امام علی علیه السلام فرمود:
خود را با استغفار وطلب آمرزش خوشبو کنید، تا بوى بد گناهان، شما را رسوا نکند.
گناه چون زهری است که روح و پیکر آدمی را بیمار میکند و به تدریج آن را به انحطاط و نیستی میکشاند گناه در حقیقت جنگ با پروردگار مهربانی است که تمام اسباب آرامش و آسایش را برای زندگی انسان مهیا ساخته است.
اینکه انسان متوجه گناه وخطای خودش نسبت به خالق و پروردگارش بشود خودش بزرگترین موفقیت و بهترین سعادتی است که نصیب او شده و بدون شک خود همین توجه مقدمه بسیاری خوبی برای برداشتن قدمهای بعدی می باشد کسی که در یک فضای تاریک قرار گرفته باشد کوچکترین روزنه از از نور می تواند بزرگترین دستگیر امید برای او باشد تا بدینوسیله راه خروج از این تاریکی و گمراهی را پیدا نماید بنابراز یک طرف با درخشش نور امید در قلب بدنبال راهی بسوی نجات و از یک طرف شیطان برون و هوای نفس درون که مشاهده می کند درحال از دست دادن صید شکار خود می باشند بیکار نخواهد نشست و مرتب در حال ایجاد وسوسه والغاء کردن افکار نامطلوب می باشند تا نگذارد از این تاریکی رهایی یابد. تصور معاصی و گناهان در ذهن خود بزرگترین مقدّمه برای رسیدن به عملی است که دارای عواقب زشتی است و نیز همچون قدم گذاشتن در دالانی است که انتهای آن میدان وسیعی از گناه و معصیت را در مقابل انسان به ارمغان میآورد.اگرکسی در ذهن مرتّب کشتن شخص مؤمن و متدیّنی را طرحریزی کند و یا در ذهن مرتب سرقت و دزدی از اموال مردم را نقشهریزی نماید و غیره چه نتیجهای برای شخص غیر از دخالت درحق مردم خواهد داشت؟ چیزی به جزتحریک و تشویق ورود به گناه و خلاف بیشتر را در پی ندارد و مقدمه گناه چیزی است که هر مؤمنی واجب است از آن پرهیز کند. در خبری چنین نقل شده است که حضرت عیسی بن مریم به پیروانش فرمود همانا جناب موسی بن عمران قومش را از زنا نهی می کرد ولی من شما را از تصوّر زنا نیز نهی میکنم چون تصوّر زنا همانند روشن کردن شعلههای آتش در زیر ساختمان شما است که اگر خود آتشش به شما ضرر نرساند.ولی دود وسیاهی آن همة خانة شما را فرا خواهد گرفت.
بنابراین تصور و نقشهکشی و طرّاحی گناه در ذهن گرچه ممکن است به منزلة گناه خارجی نباشد ولی اثر و پیآمدهای منفی آن چنان زشت خواهد بود که آلودگی وانحرافش تمام ساختمان فکری و روحی شخص را سیاه میکند و دود آن در تمام شریانهای وجود شخص جاری میشود. هرانسانی اگر اراده کند هر کاری را می تواند انجام دهد همانطور که بسیاری از انسانهای گناه کار و خطا کار بوده اند که یک مرتبه از تمام گناهان گذشته خود توبه کرده و به آغوش رحمت و مغفرت الهی بر گشته اند و خداوند هم آنها را قبول کرد.وازتقصیرات گذشته آنها گذشته است همانطور که در قرآن کریم به بندگان خطا کارش فرموده است: « قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (زمر/53) ای رسول گرامی ما به همه بندگان گناه کار من بگو گرچه با گناه و معصیت برخویشتن خود ظلم روا داشته و در انجام گناه اسراف را پیش گرفته اید ولی هرگز از رحمت و مغفرت پروردگارتان نا امید نشوید که همانا خداوند مهربان و آمرزنده همه گناهان شما است.
شخص گناهکاری به امام حسین (ع) عرضه داشت ای پسر رسول خدا من انسانی آلوده و گناه کار هستم ؛ قدرت بر ترک گناه ندارم مرا راهی بیاموز. آن حضرت به او فرمودند :پنج کار را در نظر بگیر و به آنها عمل کن بعد هر گناهی که خواستی انجام بده و هیچ اشکالی ندارد.
