«بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) سریالی جذاب و محبوب بود که بینندگان زیادی داشت. امیلیا کلارک در این سریال نقش دنریس تارگرین را برعهده داشت که برای او با هم مزایا و هم مشکلاتی همراه بود. در این نقش گرچه شهرت و موفقیت زیادی را نصیب کلارک کرد، اما چیز ناخوشایندی در مورد آن وجود داشت که او تازه پس از پیوستن به سریال از آن باخبر شد.
در ابتدای سریال، کلارک بسیار جوان بود
امیلیا کلارک در سن 23 سالگی و با تجربه ی بسیار اندک بازیگری، پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، برای بازی در نقش دنریس در سریال «بازی تاج و تخت» انتخاب شد. به گفته ی کلارک، آن زمان عظمت سریال و تأثیر آن بر زندگی اش به طور کامل برای او قابل درک نبود: «این تجربه بسیار بزرگ بود و به همه ی مشغله ی ذهنی ام بدل شد و در آن سن کم به من شکل داد.»
از یک جنبه ی به خصوص نقشش بی خبر بود
امیلیا کلارک در مصاحبه ای فاش کرد که در زمان ساخت سریال «بازی تاج و تخت» پیش از ضبط صحنه های خصوصی با جیسون موموآ بسیار احساساتی می شد و گریه می کرد. او این نقش را بدون آگاهی از وجود چنین صحنه هایی پذیرفته بود.
کلارک دراینباره گفت: «بعد از اینکه نقش را گرفتم، آن ها فیلمنامه را برایم فرستادند و تازه آن موقع بود که این را موضوع را فهمیدم.»
کلارک گرچه در ابتدا نگرانی هایی داشت اما توانست به شیوه ای حرفه ای از پس نقش خود برآید. خوشبختانه جیسون موموآ هم که نقش همسر دنریس، کال دروگو را برعهده داشت، همیشه تلاش می کرد موقعیت را برای کلارک راحت تر کند.
موموآ در زمان ضبط صحنه های خصوصی توجه و ملاحظه ی زیادی نسبت به کلارک داشت
امیلیا کلارک در مصاحبه ای از کمک های جیسون موموآ به او در زمان ضبط آن سکانس های دشوار گفت. کلارک بسیار سپاسگزار رفتار مهربانی و حرفه ای موموآ بود که کار را برای بسیار راحت تر کرد. او که از داشتن چنین همبازی حمایتگری احساس خوش شانسی می کرد، گفت: «جیسون بیشتر از من گریه می کرد.»
ایجاد یک محیط راحت برای بازیگران، به ویژه در صحنه های حساس، امری ضروری است و این رفتار موموآ نشان می داد که او سلامت روان کلارک را در اولویت خود قرار داده بود.
بعد از بازی در سریال «بازی تاج و تخت» فعالیت بازیگری کلارک رو به پیشرفت گذاشت
با همه ی دشواری هایی که نقش دنریس برای کلارک داشت، او اذعان کرده بازی در سریال «بازی تاج و تخت» نقشی اساسی در پیشرفت حرفه ای او و برخورداری اش از شهرتی گسترده داشته است. کلارک هر چه تجربه ی بیشتری کسب کرد، جسارت بیشتری برای دفاع از راحتی خود پیدا کرد و علیرغم فشارهایی که وجود داشت تصمیم گرفت از سکانس هایی که او را اذیت می کرد، بکاهد.