قرآن مجید و روایات سفارش اکید دارند که بدهکار تنگدست را مهلت دهید، تا در زمان وسعت کار و وسعت مال دین خود را ادا کند.
وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَیْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ» «25»
و اگر [بدهکار] تنگدست بود [بر شماست که] او را تا هنگام توانایى مهلت دهید؛ و بخشیدن همه وام [و چشم پوشى و گذشت از آن در صورتى که توانایى پرداختش را ندارد] اگر [فضیلت وثوابش را] بدانید براى شما بهتر است.
مهلت دادن به بدهکار در روایات
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
وَ مَنْ کانَ لَهُ عَلى رَجُلٍ مالٌ اخَذَهُ وَ لَمْ یُنْفِقْهُ فِى اسْرافٍ اوْ فِى مَعْصِیَةٍ فَعَسِرَ عَلَیْهِ انْ یَقْضِیَهُ فَعَلَى مَنْ لَهُ الْمالُ انْ یُنْظِرَهُ حَتّى یَرْزُقَهُ اللَّهُ فَیَقْضِیَهُ. «26»
بدهکارى که قرضِ گرفته شده را در دایره اسراف نبرده و در معصیت خرج نکرده و از اداى دَین خود عاجز گشته، بر طلبکار است که او را مهلت دهد تا از جانب حق براى او فرجى برسد و به اداى دین خویش موفّق گردد.
کسى که مىخواهد خداوند او را در سایه عرشش جاى دهد، روزى که سایهاى جز سایه او نیست، تنگدست را مهلت دهد یا از حقّش بگذرد.
امام باقر علیه السلام مىفرماید:
طایفهاى روز قیامت در سایه عرش حق مبعوث مىشوند، صورت و لباس آنان از نور است و بر کرسىهائى از نور قرار دارند، خلائق به محضر آنان مشرّف مىشوند و مىگویند: اینان انبیا هستند، منادى از زیر عرش فریاد مىزند: نه اینان انبیا نیستند، مىگویند: پس اینان شهدایند، منادى فریاد مىکند: نه اینان شهدا نیستند، بلکه این طایفه همانانند که در دنیا بر مردم آسان گرفتند، و بدهکار تنگدست را مهلت دادند تا به فراخى برسد. «27» ابراهیم بن عبدالحمید مىگوید: به حضرت صادق عرضه داشتم: عبدالرحمن سیابه از شخصى طلب داشت، مدیون از دنیا رفت به طلبکار گفتیم او را حلال کن ولى او قبول نکرد، فرمود:
واى بر او! اگر مىبخشید به هر درهمى ده برابر ثواب مىبرد، و اکنون که حلال نکرده هر درهمى برابر یک درهم است. «28» رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
مَنْ ارادَ انْ یُظِلَّهُ اللَّهُ فِى ظِلِّ عَرْشِهِ یَوْمَ لا ظِلَّ الّا ظِلُّهُ فَلْیُنْظِرْ مُعْسِراً اوْ لِیَدَعْ لَهُ عَنْ حَقِّهِ. «29»
کسى که مىخواهد خداوند او را در سایه عرشش جاى دهد، روزى که سایهاى جز سایه او نیست، تنگدست را مهلت دهد یا از حقّش بگذرد.
پی نوشت ها:
(25)- بقره (2): 280.
(26)- بحار الأنوار: 100/ 148، باب 4، حدیث 6؛ مستدرک الوسائل: 13/ 400، باب 9، حدیث 15723.
(27)- بحار الأنوار: 100/ 149، باب 4، حدیث 5؛ ثواب الاعمال: 145.
(28)- بحار الأنوار: 100/ 150، باب 4، حدیث 6؛ ثواب الاعمال: 145.
(29)- بحار الأنوار: 100/ 150، باب 4، حدیث 12؛ وسائل الشیعة: 18/ 367، باب 25، حدیث 23863.
منبع:
،تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، ج10،
استاد حسین انصاریان