امید خزانی *
اگر اخیرا از جاده خاطره انگیز چالوس تردد کرده باشید برای دستکم 40 دقیقه حس خوبی را تجربه کردهاید. حس دریافت خدمت و شهروندی! آزادراهی که قرار بود ظرف 5 سال افتتاح گردد با تاخیری 20 و اندی ساله بخشی از آن عملیاتی شده و تا حدودی ترافیک چند ده کیلومتری ایام تعطیل و کاهش مصرف سوخت را در پی داشته که باز در انبوه اخبار ناگوار جای بسی شکر دارد.
بسیار لذت بخش است عبور از تونل های متعدد و عظیم و مدرنی مجهز به امکانات کمکهای اضطراری و امداد سریع تا رفع اضطراب سقوط تخته سنگ بر روی خودروتان و نشنیدن الفاظ رکیک در اثر کندی ترافیک . دست مریزاد!
در اجرای این زیرساخت اساسی هم البته فقدان عامل زیان-فایده مشهود است. کاش میشد از اعراب -این همسایگان تاریخی ما که به ندرت مورد تحسین ما ایرانیان بودهاند- به مدد سالها همجواری درس کوچکی یاد بگیریم و آن نگاه زیان-فایده محور آنها به امور پیرامونی است.
همسایگان عرب ما همواره تاجران خوبی بودهاند و برای یک تاجر زیان -فایده در اولویت است. حتی در جوانترهایشان که در میدان تجربه آزموده نشدهاند مشهود است که پس از دورهای ماجراجویی به تنظیمات کارخانه که همان نگاه زیان-فایده پدرانشان به امور پیرامونی برمیگردند.
آنان با اعداد و آمار رابطه خوبی دارند و زیان و فایده میکنند . اگر پروژه جاده چالوس در دست آنها میبود قطعا به رغم داشتن دانش فنی بومی و صعوبت کار سرنوشت دیگری مییافت. آنها قطعا با یکحساب سرانگشتی در مییافتند که این پروژه با دهها پیمانکار ریز و درشت باید به سرانجام برسد چون فایده اش میچربد بر هر محاسبه دیگری!
تصور کنید به طور متوسط در هر شبانه روز 90 تا 100 هزار خودرو عزم جاده شمال کنند. با فرض مصرف متوسط 12 لیتر بنزین برای اغلب خودروها مسیری که با آزاده راه میشد در یک ساعت و اندی با 12 لیتر بنزین یارانه ای طی شود باید در 4 ساعت (روزهای غیر شلوغ و اوج) با 36 لیتر طی شود. تازه عوامل دیگر چون خطر سقط سنگ و عصبانیت و زد و خورد ناشی از ترافیک را که هر از گاهی کشته هم میگیرد فاکتور میگیریم.
به ازای هر روز تسریع در بهره برداری کامل از زیرساخت اساسی 2.500.000 لیتر معادل 4 میلیون دلار روزانه فقط در مصرف بنزین صرفه جویی میشد و رقم ماهانه 120 میلیون دلار -سالانه 1.5 میلیارد دلار - به راحتی قابل محاسبه است.
به عبارتی از منظر زیان-فایده برونسپاری چنین پروژهای در دو دهه گذشته میتوانست تا 30 میلیارد لار ( معادل راه اندازی چندین پروژه قطار سریع السیر tgv از شمال به جنوب و شرق به غرب) نفع مستقیم داشته باشد. قطعه سوم این آزاد راه 130 کیلومتری اما تقریبا هیچ پیشرفتی نداشته است و زمانی برای انجام آن نیز متصور نیست.
سوال اینجاست آیا نمیشد حال که شرکتهای غربی ما را تحریم کردهاند با یکی از پیمانکاران چینی که هزاران کیلومتر آزادراه معلق در چین و پاکستان را اجرا کردهاند (ویدیو های محیرالعقول آن در یوتیوب موجود است) و با همین نگاه فایده-زیان را در این پروژه به خدمت کلی یا جزیی گرفت؟ - [عصر ایران: البته مطابق خبری که ذیلا در پیوند با مطلب است رییس جمهوری دستور ساخت با مشارکت چینیها را صادر کرده اما طی این 4 ماه چقدر محقق شده اعلام نشده است]
در روانشناسی اصطلاحی است به نام (escalation of Commitment) یا EOC به معنی نتشدید تعهد که براساس آن فرد یا سازمان خود را متعهد به افزایش تلاش به رغم اشتباه بودن مسیر پیش رو میداند. براساس ارزشگذاری ما "تا آخر ادامه دادن" نوعی ارزش است حال آنکه پافشاری بر مسیری بدون زیان-فایده نه عقلانی است نه مقرون به صرفه و نه حتی واجد ارزش اخلاقی!
---------------------
* دکتری آموزش