3 - شفاعت در باره چه کسانی جریان می یابد؟
خواننده گرامی از بیانیکه تاکنون در باره این مسئله ملاحظه فرمود، فهمید، که تعیین اشخاصی که در باره شان شفاعت میشود، آنطور که باید با تربیت دینی سازگاری ندارد، و تربیت دینی اقتضاء میکند که آنرا بطور مبهم بیان کنند، همچنانکه قرآن کریم نیز آنرا مبهم گذاشته، می فرماید: (کل نفس بما کسبت رهینة، الا اصحاب الیمین، فی جنات یتسائلون، عن المجرمین ماسلککم فی سقر؟قالوا: لم نک من المصلین، و لم نک نطعم المسکین، و کنا نخوض مع الخائضین، و کنا نکذب بیوم الدین، حتی اتینا الیقین، فما تنفعهم شفاعة الشافعین، هر کسی گروگان کرده خویش است، مگر اصحاب یمین، که در بهشتها قرار دارند، و از یکدیگر سراغ مجرمین را گرفته، می پرسند: چرا دوزخی شدید؟ میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و بمسکینان طعام نمیخوراندیم، و همیشه با جستجوگران در جستجو بودیم، و روز قیامت را تکذیب می کردیم، تا وقتی که یقین بر ایمان حاصل شد، در آن هنگام است که دیگر شفاعت شافعان سودی برای آنان ندارد) (1).
در این آیه می فرماید: در روز قیامت هر کسی مرهون گناهانی استکه کرده، و بخاطرخطایائی که از پیش مرتکب شده، بازداشت میشود، مگر اصحاب یمین، که از این گرو آزادشده اند، و در بهشت مستقر گشته اند، آنگاه میفرماید: این طائفه در عین اینکه در بهشتند، مجرمین را که در آنحال در گرو اعمال خویشند، می بینند، و از ایشان در آنهنگام که در دوزخند می پرسند، وایشان بان علت ها که ایشانرا دوزخی کرده اشاره می کنند، و چند صفت از آنرا می شمارند، آنگاه از این بیان این نتیجه را می گیرد که شفاعت شافعان بدرد آنان نخورد.
و مقتضای این بیان این است که اصحاب یمین دارای آن صفات نباشند یعنی آن صفاتیکه در دوزخیان مانع شمول شفاعت بانها شد، نداشته باشند، و وقتی آن موانع در کارشان نبود، قهراشفاعت شامل حالشان میشود، و وقتی مانند آن دسته در گرو نباشند، لابد از گرو در آمده اند، ودیگر مرهون گناهان و جرائم نیستند، پس معلوم میشود: که بهشتیان نیز گناه داشته اند، چیزیکه هست شفاعت شافعان ایشانرا از رهن گناهان آزاد کرده است.
آری در آیات قرآنی اصحاب یمین را بکسانی تفسیر کرده که اوصاف نامبرده در دوزخیانراندارند، توضیح اینکه: آیات سوره واقعه و سوره مدثر، که بشهادت آیات آن در مکه و در آغاز بعثت نازل شده، و میدانیم که در آن ایام هنوز نماز و زکوة بان کیفیت که بعدها در اسلام واجب شد، واجب نشده بود.
............................................
1 - سوره مدثر آیات 38 - 48
مع ذلک اهل دوزخ را بکسانی تفسیر می کند که نمازخوان نبوده اند، پس معلوم میشود مرادبنماز در آیه 38 - 48 از سوره مدثر، توجه بخدا با خضوع بندگی است، و مراد با طعام مسکین هم، مطلق انفاق بر محتاجان بخاطر رضای خداست، نه اینکه مراد بنماز و زکاة، نماز و زکاة معمول درشریعت اسلام باشد.
و منظور از جستجوی با جستجوگران، فرو رفتن در بازی گریهای زندگی، و زخارف فریبنده دنیائی است، که آدمی را از روی آوردن بسوی آخرت باز میدارد، و نمی گذارد بیاد روزحساب و روز قیامتش بیفتد، و یا منظور از آن فرو رفتن در طعن و خرده گیری در آیات خدا است، آیاتیکه در طبع سلیم باعث یادآوری روز حساب میشود، از آن بشارت و انذار میدهد.
