شرح حکمت 428
امام علی(علیه السلام) فرموند: «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ»هر روزی که در آن معصیت و گناه و خلاف نشود، عید است. هرروزی که بازاری گران فروشی و کم فروشی و احتکار نکند، آن روز بازار چراغانی است.آن روزی که اداره کم کاری، رشوه و پارتی بازی را بگذارد کنار، آن روز اداره باید چراغانی بکند...
همه مردم دنیا ایامی از سال را به نام عید نامگذاری می کنند و آن روز ها به شادی و تفریح و تبریک به هم دیگر می گذرانند. اما نگاهی دینی علیرغم اینکه این نوع نگاه به عید را رد نمی کند، نوعی دیگر از عید را معرفی می کند که با آن دیدگاه ،تک تک روز های سال می تواند عید باشد.
امیر المومنین می فرمایند: «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ؛ هر روزی که در آن گناه نشود، آن روز عید است.»[1]
شرح حدیث
ابن میثم بحرانی که از شارحین معروف نهج البلاغه است در شرح این حکمت زیبای نهج البلاغه می نویسد:
«هدف از این سخن، جلب مردم به عبادت و اطاعت خدا و در هم شکستن نفوس است از خرسند بودن بدانچه که خداى را در آن سهمى نباشد. چه از نظر زمان، یا مکان و یا جز اینها باشد. و چون عید عبارت از روزى است که مردم در آن روز شاد و مسرورند، پس هر روزى که در آن روز معصیت خدا نشود، آن روز شایسته تر به شادمانى است و در عرف اولیاى خدا و طالبان نعمتهاى او، آن روز عید نامیده مى شود.».
هر روزت را عید کن
معنای عید معلوم است از عود است، یعنی برگشتن، نو کردن، نو به نوکردن. سال عوض میشود خوب، در کتاب لغت میگوید که عید ما(یعاد مرةً بعد اخری یستعمل فی کل یومٍ فیه مسرة) سالگرد برگشتن روزی که شادی هم در آن باشد. چون آخر سالگرد شهادت ممکن است سال به سال عوض شود، ولی مسرت در آن نیست. عید به برگشتنی میگویند که شادی هم در آن باشد(لانه یعود کل سنةٍ بفرحٍ مجدد) کتاب لغت اینطور معنا میکند.
روایت عید را چگونه معنا میکند؟ امام علی(علیه السلام) فرموند: «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ»هر روزی که در آن معصیت و گناه و خلاف نشود، عید است. هرروزی که بازاری گران فروشی و کم فروشی و احتکار نکند، آن روز بازار چراغانی است.
آن روزی که اداره کم کاری، رشوه و پارتی بازی را بگذارد کنار، آن روز اداره باید چراغانی بکند. روزی که محصل با عزت درس خواند، هر روزی که محصلین ما دست به اختراع زدند، روز عید ما روزی است که ما عزت پیدا کنیم و عوامل سقوط بساطش را از مابرچیند. فساد، خلاف، گناه، تجاوز، ظلم، هر وقت اینها از جامعه پاک شد، آن روز عید است. «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ» مثل این که و هو عید است یعنی یوم ندارد. یعنی عید ما آن چنان عیدی است که در آن فساد نباشد. زمین در عید نوروز سبز میشود، آیا تو هم سبز شدی؟ زمین زنده میشود، قلب تو هم زنده شده؟ زمین دانههایی را که قبل از عید گرفته تحویل میدهد، تو هم خوشه گرفتی، تحویل دادی؟ بنابرین عید نوروز عید طبیعت است. و ما هم وقتی عیدمان است که دانههایی را که گرفتیم، تحویل بدهیم و خوشه بشود.
عید خوبان
شاید با بزرگان اخلاق مدار تا بحال برخورد کرده باشید؛ این افراد از یک آرامش عجیب روحی برخوردارند و علیرغم برداشت جامعه از آن ها که افرادی غمناک تلقی می شوند، اتفاقا به عکس مردمانی مهربان و دلسوز و به موقع شاد و شاد کنند هستند.
ما همیشه ظاهربین هستیم، فکر می کنیم فلان آقا که از هر راهی سرمایه دار شده و در کاخ زندگی می کند حتما زندگی شاد و مفرحی دارد اما نمی دانیم که زمانی انسان به شادی و نشاط دست پید می کند که از لحاظ روحی در آرامش باشد.
پس هرکس اهل اخلاق انسانی و تقوای الهی باشد هر چند ثروتمند نباشد هر روزش عید است، در مقابل هر کس اهل خلاف باشد حتی در ایام شادی مثل عید نوروز هم نمی تواند شاد باشد.
جمع بندی
اعیادی که ما در سال داریم خیلی در درون ما تاثیر ندارند. مثلا وقتی عید نوروز می شود طبیعت دچار دگرگونی شده و تغییر می کند اما انسان ها تغییری نمی کنند. به همین دلیل حضرت امیر معنایی وسیع تر ار عید عرفی را مطرح می کنند و روزی را که از لحاظ روحی خود را ارتقا ببخشیم دچار گناه و معصیت نشویم را عید تلقی می کنند.
پس بهتر است هر روزمان را تبدیل به عید کنیم.
پی نوشت ها:
[1] نهج البلاغه، حکمت 428
منابع:
شرح نهج البلاغه ابن میثم
درس هایی از قرآن
منبع : پایگاه تبیان