اول: هرگز روزی و رزق پروردگار را نخور بعد هر چه می خواهی گناه کن.
دوم: از ملک و سلطه خدایت خارج شو بعد هر چه میخواهی گناه کن.
سوم: هر گاه خواستی گناه کنی مکانی را انتخاب کن که خداوند در آن مکان نباشد تا تو را درحال گناه ببیند بعد هر چه خواستی گناه کن.
چهارم: هر گاه فرشته مرگ و عزرائیل برای گرفتن جان و قبض کردن روحت آمد اگر می توانی او را از خودت دور کن بعد هر چه میخواهی گناه کن.
پنجم: آنگاه که مالک دوزخ و فرشتگان عذاب تو را بسوی دوزخ می کشند اگر میتوانی از دست آنها خودت را رها کن بعد هر چه میخواهی گناه کن.
بنابراین اگرحضرتعالی و همه بندگان معصیت کار خداوند به این جملات حکیمانه و عالمانه امام حسین(ع) گوش جان بسپارند و کمی از خود اراده در عمل به خرج دهند به راحتی می توانند خویشتن را از چنگال و دام این صیاد بی رحم نجات داده و به سعادت دنیا و آخرت برسند.
برای ترک گناه و آلوده نشدن به معصیت توجه به نکاتی که درحقیقت راهکار ترک گناه است لازم می باشد:
1- فکر واندیشه درباره عاقبت گناه. اگر انسان قبل از اینکه مرتکب گناه شود قدری بیاندیشد که گناه ممکن است چند لحظه لذّت کاذب و زود گذر داشته باشد، اما خشم و غضب الهی و محرومیت از فیض حق را به همراه دارد گناه سبب کوتاهی عمر می شود چنان که امام صادق(علیه السلام) فرموند: کسانی که بر اثر گناه می میرند بیشتر از کسانی هستندکه با اجل ومرگ طبیعی می میرند. گناه پایانی جز نکبت و رسوایی ندارد .چنانکه امام باقر(علیه السلام) فرمودند: « مَا مِنْ نَکْبَةٍ تُصِیبُ الْعَبْدَ إِلَّا بِذَنْبٍ » (هر نکبت و رسوایی که بر سرانسان بیاید از رهگذر گناه است).
2-تقویت اراده وتصمیم برترک گناه .انسان به نقطه ای خواهد رسید که از گناه بیزار ومتنفر می شود. دراین مسیر توسل به اهل بیت، و گریه برحضرت حسین(علیه السلام)، ونماز اول وقت، و نماز شب، و دیدارپاکان و به ویژه یاد خدا بسیار موثر است.
هر زمان هر کس مورد حمله وسوسه های شیطانی از رسانه ها، و فیلم ها و ماهواره ها قرار گرفت، راه مبارزه توجه به آیات قرآن و فرهنگ انبیا وائمه طاهرین است که همه اینها حق است، و ضد آنها وسوسه، با توجه به عمق آیات و روایات و روش پاکان و اولیاء خدا وسوسه دفع می شود.
3- اگر انسان بداند که شیطان دشمن قسم خورده انسان است و شیطان گناه را زیبا و جذاب جلوه می دهد تا انسان را به گناه آلوده کند اما هرگز چنین قدرتی را ندارد که انسان را مجبور به گناه کند و هرگز نباید از شیطانی که دشمن انسان است امید ودلسوزی داشته باشید هرگاه شیطان شما را به گناه دعوت نمود بدانید که می خواهد ضربه ای به شما بزند.
4- درآن لحظه ای وسوسه گناه برای انسان رخ می دهد اگر به عذاب هایی که برای گناهکاران پیش بینی شده است دقت کند به آسانی دچار گناه نمی شود. و بداند هر گناهی او را از خدا دور می کند و دوری از خدا انسان را از عزت و سعادت دور می کند وهیچ عاقلی به خاطر چند لحظه لذت کاذب و زودگذر این همه پیامدهای منفی را برای خود فراهم نمی سازد.
