سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مشارکتجویی حسن روحانی در مقابل چپهای تحریمی
حسن روحانی، رئیس جمهور سابق ایران به تازگی در جلسهای با وزرا و مقامات دولت اعتدال پیرامون ثبت نامش در انتخابات مجلس خبرگان گفته است: من بر مبنای تکلیف و وظیفه در انتخابات ثبتنام کردم. شخصا معتقدم نباید انقلاب و نظام را رها کنیم. هیچ راهی هم جز صندوق رای نداریم. من به عنوان کسی که از پشتپردهها خبر دارم، میدانم با خیابان مشکل ما حل نمیشود. قهر و خانهنشینی هم مساله را حل نمیکند. تنها راه اینست که به صحنه بیاییم و مشارکت کنیم؛ گرچه این راه بسیار ناهموار و سخت و پیچیده است ولی با سختی راه، وظیفه ما ساقط نمیشود.
به گزارش جماران، وی همچنین با بیان اینکه اصلاحطلبان را باید راضی کنیم بیایند، آن وقت شاهد تحولی خواهیم بود، میافزاید: اگر این شعار در ذهن مردم حاکم شود که کاری نمیشود کرد چه خواهد شد؟ آیا واقعاً به پایان خط رسیدهایم؟ من قبول ندارم که الان پایان خط است... ما نزد خداوند و مردم و انقلاب و این نظام مسئولیم. چه پاسخی داریم اگر ما هم رها کنیم و برویم کنار؟ ما که در یک انتخابات امکان شرکت داریم، از ترس اینکه صلاحیت ما را رد کنند یا مردم پای صندوق نروند و رأی ندهند برویم خانه بنشینیم، آیا درست است؟ این کار چه خاصیتی دارد؟
او تصریح میکند: همه ما وظیفه داریم اگر میتوانیم هر چند نفر که ممکن است، آنها را به صندوق رأی دعوت کنیم.[1]
*ما پیش از این هم در وبلاگ مشرق به مخاطبان محترم عرض کرده بودیم که در قبال انتخابات آتی، هر تأکیدی بر حضور در انتخابات یک "موضع مغتنم" است و باید آنرا تشویق کرد.
خواه این تشویق از جانب کسی از طیف خودی باشد و خواه غیر خودی.
خاصّه اینکه بدانیم انتخابات آتی با پروژه هسته سخت اصلاحات یعنی "تحریم انتخابات" مواجه است. تحریمی که قصد دارد با فریب کسانی از مردم مانع مشارکت آنها در انتخابات شود.
لذاست که طبعا در چنین فضایی؛ تأکید بر حضور در انتخابات و "مشارکت حداکثری" یک موضع خوب و عقلانی است.
مواضع انتخاباتی و مشارکتجوی آقای روحانی را نیز بایستی در همین پارادایم تحلیل کرد و آنرا مغتنم دانست. بویژه اینکه رئیس جمهور سابق دقیقا در موضعی خلاف بر هسته سخت اصلاحات حرکت میکند و مشارکت انتخاباتی را میستاید.
در عین حال باید متوجه این حقیقت نیز بود که روحانی در قبال "چپهای تحریمی" یا در حال اشتباه است و یا خود را به تجاهل زده که میگوید باید آنها را راضی کرد! چه اینکه آنها تصمیم به تحریم انتخابات گرفتهاند و علیالقاعده کسی که خود را به خواب زده است را نمیتوان بیدار کرد.
لکن اشتباه یا تجاهل اما موضع مشارکتجوی روحانی در مقطع فعلی مغتنم و برخاسته از عقلانیت سیاسی است.
***
پروژهای که در صبح فردای انتخابات آغاز میشود!
توقع سیاسی از چپهای نجیب در قبال پروژه "تحریم انتخابات"
محمد عطریانفر، از مبرّزین چپ و عضو حزب کارگزاران سازندگی درباره انتخابات پیش رو به خبرآنلاین گفته است:
"طبعا وضعیت انتخابات پیشرو خیلی در دستگاه داوری گروههای سیاسی اصلاحطلب شرایط ویژهای تلقی میشود که وجاهت ندارد و مورد نقد است. در مجموع مجلس با اقدام شتابزده خود در قالب قانون پیش ثبتنام فرصت حضور کاندیداها و نامزدهای حزبی را از اصلاحطلبان گرفت."[2]
*مقصر جلوه دادن مجلس در اظهارات عطریانفر در حالی است که او خود بهتر از هر کس دیگری میداند که عزم هسته سخت اصلاحات از مدتها قبل بر تحریم انتخابات بوده است. لذا برای چپهای تحریمی هیچ اهمیتی ندارد که مجلس یا هر نهاد دیگری چه قوانین جدیدی را برای بهینهسازی انتخابات تصویب یا اعمال کنند.
پس موضع عطریانفر که تقلا کرده عزم خیانتبار هممسلکان خود را کتمان و با مقصرتراشی اینطور وانمود کند که مجلس و قوه تقنین کشور مقصرند غلط است.
جالب است که مخاطبان محترم بدانند آقای عطریانفر از زمره چپهای نجیبی است که تز "تحریم انتخابات" را قبول ندارد و مشارکت انتخاباتی را توصیه میکند.
گفتنیست پروژه چپهای تحریمی عملا در پساانتخابات آغاز خواهد شد و آنها با امید به اینکه بتوانند با فریب کسانی از مردم موجب کاهش مشارکت شوند؛ قصد دارند در پسا انتخابات گزاره غلط "نامشروع بودن قانون و نظام اسلامی" را القا و برای اغتشاش خیابانی و حرکت مسلحانه زمینهچینی کنند.
انتظار این بود که آقای عطریانفر و سایر چپهای نجیب همانطور که بر حضور و مشارکت در انتخابات تأکید دارند؛ حتی در این قدم و نفسهای کوچک هم با دوستان خیانتکار خود همراهی نکنند و حرفی نزنند که به تقویت جبهه نانجیبها و قاتلان صندوق رأی منجر شود.
***
تِز "انتخابات حکومت و انتخابات مردم" هم ارائه شد
نظر چریکهای کت و شلواری درباره انتخابات!
محمدرضا تاجیک، تئوریسین چپ و از بانیان تحریم انتخابات، به تازگی در یادداشتی که انصافنیوز آنرا منتشر کرد، درباره انتخابات پیش رو از تز "انتخابات حکومت و انتخابات مردم"(!) رونمایی کرد و نوشت:
"در ایرانِ امروز، کنش سیاسی کاذب کدام است: یک گام به پیش، یا یک گام به پس؟ در شرایطی که با دو انتخاب مواجهایم: انتخابی که اصحاب قدرت، بدان دعوت میکنند و انتخابی که اکثریتی از مردمان دیگران را بدان میخوانند، بهعنوان سوژههای خودآیین و آزاد و آگاه و مختار کدام انتخاب را باید انتخاب کرد؟ یا در بیانی دیگر، در شرایط کنونی، شرکت در کدام انتخابات (انتخابات حکومتی یا انتخابات مردمی)، مشارکت سیاسی مدنی و دموکراتیک تعریف میشود؟ و بالاخره، همانطور که جان هالووی تصریح میکند که جهان در خور شان انسان را نمیتوان از طریق دولت ایجاد کرد، آیا کنشگران سیاسی (و اکثریتی از مردم) نیز، میتوانند تصریح کنند که جامعۀ در خور انسانِ ایرانی را دیگر نمیتوان از رهگذر انتخابات (آنچه به نام انتخابات تجربه میکنیم) ایجاد کرد؟"
او میافزاید: بیتردید، امروز انتخابات بیش و پیش از آنکه دغدغه و موضوع خواست و میل مردم باشد، موضوع ارادۀ معطوف به قدرت و بقاء حکومت است. به بیان دیگر، مردم میدانند که انتخاب آنان تابعی از انتخاب اصحاب قدرت، یا نوعی صحهگذاردن (مهر مردمی زدن) بر انتخابی است که قبلا توسط قدرت اتخاذ شده است. افزون بر این، مردم به تجربت نیک دریافتهاند که روایت انتخابات و کاندیداها در آستانۀ انتخابات یک روایت است، و بعد از انتخابات روایت دیگر. آنچه در آستانۀ انتخابات حادث میشود، نوعی «کیچ» (دروغ-زیبا) است. کیچ، قدرتی است که از طریق نوعی زیبایی اعمال میشود. قدرت کیچ ناشی از پیوند با احساسات و عواطف زیبا، کلمات و شعارهای زیبا، تصاویر و استعارههای زیبا است. کیچ، قلبها را لمس میکند، و درست همانطور به سراغت میآید که پدر و مادر بر بالینت حاضر میشوند؛ کیچ تو را مهربانانه در بستر غافلگیر میکند، با حجمی از عاطفه و احساس. اما در فردای بعد از انتخابات حجاب از چهرۀ کیچ برمیافتد و دروغ-زیبا تبدیل به دروغ-زشت میشود، و مردمان را به فغان میآورد که: «از ماست که برماست.»
تاجیک در ادامه اظهارات خود تصریح میکند: نشانها و نشانههای در راه، بهوضوح بهما میگویند انتظار تحقق ارادۀ ناظر بر انتخابات آزاد و مشارکت حداکثری از سوی قدرت حاکم، تنها آرزو را رنگِ واقعیت پنداشتن است، زیرا بسیاری از اینان، کماکان انتخابات آزاد و مشارکت حداکثری را همان لولوخورهای میدانند که میتواند مانعی بزرگ بر سر راه پروژۀ استراتژیک خالصسازی آنان باشد، پس، آنچه بهنام انتخابات پیشاروی در آینۀ ارادۀ اصحاب قدرت نمایان است، ترکیب و آمیزهای است از «سیاستِ اعلامی و بیانیِ معطوف به مشارکت حداکثری (البته با چاشنی تطمیع و تحریک و تحدید)، توام با سیاست اقدامی ناظر بر انتخابات حداقلی، نوعی نمایش تئاتر مواجهه و فضای رقابتیِ انتخاباتی، بهویژه با جاریکردن تکثر و رقابت به درون جبهۀ خودیها، حذف بیمحابا و رادیکال چهرهها و شخصیتهایی ناخالص و ناخودی که از امکان و استعداد اقبال مردمی (حتی بهصورت نقیضی و سلبی) برخوردارند، کنش و واکنشهای گستردۀ تبلیغاتی (بهویژه با سویهها و درونمایههای ملی و قومی)، تمهید گشایشهای تاکتیکی اقتصادی.
او در آخر و در تحکیم پروژه تحریم انتخابات مینویسد:
"اما کنش مشارکتی اکثریتی از مردم، دیگر تابعی از کنش کنشگران سیاسی و حکومت نخواهد بود. این بسیار مردمان، به دلایل گوناگون براین باور شدهاند که زندگی و جامعۀ در خور آنان را دیگر نمیتوان از رهگذر انتخابات ایجاد کرد. بیتردید، این عبور از انتخابات، به معنی ورود به نوعی رادیکالیسم نیست (حداقل در میان اکثریت مردمان)، بلکه ترجمان نوعی «کنش مدنی به بیان دیگر» است که در قاب کنش انتخابی عدم مشارکت معنا مییابد. در این شرایط، اصحاب قدرت و سیاست چنانچه واقعا خواهان مشارکت مردم و نیروهای سیاسی هستند، نه تنها باید از اقدامات سلبی بهشدت ممانعت کنند، بلکه باید به اقدامات ایجابی معناداری با پیام «فردایی بهتر»، «سیاستی مردمیتر»، «مدیریتی کارآمدتر»، «قوانینی بهروزتر» و «ساختاری عقلاییتر» مبادرت کنند. میدانم تحقق چنین اموری تنها یک آرزوست، اما این نیز میدانم که مشارکت بسیاری از مردم و کنشگران سیاسی امروز ما، در گرو تحقق همین آرزوست."[3]
*مردم، فعالان سیاسی و جوانان عزیز باید بدانند که این حرفهای ظاهرا ثقیل اما در واقع یک معنای خیلی ساده دارند و آن تئوریپردازی برای "تحریم انتخابات" است.
پروژهای خیانتبار که قصد دارد با القای گزاره "انتخابات نظام و انتخابات مردم" اصلیترین میثاق ملی یعنی قانون را ذبح کند، پا بر مهمترین راه اصلاح معقول سیاست یعنی "صندوق رأی" بگذارد و در انتها نیز مسیر ناگزیر خیابان و قیام مسلحانه را به اصلاحخواهان سیاسی و اقتصادی که صندوق رأی را برنتابیدهاند پیشنهاد کند.
شاید برای مردم جالب باشد که شخص آقای تاجیک در ایام اغتشاشات سال گذشته گفته بود: "اغتشاشگران شکارچی هستند و نظام را شکار میکنند"!
و جالبتر آنکه همین فرد در اظهارات بالا مدعی میشود: "عبور از انتخابات، به معنی ورود به نوعی رادیکالیسم نیست"...
بله! او دروغ میگوید و عبور از انتخابات دقیقا به معنای ورود به رادیکالیسم و خشونت و ناامنی است.
و دامان تاجیک به این دروغ آغشته میشود از این رو که اولا او میخواهد به این طریق مردم و جوانان را قربانی ناامنی کند و خود از کمند برخورد امنیتی بگریزد، ثانیا اعتراف به هدف مسلحانهای که در پشت تحریم انتخابات قرار دارد موجب رسوایی بانیان این تحریم میشود و ثالثا تاجیک اِبا دارد که داغ خیانت به صندوق رأی –که هنوز افراد چندانی متوجه آن نشدهاند- زودتر از موعد بر پیشانی او و دوستانش حک شود.
ما قضاوت درباره مظلومیت نظام جمهوری اسلامی و عناد دشمنان مردم و قانون این کشور را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم و گلایه از چرایی این دشمنی بیدلیل را به محضر امام زمان(عج) عرضه میداریم.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1614813
2_ khabaronline.ir/xkFhr
3_ http://www.ensafnews.com/462845