تعهد بدون دریافت تسهیلات؟
در این نشست، علی رضوانیزاده، رئیس کمیسیون کشاورزی ایران گفت: بیش از 5 سالاست که موضوع تعهد ارزی و زاویهای که دولت به مسائل بخشخصوصی مینگرد، موجب رفتاری ناعادلانه و یک بام و چند هوا شدهاست. کشاورزی از هیچیک از تسهیلات ارزی یا انرژی ارزانی که دولت ارائه میدهد بهره نمیبرد. سوالی که ما داریم این است که با این حال و زمانیکه دیدگاه رهبری، تقویت کشاورزی است چرا سیاست ما در این راستا نیست؟ این فعال اقتصادی تصریح کرد: وقتی نگاه دولت به بخش کشاورزی در زمینه ارز نگاه یک قاچاقچی ارز است؛ یعنی ما نگاه درستی به این مسائل نداریم.
کشاورز ما با حداقل امکانات و بدون حمایتهای بانکی، زیرساختی و کمترین حمایت در تامین ماشینآلات به تولید محصول میپردازد؛ این محصول به جهت عدمحمایت و مشکلات موجود در حملونقل و لجستیک به مرز میرسد، سپس بیش از 35 روز در کانتینر و کامیون کیفیت آن کاهش پیدا میکند، بخشی از بین میرود و بخشی از آن به کشور هدف میرسد. حالا صادرکننده پس از طی این رویه معیوب باید عوارض صادراتی نیز بپردازد. همچنین باید گفت که نگاه جزیرهای موجود در سازمانها و دستگاههای درگیر و سختگیری در مورد نرخ ارز، نگاه افزایش تولید نیست. این ارز صادراتی قطعا بازمیگردد، چون صادرکننده به آن نیاز دارد، اما مساله نرخ ارز است و این بخشخصوصی نیست که بازار چند نرخی ارز را بهوجود آورده است.
رضوانیزاده همچنین بیان کرد: اگر برنامه حرکت به سمت افزایش تولید است، با این موانع در مسیر آن قرار نمیگیریم. امروز بزرگترین معضل بخش کشاورزی معضل بازگشت ارز است و بخش عمدهای از صادرات با کارت بازرگانی دیگران انجام میشود. علاوهبر این امروز کیوی ایران با یکسوم قیمت عرضه میشود، همینطور سیب و محصولات دیگر و اگر میخواهیم تراز منفی بخش کشاورزی بهبود پیدا کند باید برویم به سمت ارز تکنرخی تا بتوانیم از ظرفیت تولیدی خود که 2برابر میزان کنونی است، استفاده کنیم.
سیاست ارزی برخلاف صادرات است
دیگر سخنران این جلسه احمد معروفخانی، رئیس هیاتمدیره صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی بود. او گفت: 80درصد اتحادیه ما بخشخصوصی و واحدهای کوچکی هستند که مشغول فعالیت هستند. درباره موضوع جلسه به یقین باید گفت که سیاستهای ارزی اخذشده کاملا علیه صادرکنندگان بخش پاییندستی و صنایع کوچک است. اکنون تمام این صنعت را مشمول اجبار به عرضه ارز خود در سامانه نیما کردهاند. او ادامه داد: پتروشیمیهای بزرگ قابلیت تنظیمگری دارند، منتهی تولیدکنندگان کوچک به دلیل تامین خوراک خود در بورس انرژی کالا با 47درصد رقابت، خوراکشان را تولید میکنند و هزینههای سربار آنها نیز بیشتر است.
او با اشاره به اینکه مجموع صادرات ما در بخشهای مختلف تا سالگذشته 4.8میلیارد دلار بودهاست، افزود: یک محاسبه ساده کافی است که به این نتیجه برسیم اجبار به عرضه ارز در سامانه نیما به هیچعنوان بهصرفه نیست. هیچوقت هم کار کارشناسی لازم در این زمینه انجام نگرفته است و از مرداد ماه که این قانون به اجرا گذاشته شد 70 الی 80درصد از واحدهای ما از انتفاع خارج شدند. پاسخ بانکمرکزی به اعتراض ما این بود که خب، رقابت نکنید. با این پاسخ و بخشینگری و تصمیمگیری جزیرهای راه بهجایی نخواهیم برد. شرایط واحدهای کوچک تولیدی به هیچعنوان مانند واحدهای بزرگ نیست و تنها تولید آنها یکسان است. در بانکمرکزی به صحبتهای تخصصی توجهی نمیشود و تنها این عدد 4.8میلیارد دلار برای دوستان جذابیت دارد.
نسخه یکسان برای مسائل ناهمسان
اما جعفر جولا، نایبرئیس سندیکای برق ایران نیز بیان کرد: سیاستهای مرتبط با رفع تعهد با وجود تحریمها، یک ابزار کنترلی است که کاملا نمیتوان گفت اشتباه است، اما مساله هنگامی است که وارد اجرا میشویم و فارغ از درنظرگرفتن تفاوتهای صنایع برای همه یک نسخه میپیچند. ما در ساخت نیروگاه اکنون قابلیت رقابت داریم؛ اما در این پروسه چندین گروه از تولیدکنندگان درگیر هستند که هرکدام ویژگی خود را دارند. ما امروز شرکتهایی داریم که به همین دلیل عطای بازار خارج و صادرات را به لقای آن بخشیدهاند. جولا، در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در جلسه هفته گذشته در بانکمرکزی بسیاری از ابهاماتی که وجود داشت همچنان وجود دارد. یکی از این ابهامات تبدیل و عرضه ارز صادراتی در سامانه نیما است، بدون اینکه بپرسیم آیا صادرکننده کالا، واردکننده تخصصی است؟ اکنون یک کارگروه در بانکمرکزی وجود دارد که سیاستهای بازگشت ارز را بررسی میکنند، اما سوال این است که چرا پیش از اجرای سیاستهای ارزی از فعالان بخشهای مختلف نظرسنجی نمیشود؟
فراموشی مقاصد دور
همچنین صدرالدین نیاورانی، نایبرئیس کمیسیون صادرات ایران در ادامه گفت: رونق تجارت با همسایگان یکی از سیاستهای دولت بود و با تحریمها، بسیاری از بازارهای دور ما مانند بازارهای اروپایی و آمریکایی از دست رفت، چون امکان بازگشت پول این تجارت وجود ندارد. اکنون از طرق مختلف از سیاستهای دولت حمایت بهعمل آورده و شرکای تجاری را درمیان همسایگان برگزیدهاند، اما باید پرسیدکدام کشورها میتوانند شریک تجاری اول ما باشند؟
نیاورانی افزود: اکنون کشوری مانند امارات به دلیل بهرهمندی از لجستیک خوب و مسائل دیگر شریک درجه یک ما است، اما این مساله باعث شدهاست که ما بازار هدف خود را گم کنیم و به بازارهای دیگر نیندیشیم. واقعیتها را باید گفت؛ برای نمونه درکشورهایی مانند عراق و افغانستان مبادلات عمدتا ریالی هستند. دولت دنبال ارزی میگردد که مبادلات آن اساسا ریالی است و به بسیاری از مسائل دقت و توجه لازم را ندارد. او تاکید کرد: سیاستهای اشتباه ارزی، صادرکننده ما را بلاتکلیف میگذارد. با وجود 2 یا 3 نرخ در بازار ، یک فعال جوان بازار چگونه میتواند حساب خود را کنترل کند؟
نایبرئیس کمیسیون صادرات همچنین بیان کرد: کسی که در اتاق بازرگانی است، نه مخالف بازگشت ارز است و نه اصلا چنین قدرتی دارد؛ چون صادرکننده باید هزینههای خود را تامین کند و با توجه به سود اندک تجارت کلان باید بالای 95درصد آن را به بخشهای مختلف زنجیره بازگرداند، اما در بسته بانکمرکزی به روی رسانهها و به روی صادرکنندگان باعث ایجادمشکلات است و با این رویه دری گشوده نمیشود و جلوی فعالیت سالم اقتصادی گرفته خواهد شد. نیاورانی تصریح کرد: ما 25سالپیش هم همین مساله تعهد ارزی را داشتیم و به دلیل همین مشکلات، صادرکننده فرش ایرانی به پاکستان و هند و کشورهای دیگر رفت. قدر صادرکننده را بدانیم و آن را از ایران فراری ندهیم؛ این نکتهای است که دولت جوان باید از درسهای دوران گذشته بیاموزد.
پیشفرضها و نرخ تعادلی
در این جلسه همچنین مرتضی میری، عضو هیاتنمایندگان ایران نیز به ذکر نکاتی پرداخت و گفت: یکی از نکات مهم نرخ ارز و پذیرفتن نرخ واقعی و تعادلی ارز است و این مشکل جدی است که بانکمرکزی نرخ واقعی ارز را نمیپذیرد، یعنی بانکمرکزی با تغییر نام قیمت واقعی با نامهایی چون ارز قاچاق و مانند آن دربرابر واقعیت مقابله میکند. این مسیر در جهت خلاف صادرات و سرکوب تجارت خارجی است. به گفته میری در برنامه هفتم سالانه 23درصد افزایش صادرات غیرنفتی دیده شدهاست اما راههای آن را بستهایم. پاسخی که ما با آن مواجه هستیم در نهادهایی جز بانکمرکزی، این است که کسی که ارز نمیآورد، اصلا برای چه صادرات میکند؟ یا باید اهداف خود را تغییر دهیم یا سیاستهای مربوط به آن را.
بانکمرکزی ارز میخواهد چه کار؟
مهمان دیگر این نشست حسین تاجیک، مدیر بخش تخصیص ارز بانکمرکزی به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: باید بپذیریم که ما در یک کشتی هستیم؛ نه دولت بدون بخشخصوصی میتواند کار خود را پیش ببرد و نه برعکس، از همینرو باید مطالب را واقعی و کارشناسی ببینیم و از خلط مبحث بپرهیزیم.
