ماهان شبکه ایرانیان

اقلیم در معماری از نگاه معماران شاخص ایرانی !

معماران برجسته: «در معماری سنتی ایران، ساختمان بر اساس موقعیت جغرافیایی‌اش از طریق سقف‌ها، کاهش سطوح خارجی در برابر تابش مستقیم آفتاب، ایجاد سایبان‌های متناسب با هر منطقه، بادگیرها و زیرزمین‌ها، حیاط مرکزی، جان‌پناه‌های سایه‌گستر، پنجره‌های رو به آفتاب، انتخاب مصالح مناسب سقف، دیوار، انبار و… چنان با محیط خارج مقابله می‌کند که بهترین آسایش فضای دا ...

معماران برجسته: «در معماری سنتی ایران، ساختمان بر اساس موقعیت جغرافیایی‌اش از طریق سقف‌ها، کاهش سطوح خارجی در برابر تابش مستقیم آفتاب، ایجاد سایبان‌های متناسب با هر منطقه، بادگیرها و زیرزمین‌ها، حیاط مرکزی، جان‌پناه‌های سایه‌گستر، پنجره‌های رو به آفتاب، انتخاب مصالح مناسب سقف، دیوار، انبار و چنان با محیط خارج مقابله می‌کند که بهترین آسایش فضای داخلی را بدون استفاده از دستگاه‌های پیچیده انرژی‌رو و آلوده‌کننده امکان‌پذیر می‌سازد؛ به عبارت دیگر، پیشینیان ما به بهترین نحو از قوانین و سیستم‌های غیرفعال خورشیدی آگاهی داشته و پیوسته از آن بهره برده‌اند.»
امروزه با توجه به مصرف روزافزون انرژی‌های فسیلی در منازل و با توجه به اتمام انرژی به جرات می‌توان گفت طراحی بر اساس اقلیم به یکی از ارکان اصلی معماری تبدیل شده است. مبحث طراحی اقلیمی یا بحث من‌باب بررسی اقلیم در معماری موضوع نوظهوری در معماری ایران نبوده است و پیشینیان ما به‌خوبی از این دانش در معماری‌های گوناگون خود از طراحی کاروانسراها تا کوشک‌ها و گرمابه‌ها استفاده کرده‌اند و فضایی متناسب با اقلیم‌های متفاوت ایران خلق کرده‌اند. مبحث معماری اقلیمی به دلایلی همچون افزایش قیمت زمین، افزایش جمعیت، افزایش قیمت مصالح، به وجود آمدن وسایل تهویه مطبوع، استفاده از انرژی‌های فسیلی و ... تا حد زیادی باعث تغییر روند معماری شده است؛ به همین منظور در این مطلب از چیدانه قصد داریم دیدگاه جمعی از معماران برجسته کشور را در زمینه رابطه اقلیم در معماری امروز ایران با شما در میان بگذاریم. با ما همراه باشید.

معماران ایرانی

معماران برجسته ای که امروز در چیدانه به گفت و گو با آن ها پرداختیم:

  • پریسا علیمحمدی:
    تحصیلات: دکترای معماری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران 
    موسس و مدیر دفتر معماری دایا استودیو
    موفق به کسب جوایز متعدد معماری در مسابقات معتبر داخلی و بین‌ المللی
     
  • امیرحسین تبریزی:
    تحصیلات:  کارشناسی ارشد مرمت و احیای ابنیه تاریخی 
    موسس و مدیر دفتر معماری امیر حسین تبریزی
    موفق به کسب جوایز متعدد معماری در مسابقات معتبر  داخلی و بین‌ المللی
     
  • بابک نصیر آبادی:
    تحصیلات: کارشناس ارشد معماری و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
    مدیر اجرایی هوبا دیزاین
    موفق به کسب جوایز متعدد معماری در مسابقات معتبر داخلی و بین‌ المللی

پریسا علیمحمدی: با وجود اینکه توجه به اقلیم در معماری گذشته ایران، ایده و عملکردی اندیشمندانه و پیشرو بوده است؛ عملکردی که در عرصه جهانی در دوران حال، اهمیت بسیاری یافته و بوم محوری و هم سو با آن توجه به محیط‌زیست در مطالعات اجتماعی پست‌مدرن، جایگاه خاصی پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که دهه 80 میلادی نقطه عطفی در خصوص «محافظت از محیط‌زیست» محسوب شده (با اقداماتی مانند تأسیس سازمان‌هایی بین‌المللی همچون «صلح سبز» در سال 1971 میلادی) و از مفاهیم کلیدی این جنبش‌ها که تأثیر بسزایی در معماری (Sustainable architecture) داشته بحث توسعه پایدار (Development Sustainable) بوده است.

در معماری معاصر ما، چندان به این رویکرد پرداخته نشده یا اینکه این جریان نتوانسته خود را با تحولات و نیازهای روز همسو کند. در این راستا، سعی من بر آن بوده که با اولویت بخشیدن به این رویکرد، با روایتی نوین با توجه به تجربیات گذشته، عملکرد و زمینه  طراحی، نگرش‌های مفهومی و زیبایی شناسانه‌ این زمان و نیز همگام با پیشرفت علوم و فناوری در عرصه‌ ساخت، تجربه‌ای نو در خلق فضای معماری داشته باشم. به‌عنوان نمونه در طراحی پروژه باغ ویلای اهواز، از شناخت کارکرد شوادان ها و آب‌انبارها و صنایع بومی چون حصیربافی و سبدبافی تا زیبایی‌شناسی الگوریتمیک (Algorithmic Aesthetics) و بررسی سازه‌های نوین، همگی در جهت طراحی یک خرد اقلیم فضایی مناسب (Microclimate) با ساختار و فرمی نو نقش‌آفرین بوده‌اند.

طراحی در سه بخش:

  • ویلا (در دو طبقه)
  • فضای سایه انداز شیب دار قابل آن ( ایجاد خرد اقلیم)
  • فضای باز باغ

امیر حسین تبریزی:  پاسخ مناسب به این سوال نیازمند ساعت ها گفتگو و سلسله مراتبی است که شامل سیر تغییر و تکامل فیزیولوژی بدن انسان،سبک زندگی- چگونگی  پیدایش وتکامل ساختارهای سکونتی وابسته به بستر – اقلیم وتغییرات اقلیمی- انقلاب صنعتی و...می باشد و البته برای همگان وابستگی انسان به اقلیم و طبیعت پرواضح است پس تکرار مکررات نمیکنم چراکه همگی می دانیم بدن انسان پس از خوراک نیازمند تامین حد نسبی دمای آسایش و فضای زیستی مناسب و شرایط زندگی متناسب برای رفع نیازهای آسایشی اش است و لازمه ی فراهم آوردن آنها درمجموع در دو اولویت می گنجد: نخست پوشاک و دوم مسکن و سرپناه و می بینیم که هردو راهکاری هستند در تقابل با اقلیم و طبیعت!

اما به طور خلاصه ترجیح میدهم با دو مثال مختصربا رویکرد انتقادی حق مطلب را بجا بیاورم:
نخست نگاهی بیاندازیم به خانه های تاریخی ایران بخصوص الگوهای مناطق گرم و خشک.آنچه که می بینیم شاهکار مهندسی است که با سه چیز ارتباط مستقیم و وابستگی دارد: 1. اقلیم 2.انسان 3.هنجارها.
یک حیاط زیبا و چیدمان اتاق های فراوان و با تزئیینات وصف ناپذیر ابتدا یی ترین توصیف این خانه هاست. واقعیت آن است که تمامی این چیدمان فضایی و اجزا و مفصلهای بینابینشان و مصالح به کار رفته همگی در وهله ی نخست به سبب بهره برداری ،کنترل و مهار پدیده های اقلیمی همچون نور خورشید،گرما و سرما،رطوبت و...است. به عنوان مثال تابستان نشین خانه در جنوب قرارداشت چون نور ضعیف شمال به آن می تابید و خنک بود و یا زمستان نشین در شمال قرارداشت چون  نور شدید جنوب به صورت مایل وارد اتاق می شد و بدنه نمای آن را نیز گرم می کرد. بهره برداری از مشتقات خاک مانند خشت و آجر و کاهگل به عنوان مصالحی پایدار و عایقی مناسب خود نقش بسزایی در ممانعت از هدر رفت انرژی میشد. مکانیزم حیرت آور بادگیر برای تهویه و خنک کردن هوا هم که خود معرف حضور همگان هست. وجود حوض آب و قراردادن تخت بر روی آن در تابستانها خلق فضایی خنک همراه با سطح آسایش ایده آل را فراهم می نمود. جالب است که بدانید که برای دفع حشرات مانند پشه و مگس در حیاط خانه گیاهانی چون خرزهره و مورت میکاشتند و این تا به امروز سالم ترین روش اکولوژیک دفع آفات و حشرات محسوب میشود که نه تنها آسیبی به طبیعت نمی زند بلکه آن را توسعه می دهد!

حال برگردیم به اکنون!شاید این پرسش مطرح شود که چه مقایسه ی عادلانه ای میتوان بین خانه های بزرگ حیاط دار گذشته با آپارتمان های امروزی نمود ،پاسخ بسیار واضح است ،مساله کمیت و مقیاس وابعاد نیست مساله یافتن مناسب ترین پاسخ و راه حل برای تامین بهترین سطح آسایش در فضای سکونتی با مصرف کمترین انرژی مضر و همچنین بهره برداری صحیح از طبیعت و نعماتش است.
ما دیوارهایی می سازیم که کوچکترین نقشی در جلوگیری از هدر رفت انرژی ندارند و بعد با افتخار در دل همان دیوارهای منفعل شیشه های دوجداره نصب میکنیم تا مانع از تبادل انرژی گردد ! نمای ساختمان هایمان را مزین به قویترین گیرنده های گرما و سرما یعنی سنگ میکنیم تا در تابستانها خانه هایمان گرمتر و در زمستان ها سردتر شود!بعد در تابستان ها کولرهای آبیمان را با مصرف 200 لیتر آب در 10 ساعت روشن میکنیم و البته نگران خشکسالی مملکتمان هم هستیم.حتی نمی دانیم که در زمستان ها نباید با لباس تابستانی در خانه زندگی کرد !
درست در عصر فرا تکنولوژی بشرحتی نتوانستیم تفکر ومهندسی صدها سال پیش کشورمان را به کار گیریم. امروزه در کشورهای پیشرفته بیشترین تعامل با طبیعت در معماری لحاظ می گردد به دو دلیل عمده 1. احترام به طبیعت و محافظت از آن 2. صرفه جویی اقتصادی و در این مسیر آموزش های یکپارچه و فراگیر از دوران دبستان آغاز می شود و فرهنگ تعامل انسان با طبیعت آموزش داده میشود دقیقا انچه که در نظام آموزشی ما جایش خالیست .

بابک نصیر آبادی: نیم‌نگاهی به گذشته نشان می‌دهد معماری ایران با توجه به پهنه‌بندی جغرافیایی کشور دارای همگرایی مستقیم با اقلیم، معماری قلیمی متناسب با عوامل فیزیکی، عوامل بیولوژیکی و فرهنگی بوده است. هر زمان صحبت از معماری ایرانی می‌شود به گذشته بازگشت کرده و خاطرات آن را مرور می‌کنیم؛ چون در آن زمان تفکر انسان‌ محوری، احترام به محیط‌ زیست و روان انسان، آرامش و آسایش در زندگی انسان را فراهم می‌کرد، ولی نادیده گرفتن فضا در زمان کنار یکدیگر سبب شد فضا نادیده گرفته شود؛ فضایی که خود از عوامل و شرایط متفاوتی تأثیر می‌پذیرد. معماری تلفیق هنر و علم در فضا و زمان جهت ایجاد محیط مصنوع برای آسایش کاربر خود است و ما اکنون از این امر دور شده‌ایم.

همزیستی با محیط سبب کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی است. یکی از مهم‌ترین اصولی که به ما در رسیدن به این امر کمک می‌کند، بهره‌گیری از معماری بومی مناطق است و یکی از بحران‌های اساسی ما استفاده از مصالح ناسازگار با اقلیم و نیازهای بومی است. در گذشته با بحران انرژی مواجه بودیم و چون به تهویه و آب دسترسی آسانی نداشتیم در طراحی معماری به ذخیره انرژی توجه خاص می‌کردیم (بادگیر یزد و حیاط‌های مرکزی و مصالح بومی نمونه بارز از این مورد است) ولی امروز این اصل مورد توجه نیست و از مصالحی کاملا ناسازگار با اقلیم خاص و بومی مناطق استفاده می‌شود.

برای حل مشکل باید عواملی که سبب شده هویت معماری ایرانی را از دست بدهیم، شناسایی کنیم و یک‌بار دیگر به خویشتن خویش برگردیم. باید بار دیگر معماری ایران و ارزش­ های آن را در جامعه مطرح، تبلیغ و ترویج کرده و در تحقق آن با مصالح، روش‌ها و یافته­‌های امروز بشر پافشاری کنیم تا شاهد تبلور آن معماری درخشانی باشیم که معرف مردم، سرزمین ما، فرهنگ و تمدن کشور ما باشد.

مجله منزل :شماره 101 دی ماه 1395

مجله منزل :شماره 101 دی ماه 1395

7000تومان
  

مطلب معمار سرزمین من از شماره 101 مجله منزل برای شما انتخاب شده است. برای خواندن مطالب جذاب دیگر و دیدن دکوراسیون داخلی خانه های ایرانی های خوش ذوق، می توانید این مجله را از کیوسک های روزنامه فروشی یا فایل فشرده ی آن را از سایت طاقچه تهیه نمایید.

منبع: مجله منزل ؛نویسنده: ثمینا فراهانی؛ تحریریه چیدانه

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان