عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - روز جهانی Telecommunication به معنای مخابرات (روز امضای پیمان بین المللی درباره تلگراف) به خطا در ایران به عنوان روز ارتباطات و روابط عمومی خوانده می شود در حالی که بهتر بود این روز در ایران هم روز "مخابرات" (به معنای عام تلفن و ارتباطات رادیویی و ماهواره ای و اینترنت) یا روز "فناوری ارتباطات" یا "تکنولوژی ارتباطات" نام می گرفت.
البته سال ها قبل وزارت مخابرات در ایران (پست و تلگراف و تلفن) هم با تغییر نام به وزارت "ارتباطات و فناوری اطلاعات" تبدیل شد. میان سخت افزار و ابزار ارتباطات (مخابرات و تلفن / پست / تلگراف/ اینترنت) و نرم افزار و محتوای ارتباطات (اطلاع رسانی / روزنامه نگاری/ روابط عمومی ) تفاوت بسیاری است گرچه هم اکنون از یک کلمه برای هر دو استفاده می کنند.
درحالی که برای ارتباطات به معنی حوزه اطلاع رسانی و روزنامه نگاری و روابط عمومی از کلمه communication استفاده می شود و کلمه Telecommunication در فارسی معادل مخابرات است. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هم برای نام این وزارتخانه به انگلیسی از کلمه Telecommunication استفاده می کند. یعنی در انگلیسی از معادل کلمه مخابرات استفاده می شود اما در فارسی، کلمه ارتباطات به کار می رود.
پرفسور حمید مولانا استاد ایرانی علوم ارتباطات در دانشگاه های امریکا، در مقدمه کتاب ارتباط شناسی دکتر مهدی محسنیان راد می نویسد: استعمال لغت communication به صورت جمع communications در علوم این رشته جنبه مطالعه ابزار و لوازم و فن این پدیده را می رساند در حالی که استفاده از آن به صورت مفرد و بدون S در آخر این لغت به سیر و جریان این رشته مربوط می شود و نه به وسایل و ابزار آن.
منظور دکتر مولانا این است که communication مفرد به معنی ارتباطات (محتوا - اطلاع رسانی ) و به صورت جمع communications به معنی ابزار و تجهیزات فنی است.
در زبان عربی کلمه مخابرات فارسی، معنی اینتلجنس و سرویس های اطلاعاتی امنیتی و جاسوسی دارد. در زبان عربی برای معادل کلمه مخابرات فارسی (شامل تلفن و ماهواره و اینترنت) از کلمه "اتصالات" و برای حوزه ارتباطات به معنی اطلاع رسانی از کلمه "اِعلام" استفاده می شود.
ترجمه فارسی وزارت "اِعلام" عربی هم البته می شود "وزارت اطلاع رسانی" و نه "وزارت اطلاعات" چرا که وزارت اطلاعات در ایران و نزد مخاطب ایرانی به معنی اینتلجنس و امنیت و حوزه مقابله با جاسوسی است و نه اطلاع رسانی.
البته قبل از انقلاب هم ایران وزارت اطلاع رسانی داشت اما با نام "وزارت اطلاعات" (به معنی اطلاع رسانی و نه امنیت) نام داشت و داریوش همایون چهره معروف آن زمان با سابقه فعالیت روزنامه نگاری و سیاسی وزیر بود. نام روزنامه 97 ساله "اطلاعات" هم به معنی معلومات و اینفورمیشن از آن دوره به یادگار مانده است.
کلمات این سه حوزه مخابرات، ارتباطات اطلاع رسانی و اطلاعات و امنیت آنقدر در هم تنیده اند که کلمات مشابه برای معانی مختلف استفاده می شود. کما اینکه هم وزارت اطلاعات و نهادهای اطلاعاتی امنیتی، ستاد خبری دارند و هم نمایشگاه تهران. اولی برای دریافت اطلاعات است و دومی برای انتشار اطلاعات.
نام گذاری روز جهانی مخابرات (با مسوولیت اتحادیه جهانی مخابرات) در ایران به نام روابط عمومی و ارتباطات خود نشان دهنده حجم خطا و انحراف و سوءفهم در ترجمه و انتقال معنی است. بسیاری از مشکلات و مسائل فعلی در ایران هم ناشی از اطلاعات، نگاه ها و نتیجه گیری های نادرست براساس سوءفهم های زبانی و ترجمه ای در زبان فارسی ایران است.
با این حال روز جهانی مخابرات یا ارتباطات، یادآور نزاع جهانی بر سر وصل و قطع ارتباطات است. جمعی در کار وصلاند و جمعی در کار قطع و این دو در ستیز دائمی اند.
