ماهان شبکه ایرانیان

روایت حمله تروریستی شاهچراغ از زبان کودک فداکار

کودک حاضر در حادثه تروریستی شاهچراغ : بابام اول آمد مرا به کناری کشید که تیر به پایش خورد و روی زمین افتاد، خیلی ترسیدم اما باید کنار او می‌ماندم.

حادثه تروریستی حمله به حرم مطهر شاهچراغ طعمی تلخ در کام همه آزادگان نشاند، رویدادی که شجاعت و از خودگذشتگی، پررنگ‌ترین بخش آن بود.
 
به گزارش ایسنا، غروب غم انگیز 22 مرداد،آن زمان که زائران حرم امن شاهچراغ، بار دیگر مجال جولانی به کوردل‌ترین و شقی‌ترین افراد زمین داد، جدای از حادثه که تیتر اصلی بود، مردانگی و ایثار 2 نفر، بر همه خبرها سایه افکند. خادمی که با دست خالی، تروریست را خلع سلاح کرد و کودک دانش‌آموزی که با غلبه بر سنگین‌ترین ترس‌ها، کنار پدر زخمی‌اش ماند.
 
محمدمبین قدرتی که امسال کلاس دوم دبستان را در «طسوج» از توابع شهرستان «کوار» تجربه خواهد کرد، کوچک‌ترین مردی بود که نام خود را با شجاعت و ایثار گره زد و نامش جاودانه شد.
 
محمدمبین در گفت‌وگویی تلفنی با ایسنا به شرح ماجرا پرداخت و گفت: نزدیک اذان بود که با پدرم برای زیارت و نماز به شاهچراغ رفتیم.
 
او در حالیکه صدایش پر از بغض بود ادامه داد: از در رد شدیم که صدای بلندی آمد، همه شروع به دویدن کردند و من از پدرم جدا شدم.
 
محمدمبین افزود: وقتی دیدم مردی با تفنگ دارد تیراندازی  می‌کند، ترسیدم و همراه بقیه سعی کردم به طرف حیاط بدوم.
 
 او ادامه داد: بابام اول آمد مرا به کناری کشید که تیر به پایش خورد و روی زمین افتاد، خیلی ترسیدم اما باید کنار او می‌ماندم.
 
این دانش‌آموز هشت ساله گفت: هنوز مردی که اسلحه داشت پشت سر ما بود اما من به سمت بابام رفتم و پیراهنش را گرفتم تا او را کنار بکشم. زورم نمی‌رسید و گریه‌ام گرفته بود.
 
او افزود: مرد مسلح که رفت چند نفر به کمک آمدند و بعد هم بابام را بردند و پایش را پانسمان کردند و حالا هم بیمارستان است.
 
 پدر این دانش‌آموز اکنون در بیمارستان نمازی تحت مراقبت‌های ویژه است و از ناحیه پا دچار جراحت و جراحی شده است.
 
حمله تروریستی شامگاه 22 مرداد به حرم شاهچراغ دو شهید و هفت مجروح به دنبال داشت.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان