ماهان شبکه ایرانیان

چشم‌انداز سال ۲۰۲۴ از نگاهِ برنی سندرز -۲

بایدن را تقویت کنیم تا ترامپ شکست بخورد/ فقط گزینۀ بدتر نیست، دموکراسی در خطر است

آیندۀ دموکراسی در مخاطره قرار دارد. ما در این انتخابات صرفاً به انتخاب مجددِ رئیس‌جمهور بایدن نیاز نداریم. باید تیم مشاوران حاذق و همراهانِ حزبیِ خردمندی در کاخ سفید و سنا برای او فراهم کنیم.

منبع: گاردین 
نویسنده: برنی سندرز 
تاریخ انتشار: 8 ژانویه 2024     
مترجم: لیلا احمدی  
➖➖➖➖➖➖➖➖ 
عصر ایران/ ترجمه: بخش اول چشم انداز سال 2024 از نگاه برنی سندرز را در مطلبی که با این نوشته پیوند دارد ارایه کردیم. بخش دوم از این قرار است با معرفی مجدد او:

   سناتور ایالات متحده و رئیس کمیتۀ بهداشت، آموزش، کار و بازنشستگی است. او نمایندۀ ایالتِ ورمونت است و از دیرباز مواضع مستقلی در تاریخ کنگره دارد. سندرز یکی از نامزدهایِ حزب دموکرات برای انتخاباتِ ریاست جمهوریِ 2016 بود. 

  او 43 ٪ از آرای دلگت‌ها(نمایندگان فاقد حق رأی) را در انتخابات مقدماتی کسب کرد. هیلاری‌کلینتون در مقابل 55٪ از آرای دلگت‌ها را به دست آورد و سندرز در 12 ژوئیه 2016 به نفع هیلاری‌کلینتون از رقابت‌ها کنار کشید.

  سندرز که خود را سوسیالیستِ دموکرات و ترقی‌خواه می‌داند، حامی حقوق کارگران است و برای مقابله با نابرابری‌های اقتصادی تلاش می‌کند. او بر پیشبرد برنامه‌های سلامت همگانی، مرخصی زایمانِ با حقوق، آموزش دانشگاهیِ بدون شهریه، کاستن از هزینه‌های نظامی آمریکا، دیپلماسی و همکاریِ بین‌المللی، حقوق کار و دغدغه‌های زیست‌محیطی و مذاکره برای توافقات تجارتِ بین‌الملل تأکید دارد. 

  سندرز در 19 فوریه 2019 برای دومین بار اعلام کرد با هدفِ شکست‌دادنِ رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در انتخاباتِ ریاست جمهوری شرکت خواهد کرد؛ اما در 8 آوریل 2020 از این رقابت‌ها کناره‌گیری کرد. خروج سندرز از رقابت، جوزف بایدن، معاون رئیس‌جمهورِ سابق را رویاروی ترامپ قرار داد.

   [سندرز در گفتار قبلی به آنجا رسیده بود که نقاط منفی را توضیح داد ولی در آنها متوقف نماند و در ادامه به آنچه سویه های روشن سیاست شان توصیف کرده پرداخته است:]

                                                                                            **************

 بله، سیاست ما سویه‌های روشنی هم دارد. در سال گذشته، شاهد احیای جنبشِ اتحادیه‌های کارگری بوده‌ایم. طبقۀ کارگر در برابر  زیاده‌طلبی و طمعِ بی‌سابقۀ شرکت‌ها ایستاده‌اند. سود شرکت‌ها افزایش می‌یابد و مدیران، پاداش‌های عجیب‌ و ‌غریب دریافت می‌کنند. کارگران در این بین فقط سهم منصفانۀ خود را می‌خواهند.
 
امروزه همۀ آمریکایی‌ها ازجمله کارگرانِ صنعتی و خدماتی، جوانانِ شاغل در استارباکس، پرستاران و پزشکان و یا فارغ‌التحصیلانِ دانشگاهی، به‌راحتی اتحادیه‌های مردم‌نهاد را سازمان‌دهی می‌کنند، هر زمان لازم است دست به اعتصاب می‌زنند و در این راه دستاوردهای ارزشمندی دارند.