این نزاع در تاریخ معاصر از 500 سال قبل با اختراع ماشین چاپ شروع شد و تاکنون ادامه دارد. شاید روز اختراع ماشین چاپ برای نامگذاری روز جهانی ارتباطات، بهتر باشد. وقتی اولین ماشین چاپ به دست گوتنبرگ آلمانی اختراع و چاپ و نشر کتاب های دینی مسیحی آغاز شد. هم دسترسی مردم به کتاب دینی آسان ممکن شد هم کتاب دینی ترجمه و منتشر شد و مردم توانستند به زبان خود، کتاب دینی بخوانند و متوجه مطالب آن شوند.
یوهانس گوتنبرگ آلمانی یکی از مخترعان دستگاه چاپ در جهان است. او بین سال های 1398 تا 1468 میلادی زندگی کرد.
هر دو اتفاق با مخالفت روحانیون مسیحی و کلیسا روبه رو شد. چون تا قبل از این، کتاب های مسیحی، دست نویس و محدود و تنها در اختیار کلیسا و روحانیون مسیحی بود. مردم برای اطلاع از کتاب دینی باید به روحانی مراجعه می کردند اما حتی اگر کتاب دینی را می دیدند قدرت خواندن آن را نداشتند چون به زبان آنها نبود پس روحانی باید کتاب را می خواند و محتوای آن را به اطلاع مومنین و مردم می رساند. وقتی مردم کتاب خواندند متوجه تفاوت ها میان کتاب و گفتار روحانیون و زورگویی و ناراست گویی آنان شدند. علاوه بر این، وجود کتاب دینی به زبان خود، مراجعه و وابستگی مردم به روحانیت مسیحی را هم کاهش داد.
روز به روز کلیسا و روحانیون مسیحی بیش از پیش به مخالفت با ماشین چاپ پرداختند چرا که آن را رقیب خود می دانستند. معتقد بودند با این ماشین می توان مطالب ضددین، کفرآمیز و شبهات را به طور گسترده چاپ و توزیع کرد. بخشی از روحانیت مسیحی و کلیسایی ها واقعا از چاپ می ترسیدند زیرا معتقد بودند با این ابزار کتاب های ضددین چاپ و در تعداد بالا منتشر می شوند و به تضعیف ایمان و دین مردم منجر می شود. مخالفت کلیسا با نشر و کتاب به مرحله تعیین فهرست کتاب های ضاله (گمراه کننده) و ممنوعیت چاپ و نگهداری آنها از یک سو و تکفیر عاملان و دست انداکاران آن از سوی دیگر با قدرت ادامه یافت اما در نهایت، کلیسا تنها ماند و چاپ و نشر کتاب و آگاهی و دانایی پیروز شد.
کلیسا از مرحله ای به بعد ضمن حفظ تکفیر و فهرست کتاب های ممنوعه، متوجه معجزه چاپ شد و از آن برای چاپ و تکثیر کتاب های دینی خود استفاده کرد یعنی چاپ را پذیرفت به شرطی که در کلیسا و زیرنظر روحانیون مسیحی باشد و تنها کتاب های دینی را چاپ کند. اولین چاپ خانه ایران در کلیسای جلفای اصفهان راه اندازی شد و اولین کتاب های چاپی در ایران، کتب دینی مسیحی بودند. این محدود به ایران هم نبود بلکه در بسیاری از نقاط جهان، کلیساها اولین چاپخانه ها را راه اندازی و اداره کردند.
تغییر و تحولات بعدی زمینه ای را ایجاد کرد و باعث شد در مسیحیت مذهب جدیدی به نام پروتستان (برگرفته از کلمه اعتراض) در شمال اروپا شکل بگیرد که بسیاری معتقدند از تبعات چاپ است. مذهب جدید مخالف سلطه و مرکزیت کلیسای واتیکان و متکی بر کتاب دینی و فردیت مومنین بود و نه روحانیون مسیحی.
این داستانی است که سرچشمه تحولات بعدی جهان تاکنون را رقم زد. برخی دانشمندان، ماشین چاپ یعنی تکثیر یک کتاب به تعداد بسیار، همشکل و هم اندازه و یکسان را ایده اولیه کارخانه ها و عصر صنعتی شدن می دانند. وقتی ساخت کالا از تولید محلی و خانگی به تولید انبوه کالاهای یکسان و یک شکل در کارگاه ها و کارخانه ها منتقل شد.
