ماهان شبکه ایرانیان

دکتر آسوده از دنیا رفت

پایان تراژیک تنها زن جراح کردستان

شماره روزنامه: ۵۸۶۹ تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۰۸/۱۸ ...

با این حال میترا آسوده که تنها پزشک جراح این بیمارستان بوده و طرح خود را آنجا می‌گذرانده از این افراد شکایت نمی‌کند. دو عکس موجود است که در آن بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با ابراز تاسف از رفتار دور از اخلاق افراد خاطی به جراح بیمارستان بوعلی مریوان، خواستار رسیدگی فوری و قانونی دستگاه‌های مسوول در استان کردستان می‌شود. با این حال هیچ پرونده شکایتی شکل نمی‌گیرد و موضوع در نهایت ابتر می‌ماند. در یک کانال تلگرامی هم مطلبی آمده که او خودش را درحالی که سوار تاکسی بوده پس از زنگ زدن به منشی سابقش و شکایت از حال نامساعدی که دارد، با قرص می‌کشد. این در حالی است که رئیس بیمارستان بوعلی مریوان در گفت‌وگو با نورنیوز خط بطلان بر تمامی این شایعات و ادعاها می‌کشد و با اشاره به اینکه ماجرای فوت بیمار و آسیب به تجهیزات بیمارستان مربوط به دو سال گذشته بوده، می‌گوید: «پس از آن اتفاق، خانم میترا آسوده اصلا به عنوان جراح در استان کردستان و مریوان شاغل نبوده است.» رئیس بیمارستان بوعلی مریوان می‌افزاید: «پس از آن اتفاق، این خانم اصلا به عنوان جراح در استان کردستان و مریوان شاغل نبود و با توجه به اتمام دوره طرحش، در یکی از بیمارستان‌های تهران مشغول به کار بوده است.»

مختار رشیدی درباره ماجرای فوت این خانم در مریوان می‌گوید: «روز یکشنبه این هفته این خانم توسط راننده یک تاکسی با توجه به نامساعد بودن حالش به بیمارستان منتقل شد که متاسفانه فوت کرد.»

میترا آسوده که بود؟

میترا آسوده، متخصص جراحی عمومی و تحصیل‌کرده دانشگاه بهشتی تهران بود که طرح خود را در مریوان می‌گذراند. گفته می‌شود، او تنها زن جراح در استان کردستان بود. ویدئویی از میترا آسوده در شبکه‌های اجتماعی در حال بازنشر است که در آن درباره بیماری‌های زنانه توضیح می‌دهد و اطلاع‌رسانی می‌کند. اکانتی با نام دکتر میرمحمدخان در توییتر درباره این پزشک نوشته است: «خانم دکتر درست همین‌طوری بود که می‌بینید، بی‌تکلف، آرام، باوقار، صمیمی و مردم‌دوست حتی گاهی مظلوم... هفته‌ای یک روز در درمانگاه خیریه‌ای در جنوب شهر حاضر می‌شد. گاهی انسان بودن و تاب‌آوردن خیلی سخت می‌شود. حالا که در آغوش پروردگار مهربان آرمیده‌ای آسوده‌باش... آسوده باش.»

کسانی که از نزدیک این دکتر را می‌شناختند او را فردی کاربلد و حرفه‌ای در پزشکی می‌دانستند که در عین حال بسیار مهربان و اهل شعر و روحیه‌ای با گذشت داشت. اگر چه تعدادی اکانت هم معتقد به قصور پزشکی او بودند، اما یک اکانت اطلاعات بیشتری درباره این پزشک به ما می‌دهد: «این خانم دکتر رو من غیرمستقیم از بچگی‌اش می‌شناسم. می‌دونم با چه سختی بزرگ شد. درس خوند و پزشک شد و فقط به خاطر کمک به زنان کردستان اونجا موند. فقط به خاطر اینکه زنان کردستان یه جراح زن داشته باشند. » بسیاری از مردم به مرگ این پزشک واکنش نشان دادند و یکی از آنها نوشته است: «آی ملتی که این رو می‌خونید، دکتر خدا نیست، مثل من و شما ممکنه اشتباه بکنه.» این در حالی است که آخرین اطلاعات از مسوولان بیمارستان بوعلی گویای این است که مرگ این پزشک ربطی به خشونت اعمال شده بر او نداشته است.

پزشکی پر خطر است، همیشه هم پول و احترام در میان نیست!

با وجود اینکه مرگ این پزشک بنا به گفته‌های رئیس بیمارستان ربطی به ماجرای ضرب و شتم او در بیمارستان نداشته است، اما مرگ او باعث شد که دوباره بحث خشونت علیه پزشکان در حوزه عمومی و کارشناسی مطرح شود.  

 «همان‌گونه که مستحضرید آرامش و امنیت از ضروریات فضای درمانی و از موثرترین عوامل در عملکرد مطلوب پرسنل درمانی و التیام سریع‌تر بیماران است. اما متاسفانه بعضا حوادثی هرچند محدود از نظر تعدد و تکرار، تاثیرات منفی عمیق و درازمدتی بر احساس امنیت و آرامش روانی حاکم بر فضاهای درمانی کشور گذاشته که موجب نگرانی و نیازمند چاره‌اندیشی است.» این نامه‌ای است که در سال 1394 رئیس نظام پزشکی ایران به امیر شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت کشور نوشته است. دلیل این نامه افزایش خشونت علیه پزشکان بود. در بخش دیگری از این نامه آمده است: «ظرف هفته‌های گذشته شاهد وقایع تلخ در بیمارستان سوسنگرد بودیم که یک بیمار (بانویی باردار) و پزشک و پرستار درمانگر وی مورد ضرب و شتم عده‌ای بی‌‌اخلاق قرار گرفتند. یا در مورد دیگری در چابهار هنگامی که پزشک در بیمارستان عدم وجود علائم حیاتی در یکی از کشته‌‌شدگان تصادف رانندگی را که به بیمارستان آورده شده بود، اعلام می‌‌کند و به رسیدگی به دیگر بیماران بدحال می‌پردازد، همراه متوفی به روی پزشک اسلحه می‌‌کشد.»

هرچند سازمان نظام پزشکی به نمایندگی از جامعه پزشکی کشور خواستار تعیین پروتکل‌های سختگیرانه‌تری شده بود، اما به‌نظر می‌رسد که تا امروز همچنان در به همان پاشنه می‌چرخد و قوانین منسجمی برای ممانعت از برخورد با پزشکان و به‌طور کلی کادر درمان تهیه نشده است. امروز بار دیگر بسیاری از کادر درمان سوالشان این است که چرا قوانین حمایتی در این زمینه برایشان وجود ندارد؟ یکی از پزشکانی که خواست نامش نزد روزنامه محفوظ بماند به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «من در حال گذراندن طرحم در شهر خودم ایذه بودم، اما از آن‌جا‌که پالتوی من شبیه پزشک قلبی بود که یک فوتی بیمار داشت. همراهان بیمار به من حمله کردند. واقعیت این است که بیشتر پزشکان با خشونت میانه‌ای ندارند و برای نجات جان بیماران وارد این حرفه شدند و معمولا پس از اتفاقاتی از این دست حس بسیار ناامیدکننده‌ای را تجربه می‌کنند.» او تعریف می‌کند: «همین چند روز پیش چند مرد جوان که الکل خورده بودند وارد مطبم شدند. گوشه چشم یکی از آنها پاره شده بود و من اصلا نخ بخیه شش صفر که برای صورت است، نداشتم. تازه بخیه صورت زدن تمرکز بالا می‌خواهد و زمان زیادی. این افراد وقتی جواب منفی شنیدند خیلی عصبانی شدند و شروع به داد و فریاد کردند و در مطب را شکاندند. از این برخوردها بسیار اتفاق می‌افتد.» او در پاسخ به این سوال که معمولا شکایت‌های افراد از خطاهای پزشکی به نتیجه مشخصی نمی‌رسد، می‌گوید: «به‌نظر من مشکل از سیستم بهداشت و درمان است. سیستم قضایی باید مشکلات مربوط به پزشک و بیمار را یک بار برای همیشه با مشاهده همه ابعاد آن حل کند. اگر این مشکلات حل نشود ما همواره با وقایع ناراحت‌کننده‌ای روبه‌رو می‌شویم.» سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس بر این باور است: «تصویری که از پزشکان در ذهن جامعه شکل‌گرفته، تصویری است که الزاما با واقعیت انطباق ندارد. عموما پزشکان را یک گروه ثروتمند، بی‌عاطفه و قدرتمند و پرمدعا می‌شناسند که برای جان بیمار ارزشی قائل نیستند و مسوولیت حرفه‌ای و اخلاقی‌شان را فراموش کرده‌اند. این تصویر انتقادی اگرچه در مورد بخشی از پزشکان صدق می‌کند، اما واقعیت این است که انبوه پزشکان عمومی دستمزدشان در حد کارمندان دون‌پایه دولت است، رزیدنت‌ها حقوق اندکی دریافت می‌کنند و بسیاری از متخصصان جوان با سختی‌های زیادی در تامین معاش روبه‌رو هستند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان