سرویس سبک زندگی فردا: پای صحبتشان که مینشینی از خاطرات شیرین اوایل ازدواجشان میگویند. هیچ وقت فکرش را هم نمیکردند که قرار است رابطه شیرین شان به اینجا ختم شود. حرفهایشان نشان میدهد که مشکل خاصی ندارند! اما به قدری نسبت به یکدیگر سرد شدهاند که راهکار دادن به آنها بیفایده است. گوش شان بدهکار نیست و خودشان هم نمیدانند چرا دیگر همدیگر را دوست ندارند؟
قصه زوجهایی را میگویم که امثال آنها اطراف ما وجود دارند. مشکل شان نه اعتیاد است و نه خشونت و کتک کاری! فقط از بیمهریهای یکدیگر میگویند. داستانهای عشق دیگران را تعریف میکنند و دیگر زندگی مشترک فعلی، دلشان را زده. از تغییر رفتار یکدیگر مینالند و میگویند: روزهای ابتدای آشنایی، رفتار مناسب تری داشت! وگرنه که عاشقش نمیشدم! متاسفانه آنها دچار طلاق عاطفی شده اند. در حال حاضر آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست، اما به قدری طلاق عاطفی در میان زوجها افزایش پیدا کرده که شاید آمار آن در کشور از طلاق قانونی نیز بیشتر باشد. با توجه به اهمیت موضوع، آفتاب یزد در اینباره با دکتر بهزاد قربانی روانپزشک، مدیر مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا، عضو هیات علمی پژوهشگاه ابن سینا به گفتگو نشسته که در ادامه میخوانید:
وی در ابتدا گفت: طبق آخرین آمار اعلام شده در سطح کشور 24 درصد طلاق قانونی داریم یعنی یک چهارم ازدواجها به طلاق قانونی میانجامد و به همین میزان هم طلاق عاطفی را در بین زوجها شاهد هستیم که بر حسب دلایلی به محضر نرفته و طلاق قانونی نگرفتند. در شهرها و استانها آمار مختلف است به طور مثال در یزد پایین و در تهران این آمار طلاق بالا است. این روانپزشک در ادامه خاطرنشان کرد: در طلاق قانونی زندگی فرد تعیین تکلیف میشود و بعد از طلاق هر کدام زندگی جدید خود را تشکیل میدهد، ولی در طلاق عاطفی تکلیف فرد معلوم نیست که زندگی به طلاق قانونی میانجامید یا خیر. زن و شوهرهایی که در زندگی مشترکشان درگیر طلاق عاطفی هستند این امکان در آنها وجود دارد که بعد ازمدتی طلاق عاطفی آنها منجر به طلاق قانونی شود، زیرا با یکدیگر ارتباط کلامی و عاطفی ندارند و در رشد و تربیت بچهها نیز رفتار آنها اثر خواهد گذاشت.
دکتر قربانی در ادامه عنوان کرد: در بسیاری از موارد، زنان و شوهران ناسازگار به خاطر عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی وفرهنگی از هم جدا نمیشوند وخانواده به جای آنکه کانونی پر از طراوت، شادی و امید باشد، به سرزمینی آشفته و رنج آفرین تبدیل میشود که آرامش ساکنان خود را آرام آرام گرفته و از بین میبرد. به گونهای که زن و شوهر بودن آنها در حد این است که بر روی یک تکه کاغذ قید شده بدین گونه زندگی آنها دچار طلاق عاطفی شده است.
وی در ادامه بهترین راه پیشگیری از ایجاد طلاق عاطفی را اینگونه بیان کرد: بهترین راه پیشگیری از ایجاد طلاق عاطفی، انتخاب درست شریک زندگی، در ازدواج است، زیرا ازدواجهای احساسی و بدون پشتوانه عقلی مقدمهای برای ایجاد طلاق هستند. در نتیجه باید گام اول را برای انتخاب شریک زندگی در هر ازدواج محکم برداشت. به همین دلیل باید از مشاورههای خوب قبل از ازدواج بهره برد و از دوستان خوش فکر، اساتید و کلیه اشخاصی که از لحاظ صداقت، درایت، مورد تایید هستند، مشورت بگیریم و احساسی نباید تصمیم گرفت، زیرا تصمیم باید پشتوانه فکری و عقلی داشته باشد.
این روانپزشک ابراز داشت: نسلهای جدید نسبت به نسلهای قدیم احساسیتر تصمیم میگیرند و زندگی را به فیلمهای رمانتیکی که میبینند تشبیه میکنند، در صورتی که زندگی واقعی این گونه نیست و وقتی پس از مدتی وارد زندگی مشترک میشوند دیگر خبری از زندگیهایی که در فیلمهای رمانتیک میدیدند، نیست وزندگی واقعی آن جوری که تصور میکردند، نیست و باید با واقعیت روبهرو شوند به همین دلیل نباید احساسی تصمیم گرفت و باید معقولانه تصمیم گرفت.
افرادی که رمانهای عاشقانه و فیلمهای رمانتیک زیاد مشاهده میکنند بیشتر تصمیم احساسی میگیرند فارغ از اینکه قبل از ازدواج باید در مورد مسایل اساسی صحبتهای جدی انجام شود و بعد تصمیم نهایی را بگیرند و در صورت برخورد با موانع مختلف زندگی از جمله مشکلات مالی، معیشتی، اخلاقی، تضاد خانوادگی هیچ وقت برای حل مسایل راه حل مناسبی ندارند و در نتیجه امکان دارد بهراحتی تسلیم شوند و در صورت عدم حل مسایل زندگی توسط خود زوجین در نتیجه خانوادهها برای حل مسئله وارد عمل میشوند که در خانوادههایی که تعداد فرزندشان کم است و فرزندان نیز بیشتر تحت الحمایه خانوادهها هستند، گذشت کمتر در زندگی زناشویی زوجین مشاهده میشود، زیرا برای تامین معاش خود و موارد دیگر، اجباری برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارند و در نتیجه دلیلی برای اینکه تمام قد در اختیار همسرشان باشند از نظر آنها وجود ندارد و زندگی مشترک آن چیزی نیست که توقع آن را داشتند و با مشکل مواجه میشوند که این خود میتواندعامل ایجادفاصله در آنها شود.
وی تاکید کرد: در بحثهای پیش پا افتاده، تفاوتها و اتفاقها معلوم میشود و اینکه چقدر از لحاظ مختلف افراد با یکدیگرفاصله دارند، ولی متاسفانه برخی افراد که احساسی تصمیم به ازدواج میگیرند، توجهی به این موارد نمیکنند و به سادگی از کنار آن میگذرند.
در صورتی همین عوامل پیش پا افتاده به نظر آنها میتواند شکاف عاطفی بزرگی در زندگی زناشویی افراد ایجادکند.
وی ادامه داد: طلاق عاطفی بسیار خطرناک است، زیرا امکان دارد منتهی به فساد و اتفاقات نابه جا نیز در خانواده شود. بهترین راه برای اینکه زندگی افراد به طلاق عاطفی نیانجامد این است که در انتخاب شریک زندگی خود دقت کنند، البته دقت بیش ازحد هم خوب نیست و باید در حد متعادل باشد.
دکتر قربانی در پایان گفت: در صورت ایجاد طلاق عاطفی، فرزندان خانواده هم آسیب بسیاری میبینند، زیرا شاهد صحبتهای نابهجا، دستورات بی مورد، مهر و عاطفه در زندگی آنها نقشی ندارد و شاهد یک خانواده سرد و بی روح هستند که بر روی آنها تاثیر مستقیمی میگذارد.