 علاوه بر روی کارآمدنِ نهادهای مردمی، در چند سال گذشته، رئیس‌جمهور بایدن و همکارانش، قوانین مهم و قابل‌توجهی را تصویب کرده‌اند. 
 
مثلاً قانونِ 1.9 هزار میلیارد دلاریِ برنامۀ امداد و نجاتِ آمریکایی، به مراتب سریع‌تر از آن‌چه تصور می‌کردیم، به احیای اقتصادمان کمک کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که با بدترین بحرانِ بهداشت عمومی و رکود اقتصادیِ قابل‌توجه در 100 سال گذشته مواجه بودیم. 

ما در بازسازیِ زیرساخت‌های ازهم‌گسیختۀ اقتصادی، در سرعت‌بخشیدن به اینترنت و بهینه‌سازیِ انرژی‌، سرمایه‌گذاری های قابل‌توجهی انجام داده‌ایم. مزایا و خدماتِ گسترده‌ای به جانبازان شیمیایی ارائه کردیم. صنعت داروسازی را متحول کردیم. در حال بازسازیِ صنعتِ تولید آمریکایی هستیم و طی دو سال بالاترین نرخ اشتغال در تاریخ این کشور را به چشم دیدیم. 

نباید از یاد ببریم که جو بایدن، اولین رئیس‌جمهوری است که به صف کارگرانِ اعتصاب‌کنندۀ کارخانجاتِ خودروسازی آمریکا پیوست و از آن‌ها در برابر صاحبان بزرگترین گروه‌های خودروسازی دفاع کرد.

باز هم بگویم؟ بله، باید این‌ها را گفت. البته اگر خودمان را ترقی‌خواه بدانیم، باید بیش از این‌ها بکوشیم و برنامه‌هایی ارائه کنیم که مردم آمریکا واقعاً  مشتاقِ رأی دادن به آن‌ها باشند. 
 
چه چیز در دستور کار ما قرار دارد؟ درحال‌حاضر به برنامۀ جامعی نیاز داریم که پیش از هر چیز، رنج، اضطراب و نومیدیِ حاکم بر زندگیِ روزمرۀ مردم را به رسمیت بشناسد و پس از آن، چشم‌اندازی اصلاحی و بهبودبخش ارائه دهد.

برنامه‌ای برای مقابله با زیاده‌خواهی‌هایِ الیگارشی و شرکت‌های آمریکایی، برنامه‌ای که قرار است به‌نحوی جسورانه با ثروت و قدرتِ بادآوردۀ یک درصدِ رأس هرم، مقابله کند و خواهانِ آن باشد که ثروتمندان، سهم عادلانۀ خود را از مالیات بپردازند؛ برنامه‌ای که درصدد است همۀ مردم از هوش مصنوعی بهره‌مند شوند، نه فقط صاحبانِ شرکت‌های بزرگ.

 
این برنامه، به دستمزدهای ناکافی در آمریکا پایان می‌دهد، پیوستن به اتحادیه‌ها را برای کارگران آسان‌تر می‌کند و بین کار و دستمزد موازنه ایجاد می‌کند. این برنامه، مراقبت‌های بهداشتی را حق بدیهیِ بشر قلمداد می‌کند و به نحو قابل ملاحظه‌ای هزینه‌های ناعادلانۀ داروهای تجویزشده در این کشور را کاهش می‌دهد.
 
این برنامه، جوانانِ طبقۀ کارگر را قادر می‌سازد تحصیلات دانشگاهی‌شان را بدون مشقت و ایجاد بدهی به پایان برسانند و سیستمِ مراقبت از کودکان را به طور اساسی بهبود می‌بخشد. 

این برنامه، میلیون‌ها شغل با درآمد خوب ایجاد می‌کند؛ زیرا ما پرچم‌دارِ مبارزه با تغییراتِ آب و هوایی و بهینه‌سازیِ انرژی با حذفِ سوخت‌های فسیلی هستیم و جهان را به این سمت و سو سوق می‌دهیم.