5- ذکر ویاد خدا مانند نماز و قرآن و دعا در این لحظه های حساس که شیطان به گناه دعوت می کند بسیار کارساز خواهد بود، چون ذکر خدا انسان را از گناه باز می دارد،سعی کنید بعد ازنمازصبح سوره مبارکه یس را مرتب بخوانید و با مناجات 15 گانه امام سجاد(علیه السلام) خصوصاً مناجات الشاکین همدم باشید.
2-یکی از غرایز طبیعی و فطری هر انسانی عبارت از غریزه جنسی یا شهوت است، عدهای چنین میپندارند که غریزه جنسی زیانآور و مخرّب است و هرگاه خود را به گناهی آلوده میکنند تمام تقصیر را به عهده فطرت خویش میگذارند که چرا اصلاً خداوند به انسان نیروی شهوت داده است، لذا این غریزه خدادادی گاه مورد اتهام و مقصر اصلی معرفی میشود امّا آیا واقعیت همین است که غریزة جنسی یک غریزه مخرّب است یا اینکه مانند سایر غرایز انسان مثل غریزه حبّ مال، غریزه حبّ فرزند براساس حکمت عطا شده است، دراین نوشتار اوّل به ماهیّت غریزه جنسی یا شهوت میپردازیم و سپس راه کنترل و تعدیل شهوت را بررسی میکنیم.
همه میدانیم که یکی از صفات برجسته پروردگار عالم عبارت از حکمت است یعنی هیچ کار بیهوده و بدون غرض و مقصود عقلایی از خداوند حکیم و دانا صادر نمیشود و هیچ مخلوقی هر چند کوچک بیهوده خلق نشده است، یکی از مخلوقات جهان هستی که گل سرسبد آفرینش است و مُهر خلقت احسن به خود گرفته، عبارت از انسان است که وقتی خداوند لباس هستی به انسان عطا کرد فرمود: «تبارک الله احسن الخالقین». امتیاز انسان بر سایر موجودات به خاطر گوهر گرانقدر عقل است که به عنوان حجّت و رهبر باطنی معرّفی شده است و حیات معنوی و ملکوتی انسان در سایه عقل و خرد او سامان میپذیرد که به عنوان بُعد معنوی مطرح است امّا انسان یک بُعد دیگری دارد که نقطه اشتراک او با سایر حیوانات است که به آن بُعد مادّی و جسمی میگویند بُعد مادی عبارت از جسم و اعضاء و جوارح اوست که بر اساس غرایز درونی پیریزی شده است مانند غریزة جنسی که همان شهوت جنسی نام دارد یا شهوت شکم، که هر کدام به نوعی سبب بقاء حیاتاند اگر شهوت شکم نباشد انسان به دنبال تغذیه و خوراک نمیرود آب نمیخورد، نمیخوابد و... در نتیجه خود را نابود میکند، بنابراین وجود غرایز خدادادی که امر فطری است مایه بقاء و دوام حیات بشری است، آنچه مهمّ است اینکه تمام غرایز موجود در انسان باید تحت کنترل عقل او باشد تا مقدّمه رسیدن به کمال آدمی گردد، اگر غرایز انسانی بر اساس عقل و دین ارضاء و اشباع گردد نه تنها ویرانگر نیست بلکه نردبان رشد و ترقی نیز خواهد بود نکتهای که مهمّ است اینکه، خداوند متعال نه سرکوبی غرایز را مجاز میداند و نه آزاد و رها گذاردن آن را اجازه داده است زیرا اوّلی بر خلاف فطرت است و دوّمی موجب هلاکت او خواهد شد راه سوم که راه معقول و مشروع میباشد عبارت از کنترل و تعدیل و ارضای شرعی است، اسلام معتقد است که غریزه جنسی اگر طبق دستور الهی ارضا شود موجب بقاء نسل و حیات انسانی میشود و یگانه راه مشروع و معقول و منطبق با فطرت برای ارضای غریزه جنسی عبارت از ازدواج میباشد.
