ماهان شبکه ایرانیان

خشم از نژادپرستی در فرانسه سرکوب شد اما جنبشی ریشه‌دار است

رسانه‌های غربی معتقدند شورش سرکوب شده در فرانسه به خاطر عمق بی‌عدالتی‌ها و نارضایتی‌ها در این کشور، آتش زیر خاکستر است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: دویچه وله آلمان در گزارشی به ریشه‌یابی ماجرا پرداخته و نوشت: شورش‌ها در فرانسه فروکش کرد؛ اما آنچه از آن باقی خواهد ماند، جز خشم نیست. موضوع نژادپرستی که با گذشته‌ استعماری فرانسه مرتبط است، اغلب کنار گذاشته می‌شود. شکسته ‌شدن شیشه‌ها، سوختن ماشین‌ها و حمله به خانه‌ یک شهردار فرانسه، تنها بخشی از صحنه‌ در سراسر فرانسه بود. ده‌ها ‌هزار نفر به خیابان‌ها ریختند -گاهی با خشونت- و خشم خود را ابراز کردند. درگیری بین معترضان عمدتا جوان و پلیس پرسش‌هایی را در مورد میزان خشونت و تخریب‌ها ایجاد کرده است. اما موضوع دیگری نیز مطرح ‌شده: این که چگونه کشتن نائل و خشم متعاقب آن در خیابان‌ها با نژادپرستی سیستماتیک در جامعه‌ فرانسه و گذشته‌ طولانی استعماری این کشور مرتبط است. امانوئل مکرون‌، قتل نائل را «غیرقابل ‌توجیه» و «غیرقابل توضیح» خواند؛ توضیحی که «کریستال فلمینگ»، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه استونی‌بروک نیویورک، با آن مخالف است. او می‌گوید: این غیرقابل توضیح نیست، یک راز نیست؛ نژادپرستی است. اعتراضات پس از تیراندازی مرگبار پلیس، واکنشی به نژادپرستی فرانسوی است که با استعمار مرتبط است.

درست است که فرانسه یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های استعماری اروپا بود. از قرن ‌شانزدهم تا دهه‌ 1970، رهبران آن، مانند بسیاری دیگر از رهبران در این قاره، بر این باور بودند که ماموریت تمدن‌ساز آنها، استثمار قهرآمیز کشورها در سراسر جهان را توجیه می‌کرد. در حالی که انقلاب فرانسه در سال 1789 «آزادی، برابری و برادری» را به همه‌ مردان فرانسوی (نه زنان که این داستان دیگری است) در سرزمین اصلی وعده داد، اما کسانی که در مستعمرات بودند فقط می‌توانستند حقوق برابر را در خواب ببینند. زندگی روزمره‌ آنها با سرکوب مشخص‌ شده بود. الجزایر ابتدا در سال 1830 مستعمره شد، سپس در قلمرو ملی فرانسه ادغام شد. زمانی هم که الجزایر استقلال خود را پس گرفت، جنگی خشونت‌بار آغاز شد که صدها ‌هزار کشته، عمدتا در الجزایر، برجا گذاشت. این کشور نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی خود را در مستعمرات سابق خود، عمدتا در قاره‌ آفریقا حفظ کرده است؛ برای مثال با حمایت از رهبران مستبد و دفاع از منافع خود.

خشم از نژادپرستی در فرانسه سرکوب شد اما جنبشی ریشه‌دار است

فلمینگ می‌گوید دولت فرانسه همچنان خود را غیرنژادپرست نشان می‌دهد. در واقع، فرانسه مدت‌هاست که خود را «کوررنگ» معرفی می‌کند، به این معنی که هیچ سرشماری یا اطلاعات دیگری در مورد نژاد شهروندانش جمع‌آوری نمی‌کند یا اجازه‌ جمع‌آوری نمی‌دهد.

همان‌طور که نویسنده‌ای به نام «جانی پیتس» در کتاب خود با عنوان «آفروپیان: یادداشت‌هایی از اروپای سیاه» نوشت، مکان‌های ممنوعه در واقع یک «اثر حاشیه‌ای» از ایجاد پاریسی بود که امروزه بسیار مورد علاقه است. آنهایی که بودجه‌ کمتری داشتند به حواشی و حومه‌ها رانده شدند.

وبسایت شبکه سی‌ان‌ان آمریکا نیز در گزارشی خاطر نشان کرده است: فرانسه همچنان نژادپرست است. خشونت توسط تعداد کمی از معترضان نشان داده شد، اما خشم و ناامیدی در میان بسیاری از جوانان رنگین‌پوست که در حومه‌های چندقومیتی فرانسه زندگی می‌کنند، محسوس بوده است. این جوانان معتقدند نژاد عاملی برای مرگ نائل بود که طبق گزارش‌ها الجزایری‌تبار بود. کنشگران مدت‌ها مدعی شده‌اند که پلیس با فرانسوی‌های رنگین‌پوست متفاوت از همتایان سفیدپوستشان رفتار می‌کند. براساس مطالعه‌ای در سال 2017 که از سوی یکی از گره‌های فعال حقوق بشری انجام شد، مردان جوان سیاه‌پوست و عرب 20برابر بیشتر از همسالانشان توسط پلیس متوقف می‌شوند.

فلسفه‌ رسمی فرانسه این است که همه‌ شهروندان ابتدا فرانسوی هستند و دولت باید قاطعانه از تفاوت قائل‌شدن بین آنها اجتناب کند. «دانیله اوبونو»، قانون‌گذار فرانسوی از حزب چپ افراطی «فرانسه‌ تسلیم‌ناپذیر»، گفت: «ما این اسطوره‌ جمهوری را داریم، یک جمهوری کوررنگ... یعنی یک جامعه‌ برابری‌طلب که در آن مردم را براساس مذهب یا رنگ پوستشان قضاوت نمی‌کنید. اما درعین‌حال، شکاف بزرگی بین آرمان‌های ما و واقعیت وجود دارد.» مشخص نیست که دولت تا چه حد می‌تواند جلوی ناآرامی‌ها را بگیرد. حمایت از مکرون و وزرای او از زمانی که اصلاحات بازنشستگی بسیار نامطلوب را انجام دادند، کاهش یافته است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان