جمهوری اسالمی ایران از سالهای آغازین پس از انقلاب اسلامی علیرغم برخی مشکلات و کاستیها توانسته است اولا حرف نو و جدیدی را مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) به عرصهی جهانی عرضه کند و حکومتی را بر پایهی آن اداره نماید. ثانیاً توانسته است به پشتوانهی «رهبری دینی» و «مردم انقلابی» در مقابل همهی مشکلات ایستادگی کند و توطئهها را خنثی نماید. ثالثاً در عرصههای مختلف علمی و زیربنایی پیشرفتهایی جدی داشته باشد.
بدیهی است که چنین نظامی موجودیت اندیشههای پوشالی غرب و نظامهای سیاسی بنا شده بر آنها را با تهدید مواجه کرده است، به ویژه که نظامهای مذکور هنوز نتوانستهاند پاسخی جامع به همهی نیازهای انسانی بدهند. در این برهه حساس تاریخی نیز که فراعنه زمانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران متحد شده و با ابزارهای ظالمانه تحریمهای اقتصادی در مقابل پیشرفتهای مادی و معنوی ملت ایران ایستادهاند، رهبر معظم انقلاب با تسلط کامل بر تحرکات دشمنان، همچون همیشه مسیر مقابله و پیشرفت و پیروزی را برای ملت و دولتمردان نظام در فرهنگ" اقتصاد مقاومتی" ترسیم کردهاند.
در واقع ایشان خودسازی و خودکفایی اقتصادی کشور را اصلی ترین راه مقابله با تهدیدات اقتصادی دشمنان میدانند. با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن برخی گزینههای تحریمی، شناسایی نقاط ضعف درونی، اصلاح و مقاوم سازی آن بهترین راه مقابله با تهدیدات غافل گیرانه خواهد بود. اقتصاد مقاومتی بعنوان تنها گزینه مقابله با تحریمهای ظالمانه استکبار، تنها بعنوان یک ابزار مادی برای مقابله با تهاجمات مادی نیست بلکه این راهبرد برگرفته از روح اسلام بوده که مسائل مادی و اقتصادی را در کنار امر جهاد و معنویات ادغام کرده است. این راهبرد مولفههای ویژهای را میطلبد که توسط بسیاری از کارشناسان اقتصادی، سیاسی و ... مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
شاید مهمترین مولفه اقتصاد مقاومتی مردمی بودن آن باشد، چرا که با اتکاء به مردم، ظرفیتهای موجود آزاد شده و باز با اتکاء بر خود مردم این ظرفیتها ساماندهی و شکوفا میشوند. در بحث اقتصاد مقاومتی باید تمامی ظرفیتهای موجود مطالعه و شناسایی شده و در راستای حل مشکالت و نقاط ضعف سازماندهی گردند. اساس شکلگیری جوامع بشری بر پایه فعالیتهای کشاورزی بوده است و تامین امنیت غذایی همواره از مهمترین چالشهای بشر به شمار میرود، بطوری که با افزایش کمی و کیفی سطح کشاورزی در عرصه جهانی، هنوز بیش از یک میلیارد نفر از جمعیت جهان از ناامنی غذایی رنج میبرند، که البته بخشی عظیمی از این نا امنیها به سیاستها و اصول غیر اخالقی برخی از کشورها مانند آمریکا برمیگردد، چراکه بر اساس اعتقاد بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان بین المللی، غذای تولیدی در سطح جهانی برای تامین امنیت غذایی تمامی جمعیت جهان کفایت میکند، به عبارت دیگر بخش عظیمی از سوء تغذیه موجود در سطح دنیا بعلت بیعدالتی و عدم مدیریت صحیح میباشد.
مطابق نظر کارشناسان بین المللی، قرن 20 ام نیز با چالشهای اساسی مواجه خواهد بود، با توجه به افزایش جمعیت جهان و از طرف دیگر استفاده سوء و کنترل نشده از منابع طبیعی موجود و از بین رفتن بخشی از این منابع پایه، و همچنین تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و خشکسالیهای ناشی از آن، نگرانیهای مربوط به امنیت غذایی در اوج خود قرار دارد، حتی کشورهای دارای منابع پایه سرشار نیز از این نگرانیها مبرا نیستند. برای گام دوم انقالب اسالمی 2 راهبرد اساسی امنیت غذایی پایدار و تأمین معیشت پایدار برای جامعه روستایی و عشایر و کشاورزان پیگیری می شود؛ بنابراین از جمله راهکارها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
یکپارچه سازی سیاست گذاری توسعه روستایی و کشاورزی :تشکیل «سازمان عمران و توسعه روستایی و عشایری» ذیل وزارت جهاد کشاورزی
مدیریت دانش بنیان کشاورزی :ارائه خدمات مشاوره ای با کیفیت از سوی جهاد کشاورزی، اصالح ساختار بنیادی نظام آموزشی کشور و یکپارچه سازی ترویج کشاورزی با تحقیقات و آموزش
بهبود نظام بازاریابی محصوالت کشاورزی :ایجاد تشکل های صادراتی، یکپارچه سازی سامانه های هوشمند، جهت دهی به سمت سوددهی تولید با هدف تداوم و توسعه تولید
کارآمد نمودن حمایت ها در راستای توسعه کشاورزی عدالت محور :تدوین سازوکار قانونی مناسب برای نظام تأمین اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر، توزیع عادلانه خدمات بهداشتی-درمانی، زیرساخت ها و شبکهIT
- تدوین الگوهای کشت بهینه و بسترسازی اجرای آن در راستای خودکفایی و تأمین امنیت غذایی : تهیه پهنه بندی الگوی کشت کشور متناسب با ظرفیت های تولیدی مناطق و ضرورت تأمین امنیت غذایی، پیش بینی اعتبارات الزم از سوی دولت در راستای اجرای سیاست های الگوی کشت. نگاهی به وضعیت کنونی کشاورزی در عرصهی جهانی و در کشور به وضوح گویای این مسئله است که قابلیت دوام سیستمهای فعلی تولید محصولات کشاورزی، به طور چشمگیری مورد چالش قرار گرفته است.
بدینسان، توجه به توسعه و پیشرفت پایدار کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین ضرورتهای زندگی امروز بشر مطرح است. در کشور ما نیز با پیروزی انقالب اسلامی ایران، بخش کشاورزی نیز تغییر و تحوالت شگرفی را تجربه کرد. دستاوردهای موفق و ناموفقی در این بخش به وجود آمده که در برخی شاخص ها به ویژه تولید و افزایش ضریب امنیت عذایی تا حد زیادی موفق عمل کرده است. بر این اساس بخش کشاورزی ظرفیت های بالقوه ای در تحقق گام دوم انقالب اسلامی دارد و در عین حال نیز با چالش های عدیده ای مواجه است؛ نظام بازاریابی ناکارآمد، عدم بهکارگیری فارغ التحصیلان دانشگاهی، نبود ارتباط و تعامل هم افزا بین مراکز تحقیقاتی و بخش کشاورزی از این جمله است. در پایان راهکارهایی پیشنهاد شد که یکپارچه سازی سیاست گذاری توسعه روستایی و کشاورزی، مدیریت دانشبنیان کشاورزی، بهبود نظام بازاریابی از جمله آنها است.