به همین جهت پیامبر اکرم(ص) بیشترین ترغیب را به ازدواج نموده است تا جایی که میفرماید: از امّت من نیست کسی که از ازدواج روی گردان باشد. ازدواج مانند دژی مستحکم است که دین و ارزشهای اخلاقی را حفظ میکند، فرار از ازدواج از نظر اسلام به قدری زیانبار است که پیامبر اکرم(ص) در سخنی تکان دهنده میفرماید: اکثر اهل آتش انسانهای مجرد هستند (یعنی کسانی که میتوانستند ازدواج کنند لکن طفره رفتند).
نکتة مهمی که نباید از آن غفلت نمود سفارش قرآن کریم به امر ازدواج است که میفرماید: «: وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ ازدواج کنید... و از فقر و نداری نترسید که خداوند آن را جبران کرده و شما را بینیاز میکند).
امّا سؤال این است کسانی که شرائط ازدواج ندارند چگونه شهوت خود را کنترل کنند.
دو راه برای کنترل شهوت و غریزه جنسی پیشنهاد میشود:
1- راه علمی: با تأمل در آیات قرآن و احادیث اسلامی و تاریخ گذشته بشر تا امروز میبینیم آزاد و رها کردن غریزه جنسی، بزرگترین خطر سقوط اخلاق و فضلیت فردی و اجتماعی است، هر فرد و جامعهای که مهار نفس خویش را به طوفان شهوترانی و هوی و هوسبازی سپرد در حقیقت به سمت قتلگاه فضیلتها و ارزشهای انسانی رفته است، چه بسا افرادی که خود را اسیر لحظهای ارضای شهوت از راه ناصحیح کردند و جامة ذلت و رذالت پوشیدند خداوند حکیم در قرآن میفرماید: «و یُریدالذین یتّبعون الشهوات ان تمیلوا میلاً عظیماً؛ و آنان که از شهوات پیروی میکنند میخواهند شما [در روابط جنسی از حدود و مقررات حق] به انحراف بزرگی دچار شوید.
انبیاء که مربّیان حقیقی و طبیبان واقعی جامعه بشریت هستند پیروی از شهوت را بزرگترین عامل سقوط انسان میدانند: پیامبر اکرم(ص) در این زمینه میفرماید: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ بدترین دشمن تو، شهوت تو است». یعنی وقتی ارضای شهوت خارج از چارچوب دستورات دین باشد انسان را به فضاحت و رسوائی میکشاند، چنانکه پیامبر اکرم(ص) در کلامی دیگر فرمودند: «ربّ شهوه ساعه تورث حزناً طویلاً؛ چه بسیار شهواتی که مدتی کوتاه دارد لکن پشیمانی بسیار طولانی دارد». امیرمؤمنان که سرحلقه پرهیزگاران و از پیشگامان و سرداران مبارزه با هوای نفس است آسایش و آرامش جسمی و روحی انسان را مرهون ترک شهوات میداند و میفرماید: «با هوای نفس مخالفت کن تا سالم بمانی» بدون تردید پیروی از شهوت، انسان را به بردگی میکشاند و او را اسیر بیقید و شرط هوی و هوس میسازد. چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید: «عبد الشهوه أذل من عبدالرِّق؛ بندة شهوت ذلیلتر و پستتر از بردگی دیگران است» و آیا عار و ننگ نیست انسانی که موجود برتر عالم هستی است به واسطه شکم خود یا راه انداختن شهوت خویش، این قدر ذلّت و خواری به خود راه دهد.
اصولاً کسانی که دارای شخصیت و روح بزرگواری هستند هیچگاه به زیر یوق رذالت شهوات و خواهشهای نفسانی نمیروند: «مَن کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ کسی که دارای کرامت و بزرگواری نفس باشد، شهوات در نظر او پست است».چه بسیار جوانان متدین و با فضیلتی که گوهر عفّت خویش حفظ کردند و شهوت خود را زندانی نمودند و چون یوسف، عزیز مصر وجود خود شدند و چون ستارهای بر آسمان انسانیّت درخشیدند. و متأسفانه برخی نیز خواسته یا ناخواسته اختیار خود را به دست زیادهخواهیهای نفس سرکش و شهوت بیقید و بند سپردند و چه جنایتها که مرتکب نشدند چه پردههای عفّت را که ندریدند چه دختر و پسرهای پاکدامن را که به مسلخ فضلیتکُشی نسپردند، و در پایان سرافکنده و شرمسار بدون هیچ بهرهای از عمر و هستی خویش به ورطة نابودی رفتند، آری راه اول برای کنترل شهوت این است که انسان از نیروی عقل و تاریخ گذشتگان کمک بگیرد و به سفارش مربیان و دلسوزان حقیقی انسان یعنی قرآن و انبیا و ائمه معصوم(ع) توجه کند تا از پیآمدهای خانمانسوز هوسرانی و شهوتپرستی مطلّع گردد تا خود را اسیر دام خطرناک آن نسازد.
