فرشتگان شب و روز که با فرود از آسمان ، با فرشتگان نگهبان حرم حسین علیه السلام با مهر و محبّت دیدار مى کنند.
حسین علیه السلام انسان وارسته و پیشواى انسانیّت بود امّا برتر از فرشتگان ، به همین جهت ، ویژگیهایى در رابطه با فرشتگان دارد که در سه بخش ترسیم خواهد شد:
1) آنچه از فرشتگان به او ارزانى شد.
2) حسین علیه السلام و صفات فرشتگان
3) آنچه از آن حضرت ، به فرشتگان ارزانى شد.
از فرشتگان سه گروه و سه صنف به آن حضرت ارزانى شد:
الف : گروهى براى خدمت به او در دوران حیات پرافتخارش ارزانى شد که در روایات آمده است ، از آن جمله در روایت است که :
(یکى از فرشتگان بر خود بالید که از جمله حاملان عرش ، و مسئول اعلان فرا رسیدن روز رستاخیز و از فرشتگان مقرّب است .
جبرئیل در برابر او به خود بالید که : امین وحى الهى و سفیر خدا به سوى پیامبر و تدبیرگر برخى امور آسمانها، روز رستاخیز و ... است وآن دو خدا را به داورى خواستند.
خداوند ضمن پیام خویش سوگند یاد کرد که : موجودى گرانمایه تر از آنان آفریده است . گفتند: بار خدایا! این چگونه ممکن است با اینکه ما را از نور عظمت خویش پدید آوردى ؟
آنگاه به عرش نگریستند که در آن این کلمات را دیدند:
لااله الاّ اللّه ، محمّد وعلى وفاطمه والحسن والحسین و بدینگونه در برابر شکوه و عظمت این برگزیدگان بارگاه خدا از کار خویش ، شرمنده شدند.
جبرئیل گفت : پروردگارا! به حقّ این برگزیدگان بارگاهت ، سوگندت مى دهم که مرا در خدمت آنان قرار دهى . خواسته اش برآورده شد و در خدمت آنان قرار گفت .
امّا حسین علیه السلام ویژگى فراترى داشت ، چرا که فرشته وحى ، گهواره جنبان اوبود و براى او اینگونه زمزمه مى کرد:
انّ فى الجنّة نهراً من لبن
لهم یدخل الجنّة من غیر حزن
و از بهشت پرطراوت و زیبا براى حسین علیه السلام انواع میوه ها و لباسها آورد لباس او را رنگین ساخت و در سوگ او فرود آمد و تربت مقدّس او را برگرفت و با اینکه پس از رحلت پیامبر گرامى دیگر به زمین نمى آمد، به خاطر شهادت حسین علیه السلام فرود آمد.
امام سجّاد علیه السلام مى فرماید: هنگامى که پدر گرانقدرم حسین علیه السلام به شهادت رسید، جبرئیل در چهره انسانى فرود آمد و فریاد سهمگینى سر داد. دلیل آن را پرسیدند که گفت : چگونه فریاد سر ندهم در حالى که پیامبر ایستاده و گاه بر زمین ، و گاه بر این سپاه گمراه و بیدادپیشه مى نگرد و من در هراسم که دست به نفرین این تجاوزکاران سیاه رو بردارد و من نیز در اینجا نابود شوم . از گفتار او بسیارى از خواب غفلت بیدار شدند و بر جنایت خویش پشیمان گشتند.
آنگاه امام سجاد علیه السلام اضافه کرد: آن ندا کننده جبرئیل بود و اگر اجازه داشت در میان آنان صیحه اى مى کشید که همه را نابود مى ساخت ، امّا خداوند به آنان مهلت داد تا بر ظلم و کفرشان بیفزایند.
امّا جز فرشته وحى ، فرشتگان بسیارى براى خدمت به آن حضرت ماءموریّت داشته اند، از جمله : آنهایى که تربت او را به خدمت نیاى گرانقدرش آوردند و آنهایى که جهت تبریک ولادت و تسلیت آن حضرت فرود آمدند و گروههاى دیگرى که از روایات دریافت مى گردد.