پس اهل دوزخ بخاطر داشتن این چهار صفت، یعنی ترک نماز برای خدا، و ترک انفاق درراه خدا، و فرورفتگی در بازیچه دنیا، و تکذیب روز حساب، دوزخی شده اند، و این چهار صفت اموری هستند که ارکان دین را منهدم میسازند، و بر عکس داشتن ضد آن صفات، دین خدا را بپامیدارد، چون دین عبارتست از اقتداری بهادیانی که خود معصوم و طاهر باشند، و این نمیشود، مگرباینکه از دلبندی بزمین و زیورهای فریبنده آن دوری کنند، و بسوی دیدار خدا روی آورند، که اگراین دو صفت محقق شود، هم از(خوض با خائضین)اجتناب شده، و هم از(تکذیب یوم الدین).
و لازمه این دو صفت توجه بسوی خدا است به عبودیت، و سعی در رفع حوائج جامعه، که بعبارتی دیگر میتوان از اولی بنماز تعبیر کرد، و از دومی بانفاق در راه خدا، پس قوام دین از دوجهت علم و عمل باین چهار صفت است، و این چهار صفت بقیه ارکان دین را هم در پی دارد، چون مثلا کسی که یکتاپرست نیست، و یا نبوت را منکر است، ممکن نیست دارای این چهارصفت بشود، (دقت فرمائید).
پس اصحاب یمین عبارت شدند از کسانیکه از شفاعت بهره مند میشوند، کسانیکه از نظردین و اعتقادات مرضی خدا هستند، حال چه اینکه اعمالشان مرضی بوده باشد، و اصلا محتاج بشفاعت در قیامت نباشند، و چه اینکه اینطور نباشند، علی ای حال آن کسانیکه از شفاعت شدن منظور هستند اینهایند.
پس معلوم شد که شفاعت وسیله نجات گناه کاران از اصحاب یمین است، همچنانکه قرآن کریم هم فرموده: (ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه، نکفر عنکم سیاتکم، اگر از گناهان کبیره اجتناب کنید، گناهان دیگرتان را جبران می کنیم) (1) و بطور مسلم منظور از این آیه این است که گناهان
............................................
1 - سوره نساء آیه 31
صغیره را خدا می آمرزد، و احتیاجی بشفاعت ندارد، پس مورد شفاعت، آن عده، از اصحاب یمینند، که گناهانی کبیره از آنان تا روز قیامت باقی مانده، و بوسیله توبه و یا اعمال حسنه دیگراز بین نرفته، پس معلوم میشود شفاعت، مربوط باهل کبائر از اصحاب یمین است، همچنانکه رسولخدا(ص)فرموده: (تنها شفاعتم مربوط باهل کبائر از امتم است، و اما نیکوکاران هیچ ناراحتی در پیش ندارند.
و از جهتی دیگر، اگر نیکوکاران را اصحاب یمین خوانده اند، در مقابل بدکارانند که اصحاب شمال(دست چپی ها)نامیده شده اند، و چه بسا طائفه اول اصحاب میمنه، و طائفه دوم اصحاب مشئمه هم خوانده شده اند، و این الفاظ از اصطلاحات قرآن کریم است، و از اینجا گرفته شده که در روز قیامت نامه بعضی را بدست راستشان میدهند و نامه بعضی دیگر را بدست چپشان.