داستان مخالفت کلیسای واتیکان با دستگاه چاپ و چاپ کتاب های دینی نمونه از نزاع قطع و وصل در جهان است. از مطبوعات تا رادیو و تلویزیون ... تا ویدئو و ماهواره ... تا موبایل و اینترنت ... تا ام ام اس و فیس بوک و تلگرام و ... تا آیفون 14 و چت جی پی تی... هرگاه ابزار جدید ارتباطی (فیزیکی / مجازی) پدید میآید جمعی در کار گسترش و تقویت و بهرهمندی حداکثری از آنند و در مقابل، جمعی همه تلاش و زور خود را بر جلوگیری از آن متمرکز میکنند.این رسم جهانی است. جمع اول، دغدغه افزایش آگاهی و نوسازی دارد و جمع مقابل، با ترس از آگاهی، دغدغه حفظ "اکنون" را دارد. تاریخ به خوبی سرنوشت دو گروه را نشان داده. اولی درهای فرصت را گشود و آگاه شد و دومی، درهای پیشرفت را بست و نااگاه ماند.
اما چرا به استفاده از ابزارهای ارتباطی نو نیازمندیم؟ چون آگاهی فعلی ما با عبور از لحظه اکنون، قدیمی می شود و بدون به روزسازی معلوماتی، بلافاصله به مرحله قدیم و کهنه منتقل می شویم. این روند آنقدر آهسته و کُند صورت میگیرد که شاید آن را حس هم نکنیم مگر اینکه تلنگر زمان ما را متوجه کند یا از دل مقایسه، وضعیت خود را بدانیم که در مرحله اکنون ایم یا گذشته... نو هستیم یا کهنه؟ "اکنون" حفظ نمی شود بلکه به گذشته منتقل می شود مگر با به روزسازی. اگر خود را از لحاظ معلوماتی و اگاهی، به روز نکنیم ما هم به همراه اکنون، به گذشته منتقل و به بخشی از کهنه تبدیل می شویم.
سرنوشت انسانها، خانوادهها و جوامع به ارتباطات گره خورده... کافی است به اطراف خود بنگریم و وضعیت انسانها و ملتها را ببینیم و آن را با میزان ارتباطات شان مقایسه کنیم. هر چه ارتباطات قوی تر، زندگی بهتر، پیشرفت بیشتر و توسعه قویتر. این قاعده جهانی و تاریخی پیش چشم ماست. اگر تنها یک راه برای پیشرفت و توسعه فردی - جمعی باشد آن راه افزایش ارتباطات فیزیکی و مجازی است و بس.
مهمترین دلیل منع ارتباطات و ابزارهای جدید ارتباطی را می توان ترس دانست. ترس از آینده؛ ترس از دست دادن اکنون.
ترس از ارتباطات یعنی وقتی ماشین چاپ در غرب در سال 1444 اختراع شد با تاخیر 370 ساله به ایران رسید وقتی هم رسید با موانع زیادی همراه شد. چون ما تلاش کردیم جلوی ورود آن را بگیریم چون ما می ترسیدیم. چون آگاهی نداشتیم و همین ترس و تاخیر، بارها و بارها در ابزارهای نو ارتباطی دیگر تکرار هم شد. نااگاهی باعث ترس می شود و ترس باعث دوری و منع ابزارهای جدید ارتباطی می شود. این منع، نااگاهی جدیدتر و عمیق تر می سازد و این چرخه ادامه می یابد.
از ماشین چاپ ترسیدیم و این ابزار تمدن ساز را با تاخیر به کار گرفتیم و در نتیجه از موج جهانی آگاهی عقب ماندیم و فرصت ها از دست دادیم و شد آنچه که نباید می شد. بسیاری از اتفاقات و ویژگی های ریز و درشت کنونی را هم باید در این تاخیر، ریشه یابی کرد.
سطح تاثیرگذاری اینترنت و موبایل و محصولات رسانه ای ارتباطی آنها و بالاتر از همه "هوش مصنوعی" را با اختراع ماشین چاپ مقایسه می کنند. حالا جهان دوباره بر سر یک دو راهی سرنوشت ساز و تاریخی است که باید یکی را انتخاب کند و البته انتخاب هم کرده. جمع "وصل" که از ابزارهای جدید ارتباطی استقبال می کنند و درهای فرصت را به روی خود می گشایند؛ آگاه می شوند و از ارتباطات و مزایای آن لذت می برند و با چشمانی باز به سمت آینده می روند ... یا جمع "قطع" که با منع و محدودیت تلاش می کنند با ابزارهای جدید اطلاع رسانی مبارزه کنند ولی فراموش می کنند که گذر زمان و فناوری های جدید، هر محدودیتی را دور می زند و بی خاصیت می کند اما فرصت استفاده از فناوری های ارتباطی از دست می رود و آنچه می ماند ناآگاهی نهادینه شده است.
ما فرصت چاپ را از دست دادیم و می دهیم. فرصت مطبوعات و رادیو و تلویزیون را از دست دادیم و می دهیم حالا اما در برابر اینترنت و پدیده های نو مرتبط به آن هستیم و دوباره در معرض انتخاب سخت تاریخی، یا فرصت را استفاده می کنیم یا از دست می دهیم.