ب : گروه دوّم از فرشتگان براى خدمت به آن حضرت ، آنهایى بودند که در موقعیّتهاى گوناگونى ، به یارى آن حضرت آمدند عبارتند از:
1. فرشتگانى که به صورت مسلّح و آماده به هنگام حرکت دادن آن حضرت از مدینه به سوى مکّه به حضورش شرفیاب شدند و خاطرنشان ساختند که خداوند بارهابه وسیله آنها نیاى کبیرش را یارى کرده و اینک آماده یارى رسانى بر او برضدّدشمنانش هستند، آن حضرت فرمود: میعادگاه ما کربلاست . از او خواستند اجازه دهد او را همراهى کنند، که فرمود: من از رژیم اموى ، هراسى ندارم و مى دانم تا رسیدن به کوى شهادت و وعده گاه خویش نمى توانند، مرا به شهادت برسانند.
2. پس از حرکت حسین علیه السلام از مکّه به سوى کربلا، گروه دیگرى به حضورش رسیدند. روایت است که : سه روز پیش از حرکت حسین علیه السلام به سوى عراق ، برخى به حضورش شرفیاب شدند و از شرائط مردم آن منطقه و تزلزل روانى آنان و اینکه چگونه دلهایشان با حسین علیه السلام است و شمشیرهایشان با دشمن ، با او سخن گفتند. آن حضرت به سوى آسمان اشاره کرد، گویى درهاى آسمان گشوده شد و انبوهى بى شمار از فرشتگان فرود آمدند. آنگاه آن حضرت فرمود: اگر نه اینکه ، مى باید کارها به صورت عادى جریان یابد و پاداش پرشکوه شهادت و جهاد در راه حق ، محفوظ بماند به وسیله اینها با دشمن پیکار مى کردم ، امّا خود نیک مى دانم که کربلا شهادتگاه من و یاران فداکار من است و جز پسرم على علیه السلام همه به شهادت خواهید رسید.
3. در کربلا هنگامى که کار بر او سخت شد، فرشتگان الهى شرفیاب شدند و پرچم پیروزى بر فراز سر او به اهتزاز درآمد و او میان پیروزى ظاهرى و حقیقى ، مخیّر شد که با آگاهى و آزادى ، دیدار خدا را برگزید.
ج : گروه دیگر، آنهایى هستند که در شهادتگاه او به فرمان خدا به تدبیر امور مى پردازند:
1. جمعى از آنها همواره در سوگ او سوگوارند و کارشان گریه بر آن حضرت است و آنها چهار هزار فرشته اند
2. جمعى دیگر به استقبال و بدرقه زائران آن حضرت و عیادت بیماران آنان و تشییع جنازه مردگان آنان مى روند
3. برخى در کنار شهادتگاه او همواره عاشقان کوى او را به زیارت قبر مطهّرش فرامى خوانند و ندا مى دهند که : هان اى حقّ طلبان و اى طالبان سعادت و نیک بختى ! به سوى خلاصه آفرینش بشتابید و با عزّت و کرامت بازگردید و براى همیشه از یأ س و نومیدى در امان باشید.
4. برخى دیگر به زائران هدفدار و شایسته اش ندا مى دهند که : خوشا به حال شما اى بندگان خدا! با زیارت آن حضرت ، بهره پرشکوه بردید و خداوند گناهان شما را بخشید، از این پس مراقب کارهاى خود باشید.
5. دسته اى که هر روز به زیارت او مى شتابند.
6. دسته اى دیگر بر او درود مى فرستند و شمارشان صدهزار فرشته است .
7. انبوهى از آنان بر زائران تقوا پیشه و هدفدار حسین علیه السلام طلب آمرزش مى کنند
8. فرشتگان شب و روز که با فرود از آسمان ، با فرشتگان نگهبان حرم حسین علیه السلام با مهر و محبّت دیدار مى کنند
9. فرشتگانى که به زائرین کوى او، درود نثار مى کنند.
10. فرشتگانى که سلام عاشقان کوى او را از راه دور به آن حضرت مى رسانند.
11. فرشتگانى که به فرمان خدا با نشانى از نور، زائران او را مشخّص مى سازند تا روز رستاخیز ممتاز باشند و پیامبر صلى الله علیه و آله و فرشته وحى ، آنان را از خطرات رستاخیز نجات مى دهند.
12. فرشتگانى که قطرات اشک دیدگان سوگواران آن حضرت را جمع و با آب حیات مى آمیزند و آن را گواراتر مى سازند.
13. هفتاد هزار فرشته اى در هر آسمان ، از روز عبور روح مقدّس حسین علیه السلام از کنارشان ، به احترام او ایستاده اند و تا روز رستاخیز بر او خضوع مى کنند.
14. فرشتگانى که در رجعت آن گرامى ، یار او هستند، اینها همان فرشتگانى هستند که از بارگاه خدا، براى یارى او در کربلا اجازه گرفتند امّا هنگامى مى رسیدند که آن گرانمایه به شهادت رسیده بود ... و آنگاه بدانان وحى شد که : در کنار شهادتگاه او تا هنگامه رجعت او بمانید تا آن روز یاریش نمایید و تا آن روز بر او سوگوار باشید که نتوانستید یاریش نمایید. از این رو آنها تا رجعت او، سوگوار هستند و از انسانها نیز هر کس به خاطر فوت یارى حسین علیه السلام از او، بر آن شهید، جاودانه گریه کند از آن فرشتگان خواهد بود.
15. فرشتگانى که سلام پیامبر صلى الله علیه و آله را به زائر او مى رسانند.
16. فرشتگانى که بنابه روایت حضرت صادق علیه السلام در یک گروه ، به شمار هفتاد هزار ماءمورند که در کنار قبر آن حضرت خداى را عبادت کنند و پاداش آنها ویژه زائران حسین علیه السلام است و یک نماز آنان ، معادل با یک هزار نماز، از فرزندان انسان است .
17. فرشتگانى که به فرمان خدا، زائران حسین علیه السلام را تا خانه اش همراهى مى کنند و آنگاه فرمان مى یابند تا در خانه او بمانند و خدا را عبادت کنند و آنگاه که زائر حسین علیه السلام جهان را بدرود گوید تا روز رستاخیز نایب الزّیاره او گردند.
18. فرشتگانى که پس از مرگ زائر حسین علیه السلام کنار قبر او مى مانند و تا روز رستاخیز براى او آمرزش مى طلبند.
19. فرشتگانى که هر روز بر گرد حرم او، طواف مى کنند.
20. همه فرشتگانى که با شهادت حسین علیه السلام به بارگاه خدا ناله زدند و هنگامى که به خاک افتاد و سر مقدّسش جدا شد، به یکباره به بارگاه خدا ناله زدند که : بار خدایا! این حسین علیه السلام پسر پیامبر برگزیده توست که بااو اینگونه رفتار مى شود. آنگاه بدانان وحى شد که : آرام باشید! به عزّتم سوگند که داد او را خواهم گرفت. آنگاه اشباح امامان نور را بر آن فرشتگان نمایاند که حضرت مهدى علیه السلام در میان آنان به نماز ایستاده بود و خطاب به فرشتگان فرمود: به وسیله این قائم از این ظالمان ، انتقام خواهم گرفت.
21. فرشتگانى که پس از شهادت او، تربتش را به آسمانها بردند و روایت است که : فرشته اى به سوى دریاها فرود آمد و بالهاى خود را بر همه دریاها گشود و فریاد زد که : هان اى ساکنان دریا! لباس سوگوارى بپوشید که پسر پیامبر را سر بریدند. و آنگاه از تربت او برگرفت و به آسمانها برد و همه فرشتگان آن تربت را بوییدند.
22. فرشتگانى که به منظور غسل و تجهیز و به خاکسپارى آن حضرت ، در شهادتگاهش فرود آمدند.
از صفات برجسته فرشتگان این است که پیوسته در عبادت خدا و اطاعت فرمان او هستند، نه خستگى آنان را فرا مى گیرد و نه غفلت از یاد خدا و نه به نافرمانى مى گرایند. امیرمؤ منان علیه السلام در وصف آنان مى فرماید:
(برخى از فرشتگان ، سجده کنندگانى هستند که رکوعى ندارند.
برخى دیگر براى رکوع خمیده اند و قامت براى قیام راست نمى کنند.
گروهى از آنان ، صف زدگانى هستند که هرگز دگرگونى در وضعیّت آنان پدیدنمى آید و ستایشگرانى هستند که خستگى و فرسودگى در آنان راه ندارد، نه خواب بر چشمانشان پیروز مى گردد و نه اشتباه و خطایى بر اندیشه آنها، نه بر کالبدهایشان سستى روى مى آورد و نه به آگاهیشان غفلت و فراموشى .
دسته اى از فرشتگان را، امانتداران وحى و زبان گویا بر پیام آوران خود قرار داد.