اصلا چرا بهدنبال بازگشت ارز هستیم؟ چون صادرات اساسا برای ارزآوری است و نیز شفافیت و عدموابستگی به صادرات نفت. به این 3 دلیل باید صادرات را افزایش دهیم و ارز آن بازگردد. ما با کمک شماها این کار را کردهایم و سالگذشته رکورد زدیم. شاید فیزیک ارز وارد نشد، اما 100میلیارد دلار ارز در خدمت کشور بهکار رفت.کارشناس ارزی بانکمرکزی ادامه داد: ما در دوران سخت تحریمها توسط این صادرات غیرنفتی و ارزآوری آن بهره بسیار بردیم. بانکمرکزی ارز را برای چه میخواهد؟ اگر امروز بعد از 4 تا 5سال بپرسیم 100هزار درهم را چگونه بازگردانیم، نشان میدهد خیلی حرف ما دقیق نیست، چراکه 100میلیارد دلار بازگشته است.
این مقام رسمی افزود: مساله بعدی این است که در چارچوب قانون باید عمل کرد و این سیاست ارزی در مجلس تصویب شدهاست؛ روشهای مختلف بازگشت ارز حاصل از صادرات هم دیده شده و نمایندگان بخشخصوصی هم در جریان آن قرار داشتهاند و برخی سخنان دوستان برای من عجیب و غریب است. چه کسی گفته حتما باید ارز را تحویل بدهد؟ راههای مختلفی هست و تاکید میکنم که بانکمرکزی ارز را برای خود نمیخواهد و آن را برای تولید میخواهد.
او در تشریح این راهها عنوان کرد: شما میتوانید اسکناس بیاورید، واردات کنید، ارز را به صرافی بدهید و روشهای دیگر بازگشت ارز نیز هست؛ راه دیگری هم اگر بهنظر شما میرسد، بیان کنید. شما میتوانید به واردکننده به نرخ توافقی و هر نرخی که دوست داشتید ارز بفروشید.تاجیک درباره ارز پتروشیمیها خبر داد: در موردبحث پتروشیمیهای کوچک و صنایع پاییندستی بحث کارشناسی در حال انجام و در حال نهاییشدن است؛ اما غیراز پتروشیمی و فولاد و بخش معدن از تمام روشها میتوان برای بازگشت ارز استفاده کرد. بر اساس آمار، از آغاز سال 5میلیارد دلار برای واردات استفاده شده و 2میلیارد دلار به واردکننده فروخته شده و هیچ نظارتی بر نرخ آن وجود نداشتهاست. او تاکید کرد: همهجای دنیا شفافیت وجود دارد. کجای دنیا میشود بیش از مقداری ارز جابهجا کرد. کجای دنیا میشود یکمیلیون دلار به کشور بازگردد و کسی نفهمد!
ما توان بهرهدادن را نداریم
نیاورانی، نایبرئیس کمیسیون صادرات در پاسخ گفت: دولت خود پول خود را که 7میلیارد دلار است میگیرد و یکمیلیارد دلار بهره میدهد. ما توان بهرهدادن نداریم و بهتر از شما هم نمیتوانیم عمل کنیم و ادامه داد: شما میگویید بانکمرکزی ارز را برای تولید میخواهد، ما میگوییم تولیدکننده این بحث برایش مهم نیست، مهم منتفعشدن از فرآیند تولید به شکل حلال و قانونی است و ممکن است در این پروسه ارز را بازگرداند، اما نه به شیوه دولت. بحث ما هم نحوه بازگرداندن ارز است، نه اصل بازگشت ارز. در پاسخ، تاجیک، عنوان کرد: دوستان توجه کنید که ما اینجا نیامدیم که شما را متهم کنیم و با این روش بهجایی نمیرسیم. اصل مساله در قانون هست و در کلیت، ارز صادراتی باید در اختیار واردکننده باشد.
او تصریح کرد: درباره روشهای بازگشت ارز هم گفتیم 5راه وجود دارد و روشهایی که پیشنهاد شد را هم میپذیریم. شما روش دیگری سراغ دارید بفرمایید و ما هم پس از کارشناسی آن را عملی خواهیم کرد. تاجیک در پاسخ به پرسشی درباره سهمیهبندی ارز گفت: ما با تقاضای فیک مواجه بودیم و برای واردات و کوتاهکردن صف تخصیص،درصدی را تعیین کردیم. در موقعیتی که ما قرار داریم بحث اصلی بحث نظم است و هدف از این بحث نظمبخشی به رویه واردات است. مرتضی میری نیز خطاب به تاجیک گفت: تفاوت دیدگاه ما با بانکمرکزی این است که شما عدد صادرات را مطلوب میدانید و ما خیر؛ وقتی ظرفیتهای ایران را با ویتنام و ترکیه مقایسه میکنیم، میبینیم اصلا متناسب نیست. اول باید درد را به رسمیت بشناسیم و سپس درمان را پیگیری کنیم، فقط این اتفاق باید پیش از حالت احتضار بیمار روی دهد.