اموال یتیمان را [پس از رشدشان] به آنان دهید و اموال کم ارزش خود را با اموال با ارزش آنان عوض نکنید، و اموالشان را با ضمیمه کردن به اموال خود نخورید، زیرا این عمل گناهى بزرگ است.
و اگر مىترسید که در مورد دختران یتیم [در صورت ازدواج با آنان] نتوانید عدالت ورزید بنابراین از دیگر زنانى که شما را خوش آید. (سوره نساء آیه 2)
شرح و توضیح
عرصه زندگی عرب پیش از بعثت پیامبر اسلام تحت تأثیر جهل مرکب و اموری خیالی و ظن و گمان و مسائلی ناشی از سبک مغزی بود.
خداوند به این اوضاع شیطانی، و به حاکمیت جهل و سبکمغزی و پیروی از ظن و گمان، و غوطهور بودن عرب در خیالات و اوهام در آیات 154 آل عمران و 50 مائده، و 26 فتح و 33 احزاب اشاره دارد.
اغلب اعراب جاهلی به صورت قبیله و عشیره زندگی میکردند، و بخشی هم صحرا نشین و بیابانگرد بودند.
مایه درآمد مالی آنان از جنگ و قتل و خونریزی و کشتن مردان قبیله دیگر و به اسرات گرفتن زنان و تجاوز به حقوق مالی آنان تأمین میشد، این جنایتها را بر خود حلال دانسته و دچار عذاب وجدان و پشیمانی نمیشدند، بلکه همه این امور را برای خود ارزش و عامل برتری و غرور میدانستند، از هیچ گناهی و خوردن حرامی، و پایمال نمودن حقی امتناع نداشتند.
زنان چنان که در آیات سورهٔ بقره توضیح دادم از همه مزایای انسانی و حقوق لازمه محروم بودند، به آنان تحمیل شده بود، که اراده در برابر خواستههای مرد نداشته باشد، مالک عمل و مال خود نباشد، ارثی از پدر و مادر و دیگر ارث گذاران نبرد، و زنان هم همهٔ این امور را پذیرفته بودند و درِ هر گونه احقاق حقی به رویشان بسته بود.
مردان جاهلی با زنان بدون رعایت هیچ حقی و بدون شرط و قیدی ازدواج میکردند، و زنان را به گونهای بار آورده بودند به این کار افتخار کرده و هر کس را دوست داشتند به سوی خود دعوت مینمودند و در نهایت مسئلهٔ شوم زنا و ازدواجهای نامشروع حتی ازدواج با زنان شوهردار میان آنان به شدت رواج داشت!!
فرزندان عرب جاهلی فقط ملحق به پدران بودند و اگر در خردسالی پدر را از دست میدادند و یتیم میشدند ارث نمیبردند.
در صورت مردن پدر خویشاوندان قلدرش سرپرست یتیم میشدند و همهٔ اموال او را ظالمانه میخوردند و او را محروم از هر حقی میکردند.
یتیم اگر دختر بود با او ازدواج میکردند و این ازدواج فقط بخاطر این بود که اموالش را غارت کنند و به ثروت خود بیفزایند و بیشتر شکم چرانی نمایند، پس از به دست آوردن اموال یتیم او را طلاق میدادند، در حالی که در چنان وضعی نه مالی داشت تا زندگی خود را حتی در اوج قناعت اداره کند و نه کسی رغبت میکرد با او ازدواج کند زیرا یتیم تهیدست بود و سودی مادی در ازدواج با او وجود نداشت.
از طرفی جنگها و غارتگریها که در اعراب جاهلی به طور پیوسته صورت میگرفت یتیمان زیادی را بر جای میگذاشت و آنان را دچار وضع بسیار ناسامانی مینمود.
اکنون با توجه دقیق به این دو آیه شریفه برای شما روشن میشود که اسلام در آن محیط جاهلی برای احقاق حقوق یتیمان چه در اموالشان چه در ازدواج با آنان چه شدتی به خرج داده، و راه ظلم به آنان را بسته و مسیر عدالت را به روی عرصهٔ حیاتشان باز نموده است و شما نمونهٔ این مقررات حکیمانه و عادلانه را در مکتبهای شرقی و غربی نمیبینید.
قرآن مجید در همین سورهٔ نساء آیه 10 با کوبندهترین صورت از غارت اموال یتیمان و خوردن آن نهی نموده است:
إِنَّ الَّذِینَ یأْکلُونَ أَمْوالَ الْیتامی ظُلْماً إِنَّما یأْکلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیصْلَوْنَ سَعِیراً
یقیناً آنان که ظالمانه اموال یتیمان را میخورند در حقیقت در شکمهای خود آتش میخورند و مسلماً در آتش فروزان در آیند.
«در هر صورت مجموع این دو آیه میگوید: دربارهٔ ایتام تقوا پیشه کنید و مال با ارزش آنان را با اموال پست خود مخلوط ننمائید تا بهرهکشی ظالمانه کنید، و اموالشانن را مخلوط با اموال خود نخورید، و حتی اگر ترسیدید که در مورد نکاح با دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید و ترسیدید که اموالشان در معرض تجاوز شما قرار بگیرد و خلاصه نسبت به اموال و ازدواج با آنان دلچرکین بودید میتوانید آنان را به حال خود واگذارید و با زنان دیگر که خوشآیند شماست در صورت رعایت عدالت تا چهار زن ازدواج کنید، و اگر از عدم رعایت عدالت در چهار زن نیز ترسیدید به یک زن و به کنیزان زر خرید اکتفا کنید.
مطالب فوق برگرفته شده از:
کتاب: تفسیر حکیم جلد هشتم
نوشته: استاد حسین انصاریان