2- راه عملی است، یعنی باید در عمل کوشید که نیروی شهوت را کنترل نمود و آن را مهار کرد، در اینجا علمای اخلاق دستوراتی دادهاند که مهمترین آن عبارت از:
1- روزه گرفتن برای کسی که قدرت دارد که حداقّل هفتهای دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) روزه بگیرد که فوقالعاده از نظر جسمی و روحی مؤثر است.
2- از نماز کمک بگیرد که این سفارش قرآن است «استعینوا بالصبر والصلوه»
3- امّا از نظر فیزیکی باید از تماشای فیلمها و صحنههایی که مهیّج و محرک غریزه جنسی است اجتناب کند.
4-از رفاقت با کسانی که به اخلاق و ارزشهای انسانی پایبند نیستند فاصله بگیرد.
5-به تفریحات و سرگرمیهای مفید مانند ورزش و کارهای هنری مفید روی بیاورد و اوقات خود را با برنامهریزی صحیح پر کند.
6- از بیکاری و بطالت که دام شیطان و وسوسههای خطرناک نفسانی است بپرهیزد،
7-با انسانهای مؤمن و آراسته به اخلاق اسلامی رفاقت برقرار کند.
8- از حضور در مجالس مذهبی و نماز جماعت در مسجد دریغ نکند.
خود انصاف دهید و قضاوت کنید آیا سزاوار است به خاطر چند لحظه لذّت کاذب، اسباب خشم و غضب الهی را فراهم سازید، آیا توانستهاید شکر اندکی از نعمتهای بیحد و حصر خدای مهربان را ادا کنید تا آنگاه نوبت به گناه و نافرمانی او برسد؟ آیا سزاوار است برای چند لحظه لذتجویی حرام، ندامت و پشیمانی و عذاب وجدانی همیشگی فراهم ساخت؟
جالب اینجا است که اکثر جوانان اقرار و اعتراف می کنند که اسلام راههای خوبی را برای ارضاء شهوت از راه حلال گذاشته است که بهترین آن همان ازدواج دائم است ولی فورا و بلا فاصله می فرمایند ما شرایط ازدواج دائم را نداریم. به نظر ما تمام مشکلات جوانان از همین جمله و از همین عذر و بهانه شروع می شود چرا که اسلام راه را نشان داده ولی ما هستیم که برای خود مشکل درست می کنیم و خویشتن را در قید و بند برنامه ها و سنت هایی رایج زندانی می کنیم و تازه چنین مشکلاتی را هم باز خود ما بوجود آورده ایم نه برنامه های دینی اگر مشکلات اقتصادی داریم مربوط به برنامه ریزی های غلط مسئولین کشور ما می باشد، اگر مشکلات روحی داریم مربوط به برداشت های ناصحیح خانواده و والدین ما می باشد اگر ترس و واهمه از ازدواج داریم مربوط به عدم اعتماد و عدم توکل خود ما نسبت به خداوند یکتا می باشد که با صراحت کامل به ما وعده وسعت در رزق و روزی و ایجاد محبت داده است و این مطلب منطقی نیست که مشکلات شخصی، خانوادگی، محیطی و اجتماعی و کشوری و غیره و غیره را بر پیشانی دین و گرده مذهب بار کنیم و بقول شاعر:اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ما ست.
و اگر هر جوانی سعی کند با این مشکلات مبارزه کند و با توکل و اعتماد بر خدا چتر ازدواج دائم را بر سر خود و همسرش بگستراند باید مطمئن باشد که آینده ای بسیار درخشان در دنیا و سعادت ابدی در آخرت در انتظار اوست.