به گزارش سرویس جهان مشرق، در دو سه سال گذشته، همزمان با تبلیغات سنگین رسانههای جریان اصلی روی «خشکسالی» و احتمال «قحطی مواد غذایی» در آیندهی نزدیک، به طرز بسیار مشکوکی اخبار و گزارشهایی درباره خوردن گوشت انسان، در قالبها و الگوهای مختلف منتشر شد.
در سپتامبر 2019، یک «دانشمند» سوئدی به نام پروفسور ماگنوس سودرلوند در همایشی در مدرسه اقتصادی استکهلم پیشنهاد داد که استفاده از گوشت انسانهای مرده، یک راه حل مناسب برای مبارزه با کمبود یا قحطی مواد غذایی در آینده است!
در سپتامبر سال قبل، یک گروه تحقیقاتی در سوئد به سرپرستی اریک کارلسن(که همزمان مدیرعامل شرکت صنایغ غذایی سوئد میت هم هست) با حمایت فدراسیون مواد غذایی سوئد، با پیشنهاد استفاده گوشت انسان به عنوان راهکار مقابله با خشکسالی و کمبود مواد غذایی جنجال به پا کرد.
نکته قابلتامل این که در ماه اکتبر، خبر تولید برگر گوشت انسان توسط یک شرکت مواد غذایی سوئدی خبرساز شد. در سال 2020، نیویورک تایمز از جنجالی شدن طرح کشت سلول انسانی با هدف تولید استیک در لندن خبر داد.
از قضاء، در مردادماه سال گذشته بود که انتشار توئیتی در حساب رسمی بزرگترین و معروفترین روزنامه آمریکایی، نیویورک تایمز، به شدت جنجالی شد. متن توئیت این بود:
" آدمخواری زمان و مکان خود را دارد. برخی شوها، فیلمها و کتابهای جدید پیشنهاد می کنند که حالا زمان آن رسیده است. آیا شما می توانید این را هضم کنید؟ "
همین حالا، یک شرکت آمریکایی به نام «بایت لَبز»، اینگونه تبلیغ میکند که با کشت سلول سلبریتیهای معروف از گوشت آنها سالامی و برگر و...درست میکند و به طرفداران آنها میفروشد!
اما این «دستور کار» عادیسازی و عادینمایی مصرف گوشت انسان و همنوعخواری در روزهای اخیر، وارد فاز جدیدی شد. بینندگان کانال 4 تلویزیون ملی انگستان در شامگاه 24 ژوئیه(2 مرداد)، پس از تماشای یک برنامه عجیب و غریب که به نظر می رسد گِرِگ والاس(مجری، برنامهساز و کارآفرین انگلیسی) را در حال خوردن گوشت انسان نشان می داد، حس انزجار را تجربه کردند.
این مستند ظاهرا طنز با نام «گرگ والاس: گوشتِ معجزهآسای بریتانیا»، مجری بحثبرانگیز را نشان داد که از کارخانهای که «گوشت مهندسی شده انسان» تولید میکند، بازدید کرد. در بخشی از برنامه، او خود چیزی را که ظاهرا گوشت انسان بود، امتحان کرد!
در حالی که این برنامه قرار بود پارودی(هجو) باشد، اما واکنش منفی بخش عمدهی بینندگان را به دنبال داشت و افراد بسیاری در شبکههای اجتماعی از احساس «اشمئزاز» خود از دیدن این برنامه گفتند.
تردیدی وجود ندارد که قطعات پازل «دولت پنهان» جهانی در حال تکمیل شدن است و پخش برنامهای در سطح شبکهی دولتی(یعنی یکی از کانالهای تلویزیونی اصلی) در کشوری مثل انگلستان(که به خاطر زبان انگلیسی و نفوذ رسانهای مخاطب جهانی گسترده دارد) با موضوع تولید و مصرف «گوشت انسان»، تنها و تنها با هدف واکنشسنجی، شکستن سطح مقاومت اولیهی افکار عمومی و در نهایت تبدیل این رذیلت به یک «هنجار» یا «انتخاب» برای انسانها، انجام گرفته است.
همانطور که گفته شد، در این برنامه، «گرگ والاس» (یعنی پادوی رسانهای دولت پنهان گلوبالیست)، به بازدید از یک کارخانه تولید گوشت «مهندسیشده» انسان می رود که به دعوی او به اندازه 4 زمین فوتبال مساحت دارد. والاس، با خباثت، تلاش می کند در همان ابتدای برنامه، سرخط اصلی یا اصطلاحا «محمل» تبلیغ اقداماتی چون حشرهخواری، مصرف گوشت آزمایشگاهی یا استفاده از گوشت جنازه انسانی را-یعنی «گرم شدن هوا» و «تغییرات اقلیمی» -وارد ذهن مخاطب کند و از همین رو، می گوید: "برویم ببینیم که این کارخانه چه «راه حلی» برای تغییرات اقلیمی دارد؟ "
سپس صاحب کارخانه کذایی، مدعی می شود که از طریق کشت دادن سلولهای انسانی در محفظههای خاص، و اتصال این کشتها به هم، یک نوع بافت «کیکمانند» از گوشت انسان شکل می گیرد. اما این عامل شیطان و دیگر عوامل تبلیغاتی این پروژهی شوم هیچگاه توضیح نمی دهند که اگر همین روش، مثلا روی سلول گوسفند یا گاو یا خوک(که گوشت مصرفی غیرمسلمانان و غیریهودیان است) هم انجامپذیر است، چرا باید چنین کاری روی گوشت انسان صورت بگیرد؟ فارغ از این که دربارهی نفس «گوشت آزمایشگاهی» یا حتی «گوشت پرینت شده با چاپگر غذایی سهبعدی» هم حرف و حدیث و بحث بسیار بسیار زیادی وجود دارد، اما مهندسی ژنتیک برای تولید «گوشت انسان» با هدف وارد کردن آن در بازار مصرف انسانها، چه هدفی جز برآوردن اهداف ابلیس برای نابودی نسل بشر دارد؟
در هر حالی که جریان قدرتمند و پرنفوذ گلوبالیسم، با همهی ابزارهای موثری که در اختیار دارد(از جمله رسانه، سازمانهای بینالملی و آموزش و پرورش و در راس آنها دولتهای گلوبالیست گوش بهفرمان سند اهداف توسعه پایدار) نابودی و به حداقل رساندن کشاورزی و دامداری را به بهانهی «تغییرات اقلیمی» آغاز کردهاند، شروع تبلیغ «آدمخواری» در شبکههای دولتی کشورهای به اصطلاح «توسعهیافته» نشان می دهد که شمشیرها برای نوع بشر، از رو بسته شده و آنها قصد دارند که «دستور کار» خود را به هر قیمتی به پیش ببرند.