عصر ایران؛ مترجم لیلا احمدی - تبعیضِ مثبت (affirmative action) به مجموعهای از اقدامات اصلاحی و امتیازات اجتماعی اطلاق میشود که از سال 1973 در پذیرش دانشگاهها یا فرایند کاریابی با تخصیص سهمیه یا تبعیضِ جبرانی اعمال شده است و مراد از آن اصلاح رویههای تبعیضآمیز و مبتنی بر نابرابری است؛ چراکه در طول تاریخ دامنهای از نادیدهانگاریها و فرقگذاریها نسبت به اقلیتهای نژادی، زنان، ازکارافتادگان و سایر گروههایِ بینصیب از مزایای اجتماعی در جریان بوده است.
تبعیض مثبت تاکنون از جانب دولت مجاز دانسته میشد و مراد از آن محرومیتزدایی از اقلیتها و ایجاد شرایط برابر در آموزش و کاریابی بود. حال مصوبهای جهت لغو این سهمیهها روی کار آمده است.
این نوشتار ترجمۀ مقالهای است از بن کارسون که در فاکسنیوز منتشر شده است. کارسون سیاستمدار جمهوریخواهِ رنگینپوست، مؤلف چهار کتاب پرفروش، جراح مغز و اعصاب و وزیر مسکن و شهرسازیِ ایالات متحده در دورۀ ریاستجمهوریِ ترامپ است. او در سال 2008 مدال آزادی ریاستجمهوری (بالاترین جایزۀ غیرنظامی ایالات متحده) را از جرج بوش دریافت کرد.
*****
درحالحاضر بهنظر میرسد که پایان دادن به تبعیض مثبت از سوی قانونگذار نوعی اقدام برابریجویانه و پیروزی اخلاقی محسوب میشود. این در حالی است که در روزهای اخیر شاهد ناآرامیها و تظاهرات گستردۀ معترضان در این خصوص بودهایم. ببینیم که داستان چیست.
در بیست و نهم ژوئن امسال دادگاه عالی مصوبۀ مورد انتظار دربارۀ پذیرشِ منصفانۀ دانشجویان در تقابل با سهمیههای جبرانیِ دانشگاه هاروارد را منتشر و متعاقباً این حکم را صادر کرد که ملاحظات نژادیِ دانشگاههای هاروارد و کارولینای شمالی در روند پذیرش دانشجویان خلاف قانون اساسی است. این مصوبۀ مهم که عملاً تبعیض مثبت را در راهیابی دانشجو به کالج لغو میکند یکی دیگر از پیروزیهای مهمِ قانون سالاری آمریکایی از جانب دیوان عالی است.
بن کارسون
جان رابرتز قاضی ارشد ایالات متحده دربارۀ این قانون مینویسد که "حذف تبعیضِ نژادی مترادف است با حذف هر نوع تبعیض" و اضافه میکند که "جذب متقاضی نباید بر مبنای نژاد او باشد بلکه باید بر اساس تجربیات و مهارتهای فردی صورت گیرد ."
متأسفانه تبعیض نژادی دقیقاً همان کاری است که دانشگاههای این کشور دهههای متمادی در لوای قانون انجام دادهاند. این تبعیضِ مورد تأیید دولت، شایستگی را از پنجره به بیرون پرت میکند و درعوض نژاد را به اولویت اصلیِ پذیرش مبدل میسازد. کل این ماجرا به زیان سفیدپوستان و آمریکاییهای آسیاییتبار تمام شده است.
به عنوان نمونه مطالعهای در این خصوص نشان میدهد که دانشجویان آسیایی-آمریکایی باید 140 امتیاز بالاتر از دانشجویان سفیدپوست، 270 امتیاز بالاتر از دانشجویان اسپانیاییتبار و 450 امتیاز بالاتر از دانشجویان سیاهپوست در آزمون ورودی اس.تی.ای کسب کنند تا صرفاً امتیازی برابر در آزمون ورودی دانشگاه هاروارد داشته باشند.
شواهد حیرتآوری به دادگاه عالی ارائه شده و نشان میدهند که دانشگاه هاروارد با اعطای سیستماتیکِ نمرات پایین در بخشی از فرایند ارزشیابی موسوم به "رتبهبندی شخصیت" با توصیف متقاضیان به عنوان "کوشا و باهوش اما غیراستثنایی و عادی" نسبت به آسیایی-آمریکاییها تبعیض قائل شده است. آسیایی-آمریکاییها کانون اصلی بسیاری از بررسیها بودهاند؛ با این حال بررسی دیگری در دانشگاه جورج تاون نشان میدهد که اگر کالجهای برگزیده دانشجو را صرفاً براساس نمرات آزمون بپذیرند، سهم گروههای اقلیت (به استثنای سفیدپوستان با ده درصد افزایش) از بدنۀ متقاضیان به شدت کاهش مییابد.
مسلم است که آمریکاییها از هر قشر باید از نوع تبعیض آشکار بیزار باشند؛ تبعیضی که از سوی نهادهای عمومی تحمیل میشود چراکه ملت ما برای رهایی از تبعیض بر اساس رنگ پوست، دستخوش مبارزات نجیبانه و دشواری شده است.
البته نقش تبعیض مثبتِ مبتنی بر نژاد فقط این نیست که گروههای خاصی را از رده خارج کند بلکه با تقویت این باورِ زیانبار همراه است که دانشجویان اقلیت در مسیر نیل به موفقیت از صلاحیت کمتری نسبت به همسالان خود برخوردارند و در غیاب مزایای درونی و نهادینه شده نمیتوانند صرفاً با تکیه بر شایستگیهای فردیشان به سطوح عالی برسند.
این بیتوجهی در قبال شایستگی پیامدهای عمدهای دارد. زمانی که در دورۀ پزشکی در بیمارستان جان هاپکینز به عنوان مدیر ارشد جراحیهای مغز و اعصاب خدمت میکردم، متوجه شدم که وقتی عزیز شما روی تخت جراحی قرار گرفته، اهمیت نمیدهید که جراح او سیاه است یا سفید یا هر رنگ دیگری از طیف رنگینکمانی طبیعت.
تنها چیزی که برای شما اهمیت دارد این است که بهترین فرد برای این کار انتخاب شده باشد و کار با مهارتِ هر چه بیشتر و به بهترین شکل ممکن انجام شود. از این نظر کنارگذاشتن شایستگی و تأکید بر ویژگیهای بیرونیِ افراد مثل نژاد میتواند زندگی واقعی را به مخاطره بیندازد و برای پیشبرد صنایع نیز زیانآور باشد.
از اینرو تصمیم برای لغو تبعیض مثبت و غیر قانونی کردنِ تبعیض نژادی از منظر قانونی پیروزی بزرگی محسوب میشود و به اصل برابری و ممنوعیت تبعیض نژادی در قانون حقوق مدنی و متمم چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده اشاره دارد .
رهایی از تبعیض هرچند تبعیض مثبت، اساساً پیروزی اخلاقی برای دموکراسی آمریکایی محسوب میشود. کشور ما بر این کیش و طریقت بنا شده که "انسانها برابر خلق شدهاند". قانون اساسی ما متعهد است که حقوق برابر را برای همۀ آمریکاییها، فارغ از هر نژاد به عنوان شهروندان جمهوریِ مشترک تضمین کند.
در نتیجه این مصوبه که با انتصابهای تاریخی و متهورانۀ دونالد ترامپ در دیوان عالی کشور در دستور کار قرار گرفته، دستاورد بزرگی است که از وعدۀ برابری حقوقیِ بنیانگذار این کشور سرچشمه میگیرد و در راستای حمایت از این اصل بنیادین آمریکایی است که میگوید: "انسانها برابر خلق شدهاند" و بر ماست که آن را گرامی بداریم.