دسته دیگرى را وسیله اجراى فرمان قضا و قدر و فرمانهاى خویش .
جمعى را حافظان بندگانش قرار داد.
جمعى دیگر را، نگهبانان درهاى بهشت برین .
برخى از آنان پاهایى در سطوح پائین زمین دارند و گردنهایى فراتر از مرتفعترین آسمانها و اعضاى کالبدى گسترده تر از پهنه صفحات کیهان بى کران و دوشهایى همسان پایه هاى عرش.
حسین علیه السلام عبادت تمامى فرشتگان از آغاز تا فرجام آفرینش را در یک روز انجام داد. آن حضرت براى خدا سجده اى کرد که جاودانه شد و رکوعى به جاآورد که قامت براى قیام راست نکرد و در شب عاشورا خدایش را به گونه اى عبادت نمود که نه خواب بر چشمانش پیروز شد و نه اشتباه و نسیان بر اندیشه اش .
روز عاشورا، خویشتن را به سختیهاى کار و تلاش و کوشش در جهاد، آمد و رفت ، پیکار و نبرد، حملات شدید به دشمن ، بازگشت به خیمه ها، آمادگى براى نبرد مجدّد و طنین افکن ساختن نداهاى حق طلبانه و فریادهاى دادخواهانه از بیدادگرى رژیم سیاهکار اموى ، سخت به زحمت انداخت و جدّیت بسیارى کرد؛ امّا هرگز سستى و فرسودگى بر کالبد مقدّسش عارض نشد، گویى این پیکر پرتوان از دنیاى مادّى ما نبود.
هنگامى که آن حضرت و یاران فداکارش را در روز عاشورا، به خوبى نظاره کنیم و در مورد شاهکار اطاعت و بندگى آنان در بارگاه دوست همانگونه که در سوره صافّات بدان اشاره رفت بیاندیشیم ، خواهیم دریافت که حسین علیه السلام یاران فداکار و بااخلاص او هستند که براستى صف زدگان براى جهادند، صف زدگانى که هرگز دگرگونى در اراده و تصمیم و حرکت توحیدیشان پدید نیامد.
امیرمؤ منان علیه السلام در ترسیم صفات فرشتگان مى فرماید: آنها شیرینى معرفت خداى را چشیده و از جام مهر و محبّت او سیراب گشته و پرواى از خدا بر اعماق قلبشان نفوذ کرده است ؛ از این رو فرمانبردارى و عبادت طولانى خدا، قامت آنان را خم کرده و شوق بسیار به او، حالت تضرّع آنان را از بین نبرده است .
مقام والاى آنها، طوق خشوع را از گردنشان بیرون نیاورده و خودپسندى و خودخواهى آنها را فرا نگرفته که کارهاى گذشته خود را بزرگ به شمار آورند و فروتنى در برابر ذات پرشکوهش ، سهمى براى بزرگ شمردن خودشان باقى نگذاشته است . گذشت زمان آنان را از انجام وظائف ، فرسوده نساخته و از علاقه آنان نکاسته تا از امید به درگاه پروردگارشان نومید گردند. مناجات و نیایش طولانى ، زبان آنان را کند نکرده و اشتغال به غیر خدا، آنان را تحت اختیار خود نیاورده تا نداى بلندشان را به تضرّع و نیایش به بارگاه خدا کوتاه سازد.
آرى ! اگر به خوبى به شخصیّت والا و شاهکار بزرگ حسین علیه السلام بیندیشیم به روشنى ، آثار چشیدن معرفت خدا و سرکشیدن جام مهر و عشق او را، در کران تا کران زندگى او در خواهیم یافت . او شیرینى معرفت بى نظیرى را چشیده بود که هجوم امواج رخدادهاى ناگوار و تلخ دنیا و دنیاپرستان بر قلب و جان و درون و برون او، هرگز احساس تلخکامى نکرد که به عکس مى فرمود:
مرگ و شهادت در راه حقّ برایش پاکیزه و دوست داشتنى و سعادت است.
و نیز از جام محبّت او تا جایى سیراب شده بود که عطش تشنگى سخت ظاهرى ، که لبها را پژمرده و زبان را در کام بى قرار و جگر را شعله ور و پاره پاره و نور دیدگانش را کم سو ساخته بود، با این وصف روح و جان او از عشق و مهر خدا، سیراب و سرشار بود و شاید جام آب گوارایى را که فرزند اندیشمند و قهرمانش در واپسین لحظات شهادت ازآن خبر داد که در دست پیامبر است و او در انتظار حسین علیه السلام است ، آبش از این نوع یا دربردارنده آب حیات مادّى و معنوى بود.