 
ما به برنامه‌ای کارآمد نیاز داریم تا با نژادپرستیِ سیستماتیکِ حاکم بر کشور مقابله کند. ما به اصلاح رویه‌های قضایی و حذف کاملِ تبعیض و نژادپرستی نیازمندیم. به برنامه‌ای نیاز داریم که هزینه‌های نظامی را کاهش دهد، از جنگ جلوگیری کند و دیپلماسی و همکاری‌های بین‌المللی را در رأس کار قرار دهد.
 
این برنامه، سببِ اصلاح قوانین مهاجرت می‌شود و اخذِ حقوق شهروندی را برای بسیاری از مهاجرانِ غیرقانونی هموار خواهد کرد. 
 
 
ناگفته نماند که این برنامه در دستور کار تشکیلاتِ دموکراتیک و سرمایه‌گذارانِ ثروتمندِ حاضر در مبارزات انتخاباتی قرار ندارد. همه این را می‌دانیم؛ اما چه باید کرد؟ استراتژیِ سیاسیِ ما ترقی‌خواهان در سال 2024 چه باید باشد؟ 
 
1- تلاش همه‌جانبه برای شکستِ ترامپ 


باید در ائتلاف با همۀ آن‌هایی باشیم که عزمشان را جزم کرده‌اند، دونالد ترامپ و حزب جمهوری‌خواهِ راست‌گرای او را شکست دهند؛ نه فقط به این دلیل که او گزینۀ "بدتر" است، بل به این دلیل که آیندۀ دموکراسی در مخاطره قرار دارد. ما در این انتخابات صرفاً به انتخاب مجددِ رئیس‌جمهور بایدن نیاز نداریم. باید تیم مشاوران حاذق و همراهانِ حزبیِ خردمندی در کاخ سفید و سنا برای او فراهم کنیم.

 


2- آموزش و سازمان‌دهیِ گروه‌های مردمی 


باید به‌نحوی فزاینده با مردم در ارتباط باشیم و برنامۀ جامع انتخاباتی و اهدافمان را به آن‌ها انتقال دهیم. باید مردم را آموزش و سازماندهی کنیم. مردم آمریکا از وضع اقتصادی و سیاسیِ موجود بسیار ناراضی هستند. آن‌ها خواهان تغییرند. تغییر واقعی به این معناست که آستین بالا بزنیم و مسیر دشواری را بپیماییم. لازمۀ این کار، تحمل ناملایمات و گفتگو با مردم است. باید از مردم بخواهیم به ما بپیوندند؛ حتی اگر کاملاً با ما موافق نباشند. باید از مردم الهام بگیریم و آن‌ها را وارد گود کنیم. این کار ساده ای نیست، اما دقیقاً مطابق برنامه است. 
 
 
3- انتقالِ انتظارات و اهداف به بایدن 


باید این موضوع را برای رئیس‌جمهور و دولت او روشن کنیم که انتظار داریم دورۀ دوم، بهتر و مترقی‌تر از دورۀ نخست باشد. او نباید به هیچ‌وجه در زمینِ دانه‌درشت‌ها بازی کند. باید بداند که زدوبند با آن‌ها خسارات جبران‌ناپذیری به کشور وارد می‌کند. باید به خواستِ فرودستان احترام بگذارد و برای نیازهای طبقۀ کارگر مبارزه کند. مبارزات انتخاباتی او باید بازتابی از اصول مترقیِ حزب دموکرات باشد. 
 
در این زمانۀ تاریک و سخت، چه آسان می‌توان اسیر شک و نومیدی شد. چاره چیست؟ راهی جز استقامت و مبارزه در پیش نداریم. سِحر و جادویی برای حل بحران‌های سیاسی پیچیده‌ای که با آن‌ها مواجهیم، وجود ندارد. آدم در این شرایط لنگ می‌شود و از پا می‌افتد. 

هر گام به پیش، دشوار است و معایب و منتقدانی دارد، اما راه دیگری پیش روی ما نیست. باید ایستاد و جنگید؛ جنگ برای آرمان‌های این نسل و نسل‌های آینده؛ مبارزه برای آیندۀ دموکراسی و نجاتِ زیست‌کره. اکنون، زمانِ تسلیم‌شدن نیست.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان