در دنیای هوش مصنوعی میتوان به دو شکاف بزرگ فکر کرد. یکی این که آیا محققانی که روی سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی در همه چیز از پزشکی گرفته تا علم کار میکنند فاجعه به بار خواهند آورد یا خیر. مورد دیگر که ممکن است مهمتر نیز باشد این است که آیا هوش مصنوعی یک موضوع بزرگ است یا یکی دیگر از فناوریهای در نهایت بی اهمیت که ما فقط نسبت به آن وسواس اجتماعی پیدا کردهایم. ما چند چت بات بهبود یافته داریم. این موضوع باعث به پایان رسیدن دنیای ما نمیشود، اما آن را بهبود هم نمیبخشد.
به گزارش فرارو به نقل از وُکس، گاهی اوقات هوش مصنوعی با رمزارزهای دیجیتال مقایسه میشود. چند سال پیش افراد زیادی در دنیای فناوری متقاعد شده بودند که رمزارزهای غیر متمرکز قرار است دنیایی را که ما در آن زندگی میکنیم دگرگون سازند. با این وجود، در عمل این پیش بینی محقق نشد، زیرا مشخص شد که بسیاری از موارد مانند پیشگیری از کلاهبرداری و سهولت استفاده به تمرکزی نیاز دارد که در واقع رمزارزهای دیجیتال قرار بود از آن دور شوند.
به طور کلی زمانی که سیلیکون ولی اعلام میکند یک اختراع بزرگترین تحول در تاریخ جهان خواهد بود باید با دیده شک و تردید به آن نگریست. اختراعات ممکن است به تغییراتی در نحوه کار و نحوه زندگی ما کمک کنند. مطمئنا برخی از افراد را بسیار ثروتمند خواهند ساخت با این وجود، اکثر فناوریهای جدید آن گونه تاثیرات دگرگون کنندهای را که ادعا میشود بر جهان نخواهند داشت.
به نظر نمیرسد که هوش مصنوعی رمز ارز دیجیتال بعدی باشد. فناوریهای مبتنی بر مدلهای زبانی بزرگ مانند چت جی پی تی (Chat GPT) بسیار سریعتر از رمزارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار گرفتهاند. آنان مشاغل بیشتری را تغییر میدهند. سرعت پیشرفت در این فضا در پنج سال گذشته تکاندهنده است. با این وجود، در اینجا نیز باید با دیده تردید نگریست، زیرا برخلاف آن چه گفته میشود فنارویهای مبتنی بر هوش مصنوعی تغییرات بسیار بزرگی را ایجاد نخواهند کرد.
چهار دیدگاه در مورد هوش مصنوعی
میتوان طیف نگرشها در مورد هوش مصنوعی را در چهار دسته کلی تقسیم بندی کرد:
دسته اول افرادی هستند که باور دارند چشمانداز هوش مصنوعی بسیار قدرتمند است و دنیای ما را متحول میسازد. برخی گمان میکنند که این اتفاق رخ خواهد داد و متقاعد شدهاند که رخداد بسیار خوبی خواهد بود. "مارک اندرسن" در یکی از پستهای وبلاگ اخیر خود نوشت: "هر کودک یک مربی هوش مصنوعی خواهد داشت که بی نهایت صبور، بی نهایت دلسوز، بی نهایت آگاه و بی نهایت مفید است".
او در ادامه میافزاید: "هر دانشمندی یک دستیار، همکار و شریک هوش مصنوعی خواهد داشت که دامنه تحقیقات و دستاوردهای علمی او را تا حد زیادی گسترش خواهد داد. هر هنرمند، هر مهندس، هر تاجر، هر پزشک، هر مراقبی در دنیای خود همین را خواهد داشت. هوش مصنوعی احتمالا مهمترین و بهترین چیزی است که تمدن ما تاکنون حال ایجاد کرده قطعا همتراز با برق و ریز تراشهها و احتمالا فراتر از آن. توسعه و تکثیر هوش مصنوعی به دور از خطری که باید از آن ترسید یک تعهد اخلاقی است که ما نسبت به خود، فرزندان و آینده خود داریم. ما باید در دنیای بسیار بهتری با هوش مصنوعی زندگی کنیم و اکنون میتوانیم این کار را انجام دهید". در واقع، از این دیدگاه هوش مصنوعی تاثیراتی بسیار بزرگ برجای خواهد گذاشت و بسیار خوب است.
دیدگاه دوم مبتنی بر این فرض است که هوش مصنوعی به انقراض انسان منجر خواهد شد. در نظرسنجیای که اخیرا صورت گرفت نیمی از محققان عرصه یادگیری ماشینی چنین پیشبینیای را داشتند. آنان باور دارند پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی میتواند منجر به ایجاد افراد مصنوعی باهوش فراانسانی شود که با منافع بشریت در تضاد هستند و توانایی دنبال کردن منافع ضدبشری را به صورت مستقل خواهند داشت.
دیدگاه سوم مبتنی بر این فرض است که هوش مصنوعی جهان ما را تغییر نخواهد داد و رخدادی بد میباشد. چندین پژوهشگر اخلاق هوش مصنوعی در پاسخ به خواسته انستیتو Future of Life که خواستار توقف توسعه هوش مصنوعی شده بودند نوشتند: "پرت کردن حواسمان با یک آرمانشهر یا آخرالزمان خیالی مبتنی بر هوش مصنوعی مبنی بر آن که آیندهای همراه با شکوفایی و یا بالعکس فاجعهای بالقوه خواهد بود، امری خطرناک است". این افراد که با دید شک و تردید به حوزه ابرهوش مینگرند استدلال میکنند که تمرکز بر افراطیترین نتایج وجودی هوش مصنوعی ما را از استثمار کارگران که امروزه توسط این فناوری امکان پذیر شده منحرف میسازد.
در پایان طیف چهارم درباره هوش مصنوعی معتقدند که هوش مصنوعی جهان ما را به طور عمده متحول نمیکند، اما پدیده خوبی خواهد بود. در این طیف افراد زیادی به خصوص کسانی که روی ساخت ابزارهای هوش مصنوعی برای برنامهنویسان کار میکنند قرار دارند. بسیاری از افرادی که در این طیف قرار دارند معتقدند که نگرانیهای ابراطلاعاتی و تعصبات یا نگرانیهای موجود درباره تاثیر هوش مصنوعی بر استثمار کارگران بیش از اندازه و اغراق شده است. آنان اشاره میکنند که هوش مصنوعی نیز مانند بسیاری از فناوریهای دیگر خواهد بود: اگر از آن برای موارد و کاربردهای خوب استفاده کنیم که بیشتر این کار را خواهیم کرد خوب است.
در بحث پیرامون هوش مصنوعی به نظر میرسد باید جانب احتیاط و عدم اطمینان را رعایت کرد. با سرعتی که هوش مصنوعی پیش میرود واقعا دشوار است که با اطمینان درباره هر چیزی درون یا خارج از آن صحبت کنیم. ما عمیقا درمورد این که چرا تکنیکهای فعلی مان تا این اندازه خوب کار کرده اند و تا چه مدت شاهد پیشرفتها خواهیم بود سردرگم هستیم. در نتیجه، هوش مصنوعی فعلا عرصهای نامطمئن و گیج کننده است.