اگر با بینش معنوى به سخن امیرمؤ منان علیه السلام در مورد فرشتگان بیندیشیم که فرمود: فرمانبردارى و عبادت خدا، قامت آنان را خمیده ساخته ، امّا شوق بسیار به او حالت نیایش آنان را از بین نبرده است. در خواهیم یافت که آشکارترین فرد و شایسته ترین مصداق آن ، حسین علیه السلام است ؛ چرا که آن گرامى است که هم در فرمانبردارى و عبادت پرشکوه روز عاشورا قامتش خمیده شد و هم با به جان خریدن تیرسه شعبه اى که بر سینه و قلب مقدّسش فرود آمد ... و خون پاکش فوّاره زد و باید بر خمیدگى قامت در اطاعت و عبادت پرشکوه خدا، جدا شدن و قطعه قطعه شدن پیوندهاى وجود و اعضاى مقدّسش را نیز افزون ساخت ، امّابا همه اینها عشق او به خدا افزونتر شد.
اگر به راستى نیک بیندیشیم پرشکوه ترین مصداق این جمله ولم ینفد طول الرغبة الیه مادّة تضرّعهم سالار شایستگان است ، چرا که مفهوم جمله این است که : فرشتگان برآمدن خواسته هاى خویش را نمى جویند و نمى نگرند تا بسان بسیارى انسانها با به طول انجامیدن خواسته هایشان حالت نیایش و تضرّع آنان به بارگاه دوست از بین برود بلکه آنان همان تضرّع و نیایش در بارگاه او را تا زنده هستند، دوست مى دارند.
حسین علیه السلام در این ویژگى نیز، سرآمد فرشتگان شد چرا که آن حضرت نه تنها حالت نیایش و راز و نیازش به بارگاه خدا، در همه زندگى ظاهرى قطع نشد، بلکه انواع مصائب و گرفتاریها و رنجهاى جانکاه را براى پیکر مقدّس و سر مطهّر و قبر منوّرش ، پس از شهادت خود نیز، درراه خدا به جان خرید و همه اینها را در همان دوران زندگى ارزیابى و براى خشنودى خدا، نیّت همه آنها رانمود.
در این مورد، کافى است به پایمال شدن پیکرش ، بریده شدن دست و انگشتانش پس از شهادت ، زده شدن چوب بیداد بر لب و دهانش ، بر فراز نیزه گرداندن سر مطهّرش در شهرها نگریست ، که همه اینها را به نیّت انجام فرمان خدا و عبادت و اطاعت او و احیاى دین و سنّت پیامبر صلى الله علیه و آله و پیکار با بدعتهاى جاهلى رژیم پلیداموى و... همانگونه که از سخنان آن حضرت دریافت مى گردد، به جان خرید و تازه اینها قطره اى است از آنچه نیامد.
خداوند به واسطه نور وجود حسین علیه السلام فرشتگان را مورد الطاف خاصّى قرارداد، از آن جمله :
1. آن حضرت در پرتو الطاف خاصّ خدا، وسیله تقرّب بیشتر آنان به بارگاه خدا شد.
2. شهادتگاهش معراج فرشتگان گشت .
3. منبع و کانون مقدّسى گردید که فرشتگان در تدبیر امور مربوط به او و شهادت و شهادتگاه و زائران و سوگوارانش ، به فرمان خدا، به بهره ها و پاداش پرشکوه ترى نایل مى گردند و آن گرامى وسیله عظمت و بالا رفتن درجات آنان مى گردد.
شاید به همین جهت است که در آفرینش آدم ، هنگامى که فرشتگان در برابر خدا گفتند:
نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ
ما به ستایش تو تسبیح مى گوییم و تو را تقدیس مى کنیم .
در پاسخ آنان فرمود:
...اِنّى اَعْلَمُ مالاتَعْلَمُونَ
آنچه من مى دانم شما نمى دانید.
و این بهره ورى عظیم بر آنان پوشیده بود که پس از آن آگاهى یافتند.
نویسنده:آیت اللّه حاج شیخ جعفر شوشترى