با توجه به مقالهای از انجمن روانشناسی آمریکا، فرصتهای مختلفی در اختیار والدین قرار میگیرد که با استفاده از آنها میتوانند بستری مناسب در راستای آغاز تربیت جنسی فرزندان فراهم کنند. یکی از بهترین موقعیتهای مذکور برای آموزش مفاهیم سادهای مانند زن و مرد و چگونگی دقت به احساسات سایر موجودات زنده، تولد نوزادی جدید و یا مراقبت از یک حیوان خانگی خواهد بود.
روانشناسان دانشگاه استنفورد معتقد هستند که فرزندان باید از سنین پایین به تدریج اطلاعات خود را پیرامون آگاهی از عملکرد بدن، نحوه نگهداری از آن در مسیر رشد و همینطور درک تولید مثل گیاهان، حیوانات و انسانها تکمیل کنند. بدینترتیب موضوع نام برده تبدیل به بخشی از برنامه گسترده آموزشی آنها خواهد شد و دیگر نه برای والدین و نه کودکان امری دشوار یا خاص نیست.
شفافسازی ارزشها و باورهای شخصی از جانب والدین
یکی از اصلیترین مراحل تربیت جنسی کودکان خردسال، شفافسازی ارزشهای شخصی والدین در خصوص مسائل مرتبط خواهد بود.
Laura Berman استادیار روانپزشکی در دانشکده پزشکی فینبرگ آمریکا و همینطور نویسنده کتاب “صحبت با فرزندانتان در مورد رابطه جنسی” توضیح میدهد: پدران و مادران امروزی بیش از نسلهای گذشته با موضوع تربیت جنسی و روشهای انجام اصولی آن دست و پنجه نرم خواهند کرد. در این میان شاید اولین و اساسیترین گام، شفافسازی ارزشهای خودی باشد.
در واقع والدین باید قادر به گفتوگو در خصوص دیدگاهها و باورهای خود به گونهای کاملاً واضح و روشن باشند. برای آنکه بتوانید به بهترین نتیجه ممکن دست یابید، لازم است با توجه به سن فرزندتان و همچنین شرایط منحصر به فرد او علاوه بر خصوصیات شخصیتی خاصی که دارد جملات مناسبی را انتخاب کنید. این شما هستید که به ذهنیت کودک خردسال خود از مفاهیم درست و غلط شکل میدهید و اگر بتوانید این مسیر را با موفقیت پشت سر بگذارید، در آینده مدعی استفاده از استراتژیهای تربیت جنسی کارآمد خواهید بود. با همسر خود به یک نقطه نظر مشترک برسید و بر اساس همان ارزشها برنامهریزی تربیتی را انجام دهید.
حمایت روانی و فیزیکی مستمر والدین
با شروع تربیت جنسی فرزندان، والدین باید به مسئلهای حائز اهمیت توجه کنند و آن هم چیزی نیست جز “در دسترس بودن دائمی”.
به گزارش آکادمی پزشکی اطفال آمریکا هر کودکی در قالب نخستین انتخاب خود به والدینش رجوع میکند و خلاف این امر تنها زمانی رخ میدهد که هیچ یک از اعضای خانواده به ویژه پدر یا مادر در دسترس نباشند. والدینی که نمیتوانند حمایت روانی و فیزیکی مستمری برای کودکان خود ایجاد کنند، در آینده فرزندانی را پرورش میدهند که نه تنها از آموزشهای لازم بیبهره ماندهاند بلکه در موقعیتهای بحرانی به جای والدین خود به دوستان و حتی افراد غیرقابلاعتماد مراجعه میکنند.
در پژوهشی که به تازگی توسط انتشارات جان وایلی و پسران به چاپ رسیده میخوانیم: به عنوان والدینی دلسوز و خردمند سعی کنید رابطهای صمیمانه و دوستانه با فرزندتان داشته باشید. به همان نسبت که کودک راحتی بیشتری با شما احساس کند، به همان میزان هم موفقیت بالاتری در تربیت جنسی وی خواهید داشت. در مجموع باید شرایطی ایجاد کنید که کودک تمامی پرسشهای خود را به شما مطرح کند و برای دستیابی به پاسخ سوالات خود به دنبال منابع خارج از محیط خانه نباشد.
استفاده از اسامی واقعی و نه بی ربط برای اشاره به قسمت های خصوصی بدن
یکی از معمولترین شیوههای تربیت جنسی کودکان خردسال که در خانوادههای مختلفی نیز دیده میشود، استفاده از اسامی متفرقه و غیرمعمول برای اشاره به قسمتهای خصوصی بدن دختر بچهها و یا پسر بچهها خواهد بود. طبق مطالعه منتشر شده توسط شرکت بین المللی گروه تیلور و فرانسیس، به کار بردن الفاظ نامربوط مانند نام شخصیتهای کارتونی، حیوانات و یا هر عنوان دیگری برای صحبت در مورد اندامهای خصوصی بدن کودکان به هیچ وجه از منظر روانشناسی پذیرفته نیست. اما مشکل این کار چیست؟
تکیه بر اسامی ساختگی و یا کارتونی نمیتواند به طور دقیق آموزشی بر اساس واقعیت و منطق را شکل دهد. با توجه به پژوهشی که به وسیله انتشارات سیج در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است، استفاده از نامهای صحیح برای صحبت در مورد اعضای بدن به آرامش روانی بیشتر کودک کمک خواهد کرد. این عمل همچنین باعث می شود که با انتخاب القاب مختلف بر پیچیدگی موضوع و تبدیل آن به داستانی سری افزوده نشود.
رعایت اصل عدم به اشتراکگذاری افراطی
با استناد به مقالهای از مجله روانشناسی کودک، یک قانون کلی در راستای تربیت جنسی به فرزندان خردسال وجود دارد. بر اساس این قانون والدین نباید چیزی بیش از آن چه کودک پرسیده است را در اختیار وی قرار دهند. برای مثال اگر فرزند 6 سالهتان از شما بپرسد که بچهها از کجا میآیند؟ به هیچ عنوان لازم نیست یک توضیح تمام و کمال ارائه دهید.
میتوانید این سوال را بدین ترتیب پاسخ دهید: “یک نوزاد در محل خاصی در شکم مادر خود رشد میکند و متولد میشود”. در واقع پاسخ دهی به روشی که متناسب با سن کودک باشد اهمیت زیادی خواهد داشت زیرا اطلاعات یکسان در سنین مختلف به گونههای متفاوتی طنین انداز میشوند و آگاهی از این تمایزات ضروری خواهد بود.
تنها کافیست مکالمه مشابهی را در سنین مختلف فرزندتان با وی انجام دهید. به وضوح مشاهده خواهید کرد که آنها چیزهای کاملاً متفاوتی میشنوند. از طرفی دیگر میتوانید از پرسشهای فرزند خود در قالب فرصتی ویژه استفاده کنید. با توجه به نکات و جزئیات سوالات او سایر منابع اطلاعاتی برای دریافت آموزشهای جنسی (در صورت وجود) کشف خواهند شد.
مازیار دانیالی