای حمایت از تولید داخلی برای جذب سرمایه بخش خصوصی تلاش کرده است. اقتصاددانان معقتدند برای ثروتمند شدن به اندازه چین، هند یا باید مدل توسعه خود را بهطور اساسی تغییر دهد و هر کاری که لازم است انجام دهد تا به مرکزی برای تولید جهانی تبدیل شود یا مسیری را ترسیم کند که هیچ کشور دیگری قبلا آن را امتحان نکرده است.
باوجوداین، هند در عرصه خدمات بهتر از چین عمل کرده است. شرکتهایی مانند خدمات مشاوره تاتا به شرکتهای مهم در عرصه جهانی تبدیل شدهاند و بیشتر کارکنان بینالمللی بسیاری از شرکتهای چندملیتی مانند گلدمن ساکس از هند هستند. اما رشد بخش خدمات تنها میتواند تا حدی پیش برود که وعده هند برای بهره بردن از جمعیت خود را محقق کند یا خطر بحران بیکاری را کمرنگ کند. اکنون در هند صدها میلیون نفر نمیتوانند شغلی بیابند یا در کاری که دستمزد بسیار کمی دارد، مشغول بهکار هستند. بهعنوان مثال، در ایالت آندرا پرادش، 35درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار هستند و قادر به یافتن کار متناسب با مدارک تحصیلی خود نیستند.
هند تاکنون درسهای زیادی از چین گرفته است. مودی در تلاش با توسعه زیرساختها، سرمایهگذاری هنگفت در بزرگراهها، راهآهنها و فرودگاهها، زنجیرههای تامین و اتصال را بهبود بخشد؛ بهطوریکه این کشور هزینههای سالانه خود را در جادهها و راهآهن در طول 9 سال نخستوزیری مودی پنج برابر کرده است. مودی در چند هفته، توانسته است یک فرودگاه، یک بزرگراه و یک سرویس ریلی جدید را افتتاح کند. اما تحلیلگران و منتقدان میگویند، چیزی که مودی را تشویق به چند دیدار با رهبران چینی کرده است، آرزوی او برای رسیدن به قدرتی نزدیک به قدرت مطلقه بوده است. تسلط او بر ارکان دموکراتیک کشور با برکناری اخیر معروفترین رقیب او، راهول گاندی از پارلمان این کشور همراه شد و این امر، هند را به یک دولت تکحزبی نزدیکتر کرده است.
شیام ساران، وزیر خارجه سابق هند، استدلال میکند که هند در نهایت در برابر تمرکز قدرت مقاومت خواهد کرد و دموکراتیک باقی خواهد ماند. او تاکید دارد که این تنها راه برای دستنخورده نگه داشتن هند بهعنوان یک ملت بسیار متنوع در زبانها، مذاهب و تمایزات طبقاتی است. تکثر کشور مانند یک سوپاپ اطمینان است. قدرتهای غربی عمدتا درباره فرسایش دموکراسی در هند سکوت کرده و معاملات تجاری را در اولویت قرار دادهاند و هند را بهعنوان متحد امنیتی معرفی کردهاند. اما بسیاری از کشورها بین تعامل با هند درباره موضوعاتی مانند تجارت و پذیرش هند بهعنوان شریکی با ارزشهای مشترک تمایز قائل میشوند. این امر میتواند برای هند که به دنبال جانشینی چین است، مشکل ایجاد کند که تا حدی بازتابی از موقعیت آن بهعنوان بزرگترین دموکراسی جهان است؛ تمایزی که مودی بهطور مرتب از آن تمجید میکند.
مشخص نیست که این موقعیت، از نظر ژئوپلیتیک و جمعیتی، تا چه اندازه به یک چرخش پایدار به سوی هند تبدیل خواهد شد و فرصتهای اقتصادی گستردهای را برای نیروی کار آن به همراه خواهد داشت. حتی درحالیکه هند تلاش میکند تا ظرفیت رو به رشد فناوری و اقتصادی خود را برای سرمایهگذاری با تنشهای غرب با چین هماهنگ کند، مصمم است به بیطرفی خود پایبند بماند و روابط متعادل بین ایالات متحده و روسیه را حفظ کند. چین از فرصت ژئوپلیتیک مناسب استفاده کرد تا با دسترسی به فناوری، سرمایه و بازارهایی که توسط ایالات متحده رهبری میشد، واقعا خود را متحول کند. چین از این فرصت استفاده کرد تا خودش را بسازد؛ اکنون نوبت هند است که از این فرصت استفاده کند.