اساسا همان زمان که فدراسیون فوتبال ایران تقاضای میزبانی در جام ملتهای آسیا را داد، بسیاری بر این تصمیم خرده گرفتند و فدراسیون را به انجام رفتار نمایشی متهم کردند. تکلیف قطر که روشن است، اما شاید اغراق نباشد اگر بگوییم حتی هندوستان هم از بخت بیشتری برای کسب میزبانی این مسابقات بهره میبرد؛ همانطور که هندیها دو فصل پیش در رقابت با ایران توانستند میزبانی مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا را برای جزیره گوا بگیرند و پرسپولیس را آنجا ببرند. با این همه، عربستان که در سالهای اخیر بهطور بسیار آشکاری در سیاستهایش تغییرات بنیادین اعمال کرده، تصمیم گرفت برای نخستین بار میزبان جام ملتها باشد و مثل آب خوردن هم به این مهم دست یافت. از روز روشنتر است که مسابقات مزبور به بهترین شکل ممکن و بدون هیچ حاشیهای در عربستان برگزار خواهد شد؛ آنچه شاید حتی تمرینی برای برگزاری جامجهانی فوتبال در این کشور باشد.
مقصود این نوشته نه خودتحقیری است و نه مرثیهسرایی؛ آنچه گذشت، گذشته و کاری از دستمان در موردش بر نمیآید. هدف، تلنگر زدن برای آینده است؛ اینکه ببینیم کجا ایستادهایم و چه داریم میکنیم. با رویهای که فوتبال ایران در فاز فنی، مدیریتی و زیرساختی در پیش گرفته، یقین بدانید تا 40 سال دیگر هم میزبانی جام ملتهای آسیا و حتی مسابقات کوچکتر از آن به ما واگذار نخواهد شد. بحث در مورد اینکه ورزشگاه استاندارد به اندازه کافی نداریم، دیگر «نخنما» شده است، اما اجازه بدهید تنها اظهارات اخیر دبیرکل فدراسیون فوتبال را در مورد سیستم کمکداور ویدئویی مرور کنیم؛ آنجا که هدایت ممبینی میگوید: «در حال پیگیری ورود VAR به ایران هستیم، اما با توجه به تحریمها، این کار سخت است و طول میکشد. در همین جهت هم به ما توصیه شده زیاد در این مورد حرف نزنیم، چرا که ممکن است مشکل درست شود. شما نپرسید تا ما هم جواب ندهیم.» این وضع ماست، در مورد سیستمی که دو جامجهانی با آن برگزار شده و امروز حتی ضعیفترین کشورهای جهان هم مثل آب خوردن از آن استفاده میکنند. با چنین شرایطی، شما تصور میکنید کشور ما چطور میتواند میزبان مسابقات بزرگ شود؟ نه ارادهای داریم و نه اشتیاق چندانی؛ بدتر از همه اینکه روزبهروز هم فاصلهمان با رقبا بیشتر میشود. افسوس.