همچنانکه قرآن کریم در این باره می فرماید: (یوم ندعوا کل اناس بامامهم، فمن اوتی کتابه بیمینه، فاولئک یقرؤن کتابهم، و لا یظلمون فتیلا، و من کان فی هذه اعمی، فهو فی الاخرة اعمی، واضل سبیلا، روزی که هر جمعیتی را بنام امامشان میخوانیم، پس کسانیکه نامه شان بدست راستشان داده شود، نامه خویش میخوانند، و می بینند که حتی بقدر فتیلی ظلم نشده اند، و کسانیکه در این عالم کور بودند، در آخرت کور، و بلکه گمراه ترند) (1) ، که انشاء الله تعالی در تفسیر آن خواهیم گفت: که مراد بدادن کتاب بعضی بدست راستشان، پیروی امام بر حق است، و مراد بدادن کتاب بعضی دیگر بدست چپشان، پیروی از پیشوایان ضلالت است، همچنانکه در باره فرعون فرمود: (یقدم قومه یوم القیامة، فاوردهم النار، فرعون روز قیامت پیشاپیش پیروانش می آید، وهمگی را در آتش می کند) (2).
و سخن کوتاه اینکه برگشت نامگذاری به اصحاب یمین، بهمان ارتضاء دین است چنانکه برگشت آن چهار صفت هم بهمان است.
مطلب دیگریکه تذکرش لازم است، این است که خدایتعالی در یکجا از کلام عزیزش شفاعت را برای کسیکه خودش راضی باشد اثبات کرده، و فرموده: (و لا یشفعون الا لمن ارتضی) (3) ، و این ارتضاء را بهیچ قیدی مقید نکرده، و معین ننموده آن اشخاص چه اعمالی دارند، و نشانه هاشان چیست؟همچنانکه همین مبهم گوئی را در جای دیگر کرده، و فرموده: (الا من اذن له الرحمان، و رضی له قولا، مگر کسیکه رحمان اجازه اش داده باشد، و سخنش پسندیده باشد) (4) ، که می بینید در این آیه نیز معین نکرده، اینگونه اشخاص چه کسانند؟از اینجا می فهمیم مقصود از
............................................
1 - سوره اسری آیه 72
2 - سوره هود آیه 98
3 - سوره انبیاء آیه 28
4 - سوره طه آیه 109
پسندیدن آنان پسندیدن دین آنان است، نه اعمالشان، و خلاصه اهل شفاعت کسانیند که خدا دین آنانرا پسندیده باشد، و کاری به اعمالشان ندارد.
بنا بر این میتوان گفت: برگشت این آیه نیز از نظر مفاد، به همان مفادی است که آیات قبل بیان می کرد.
از سوی دیگر در جای دیگر فرموده: (یوم نحشر المتقین الی الرحمان و فدا، و نسوق المجرمین الی جهنم وردا، لا یملکون الشفاعة، الا من اتخذ عند الرحمان عهدا، روزیکه پرهیزکاران را برای مهمانی و خوان رحمت خود محشور می کنیم و مجرمین را برای ریختن بجهنم بدان سو سوق میدهیم، آنان مالک شفاعت نیستند، مگر کسیکه قبلا از خدای رحمان عهدی گرفته باشد) (1) و کلمه(شفاعت)در این آیه مصدر مفعولی است، یعنی شفاعت شدن، و معلوم است که تمامی مجرمین کافر نیستند، که دوزخی شدنشان حتمی باشد.
............................................
1 - سوره مریم آیه 87
پس این طائفه که گفتیم ایمان داشته اند، ولی عمل صالح نکرده اند، آنهایند که عهدی ازخدا گرفته بودند، و بخاطر اعمال بدشان داخل جهنم میشوند، بخاطر داشتن عهد، مشمول شفاعت شده، از آتش نجات می یابند.
آیه شریفه(و قالوا: لن تمسنا النار الا ایاما معدودة، قل اتخذتم عند الله عهدا، گفتند: آتش دوزخ جز چند روزی بما نمی رسد، بگو مگر شما از خدا عهد گرفته بودید)؟ (1) ، نیز باین حقیقت اشاره دارد، و بنا بر این، این آیات نیز بهمان آیات قبل برگشت می کند، و بر روی هم آنها دلالت داردبر اینکه مورد شفاعت، یعنی کسانیکه در قیامت برایشان شفاعت میشود، عبارتند از گنه کاران دین دار، و متدینین بدین حق، ولی گنه کار، اینهایند که خدا دینشان را پسندیده.
............................................
1 - سوره بقره آیه 80