سفر او همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به بیمارستانی در غزه بود و جالب آنکه بایدن اسرائیل را از این جنایت جنگی مبرا دانست که خود بر پیچیدگی این سفر افزود. بایدن بعد از بازگشت از تلآویو در کاخ سفید برای مردم آمریکا از این سفر سخن گرفت و روایت خاص و قابل تاملی درباره بحران غزه و پیوند زدن آن با بحران اوکراین ارائه داد. سفر بایدن به تلآویو، پیشزمینهها و پسزمینههای آن را چگونه میتوان بررسی کرد؟ در پاسخ باید گفت بحران غزه هر آنچه را که بایدن برای آرامسازی خاورمیانه برای دوباره رئیسجمهور شدن در 2024 رشته بود، پنبه کرد؛ ولی او در این مقطع، دغدغه اصلی خود در انتخاب مجدد را با چهره دیگری یعنی رهبری جهان غرب دنبال میکند. اما عمق فاجعه غزه و فلسطین و شکافهای ایجادشده همراه با واقعیتهای تلخ، رویاهای شیرین را آشفته کرده و خواهد کرد.
بایدن در بیش از دو سالی که در مسند ریاستجمهوری قرار گرفته است با ترکیبی از دیپلماسی، تشنجزدایی و بازدارندگی سعی کرد که خاورمیانه را آرام کند تا دردسری برای او در انتخابات مجدد نباشد. سیاست موسوم به سه D یعنی دیپلماسی (diplomacy)، کاهش تنش (desclation) و بازدارندگی (deterrence) از نظر مفهومی و عملیاتی دنبال شد و این احساس را در بایدن و تیم او بهوجود آورد که با عادیسازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل نه فقط منطقه آرام به نظر خواهد رسید، بلکه دست بایدن برای ارائه دستاورد در خاورمیانه به رایدهندگان آمریکایی باز خواهد شد. اما این رویای شیرین با عملیات حماس و پیامدهای بعدی آن هم به هم ریخت. ضربه روانی و استراتژیک مزبور، مشابهی در هفتاد سال گذشته نداشته است.
شوک روانی و استراتژیک فقط به اسرائیل وارد نشد، بلکه به پیکر استراتژیک غرب ضربه وارد شد. در تاریخ روابط خاورمیانه، سفر ارشدترین مقامات کشورهای غربی مثل نخستوزیر انگلیس، صدراعظم آلمان و وزرای دفاع و خارجه آنها به اسرائیل بیسابقه است و آنچه از آن بهعنوان غرب جمعی یا کلیت غرب (collective west) یاد میشود، به مرحله ظهور رسید. اما در این رفتوآمدها سه پدیده به نمایش گذاشته شد.
«آشفتگی»، «حمایت از سرکوب»، «بیتوجهی به مردم فلسطین».آشفتگی و سراسیمگی در دادن روحیه به مقامات و اسرائیلیها تجلی پیدا کرد. حمایت بیدریغ از سرکوب با گفتمانسازی برابر نهادن حماس با داعش، روشن شد و بیتوجهی به مردم فلسطین در سکوت از تنبیه جمعی بیش از 2میلیون نفر در غزه و با محرومسازی آنها از آب، برق و غذا خود را نشان داد و بایدن بیش از سایر رهبران غرب، در این مسیر حرکت کرد. بیتردید یکی از اصلیترین انگیزههای بایدن بازسازی شرایطی است که به انتخاب مجدد او در 2024 کمک کند. مخصوصا اگر واکنش جدیترین رقیب جمهوریخواه او تا این لحظه یعنی ترامپ را در نظر بگیریم که بلافاصله بعد از حوادث 7اکتبر علت آنچه را که برای اسرائیل پیشآمده است، گردن بایدن و سیاستهای او انداخت. بایدن اما در این شرایط سعی دارد که خود را تبدیل به قهرمان زمان بحران کند و از طریق مدیریت چندوجهی بحران مسیر انتخاب مجدد را هموار سازد.
موضعگیریهای بایدن در سفر به تلآویو و سخنان او بعد از سفر نشان میدهد که او خود را نجاتبخش غرب میداند. در این روایتسازی و گفتمانپردازی او، غرب در خطر قرار گرفته و دموکراسی در کلیت آن با تهدید روبهرو شده است. در این زمینه بایدن در نطق خود برای مردم آمریکا بعد از بازگشت از تلآویو گفت روسیه و حماس، همسایههای دموکراتیک خود یعنی اوکراین و اسرائیل را میخواهند نابود کنند و رهبری آمریکا در مدیریت این تهدید جهانی ضروری است. او نبرد فعلی را نبردی هنجاری خواند و به ریشههای بحران، مخصوصا در خاورمیانه، نگاهی بسیار سطحی داشت. البته او از مردم آمریکا، طلب حمایت کرد و در سیاست عمیقا دوقطبی شده آمریکا، از کنگره خواست که کمکهای پیشنهادی او به اوکراین و اسرائیل را تقویت کند.
تردیدی نیست که غرب در موقعیت خاص و ویژهای قرار گرفته و در خاورمیانه بحرانی به وجود آمده که ممکن است به بحرانهای دیگر و غیرقابل کنترلی تبدیل شود. در بحرانها، نقش رهبران و شخصیتها برجسته میشود. آیا بایدن میتواند این بحران را مدیریت کند و نبرد انتخاباتی را نبازد؟ جواب چندان روشن نیست. آنچه روشن است، پیوند زدن آنچه روسیه در اوکراین انجام داده و آنچه حماس در فلسطین انجام میدهد به هیچ رو از استحکام گفتمانی برخوردار نیست. برابر نهادن حماس و داعش هم بر همین منوال است. فراتر از این کاستیهای معنایی و گفتمانی آنچه بایدن را زمینگیر کرد و خواهد کرد، واقعیتهای زمینی و موجود در صحنه است. رهبران کشورهای عربی دوست و همپیمان آمریکا حاضر نشدند با او در برنامهای که در اردن تدارک دیده شده بود، دیدار کنند. عمق فجایع ناشی از سیاست باز گذاشتن دست اسرائیل در بمباران مردم غیرنظامی بهگونهای است که نه فقط احساسات مسلمانان و مردم منطقه جریحهدار شده بلکه شکاف قابل توجهی بین موضع دولتهای غربی و جامعه مدنی در این کشورها ایجاد کرده است. همچنین باید گفت که به همپیوستگی آمریکا و اسرائیل بزرگترین بحران اخلاقی و هنجاری را برای واشنگتن به وجود آورده است که کمتر نمونهای برای آن میتوان یافت. اینها هم به آشفتگی رویاهای شیرین انتخاب مجدد به ریاستجمهوری میافزاید.
هرچه هست شرایط منطقه خاورمیانه غیرقابل پیشبینیتر از گذشته شده است. به هیچ رو نمیتوان اثرات صحنههای کشتار غیرنظامیان در شکل دادن به شرایط نوین را نادیده گرفت. چالشهای روانی و سیاسی را که آمریکا و بایدن با آنها روبهرو هستند، نمیتوان دست کم گرفت. بایدن به تلآویو رفت تا آرای بیشتری در انتخابات نوامبر2024 بهدست آورد. خاورمیانه نشان داد که نه فقط یک سال به انتخابات مانده که وقت بسیار زیادی است، بلکه در حدود یک هفته تمام نیز میتواند رویای شیرین را آشفته کند.
*استاد دانشکده روابط بینالملل