به گزارش ایسنا، هفتهنامه جامعه پویا نوشت: «مجتمع عظیم پلاسکو در چند دقیقه فروریخت اما هنوز هم پایههای اهمال برخی مسئولان فرونریخته است. در «پنجشنبه سیاه» پایتخت، دهها آتشنشان زیر هزاران تن آوار تیرآهنهای زنگزده، سنگ و آجرهای 60 سال ساخت، بلوکهای قدیمی و بیمسئولیتیها گرفتار شدند تا کمکاریهای تاریخی در حوزه ایمنسازی شهرها با پرکاری آتشنشان شهید و فداکار هم جبران نشود.
مسئولان شهرداری اعلام کردهاند که بارها نسبت به ایمن نبودن این مجتمع تجاری هشدار دادهاند اما سؤال اینجاست که چرا هرگز این ساختمان تجاری به مرز تعطیلی کشانده نشد و فقط به هشداردادن اکتفا شده است. این داستان تلخ فقط به مجتمع تجاری پلاسکو محدود نمیشود. پاساژ علاءالدین هم به عنوان یکی از قطبهای اقتصادی پایتخت وضعیتی به مراتب بدتر از پلاسکو دارد. حدود سه سال از موج هشدارها و تهدید به تعطیلی این مجتمع تجاری میگذرد اما این پاساژ فرسوده نه تنها رنگ تعطیلی به خود ندیده است؛ بلکه حتی مالکان آن دو طبقه دیگر به این مجتمع تجاری اضافه کردهاند.
به گفته محسن پیرهادی، عضو شورای شهر تهران، در محدوده خیابان جمهوری، حدود 40 درصد از مجتمعهای تجاری، اخطارهای ایمنی دریافت کردهاند اما هیچکدام از این اخطارها باعث نشده است که یک مجتمع تجاری به دلیل ناایمن بودن تعطیل شود.
خلأ قانونی و ضعف نظارتهای جدی باعث شده برای سودجویان روزنههایی به وجود بیاید. به طور مثال ابوالفضل قناعتی، عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران انتقاد کرده که پرونده پلمب پاساژ علاءالدین حدود سه سال است که بسته نشده و مالکان با سوءاستفاده از خلأهای قانونی، مانع از تعطیلی این مجتمع شدهاند.
علیرضا سرحدی، کارشناس شهری و عضو هیاتمدیره انجمن صنفی مهندسان صنعت ساختمان هم در گفتوگو با «جامعه پویا» به وجه دیگری از دلایل وقوع فاجعه پلاسکو میپردازد و میگوید: این که مدیریت شهری فقط وظیفهاش را در اخطار دادن به ساختمانهای ناایمن خلاصه کند، هیچ معنایی جز کمکاری ندارد؛ در حالی که مدیریت شهری باید قاطعانهتر با تخلفها برخورد کند و اجازه ندهد که مجتمعهای ناایمن، بدون توجه به هشدارها به فعالیتشان ادامه بدهند.
نبود مدیریت واحد و یکپارچه شهری که در برابر هر حادثه و اهمالی پاسخگو باشد، فقدانی است که به گفته سرحدی میتواند باز هم فجایعی مشابه پلاسکو را به وجود بیاورد.
حال در این شرایط تصور کنید اگر حادثهای مشابه «پلاسکو» در بیمارستانهای فرسوده ما اتفاق بیفتد، چه فاجعه عظیمتری در انتظار خواهد بود. بر اساس گفتههای محمد آقاجانی، معاون درمان وزارت بهداشت، بیش از 65 درصد بیمارستانهای کشور فرسوده هستند؛ یعنی عمری بالای 50 سال دارند. در حال حاضر 570 بیمارستان دولتی و 337 بیمارستان خصوصی در کشور فعال هستند که فرسودگی 65 درصد از این بیمارستانها به معنی یک تهدید جدی و ملموس برای سلامت مردم است. شاید بتوان با تخلیه کردن ساکنان مجتمعهای تجاری فرسوده، آسیبهای جسمی حوادثی مثل پلاسکو را کاهش داد اما بیگمان خارج کردن بیماران از بیمارستانهای فرسوده، فرایندی بسیار دشوار و گاه نشدنی است.
فرسودگی بیمارستانها استخوانی در گلوی نظام سلامت
باور رایج در بین ایرانیها که حتی در ذهن برخی مسئولان هم ریشه دوانده است، ایمنسازی ساختمانها و بناهاست که آن را نوعی فعالیت فانتزی و پول خرجکردنهای اضافی میداند. شاید همین باور غلط موجب شد 17 طبقه مجتمع پلاسکو به تلی از خاک بدل شود و بیش از هزار و 500 میلیارد تومان ضربه اقتصادی به بار بیاورد؛ در حالی که اگر همان کسبه مجتمع، فقط یک درصد از درآمد سالانه خود را صرف ایمنی مجتمع میکردند، حالا آتشنشانان شهید ما امروز به جای سینه سرد خاک در کنار اعضای خانوادهشان بودند.
نداشتن سیستم ضد حریق ساده در مجتمعهای تجاری و بیمارستانهای فرسوده، آتشی زیر خاکستر است که دیر یا زود میتواند سلامت جامعه را بر باد دهد.
فرسودگی بیمارستانها موجب شده در برابر حادثهای شبیه پلاسکو و حتی در برابر یک زلزله خفیف، مقاومت لازم را نداشته باشند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، حدود 88 درصد از بیمارستانهای کشور در برابر وقوع زلزله آسیبپذیر هستند، حتی فرسودگی 65 درصد از بنای بیمارستانها به حدی حاد است که گفته میشود بازسازی این بیمارستانها دیگر صرفه اقتصادی ندارد و باید کاملا کوبیده و از نو ساخته شود.
دکتر محمدحسین قربانی، نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با «جامعه پویا»، فرسودگی بیمارستانها را یکی از مهمترین مشکلات حوزه سلامت میداند و میگوید: این که بیش از نیمی از بیمارستانهای کشور فرسودهاند، نشان میدهد نتوانستهایم در حوزه سختافزاری، گامهای جدی در حوزه سلامت برداریم.
به گفته قربانی بسیاری از بیمارستانهای کشور در برابر حوادثی مثل زلزله بسیار ناایمن هستند و تحمل حوادث غیرمترقبه را ندارند.
این موضوع که بیمارستانهای فرسوده باید هر چه سریعتر اصلاح شوند، مسئلهای است که همه کارشناسان نظام سلامت بر آن اتفاق نظر دارند اما این نماینده مجلس تأکید دارد این کار نیازمند تخصیص اعتبارات قابل توجه است و بدون تخصیص این اعتبارات، صحبت از رفع فرسودگی بیمارستانها در حد شعار باقی میماند.
به قول او برای تجهیز بیمارستانهای فرسوده، حداقل به سالی 10هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است تا بتوان اوضاع فرسوده مراکز درمانی را اصلاح کرد و به استانداردهای جهانی نزدیک شد.
اما با وجود اعتبارات فعلی نظام سلامت، تخصیص چنین اعتباراتی برای بازسازی بیمارستانهای فرسوده اتفاقی در حد محال است. باید در نظر داشت که کل بودجه طرح تحول سلامت در سال 95 به عنوان بزرگترین طرح اجتماعی دولت در نهایت به چهار هزار میلیارد تومان میرسد که طبیعی است این اعتبارات نمیتواند حتی پاسخگوی بازسازی تعداد محدودی از بیمارستانهای فرسوده باشد.
قربانی معتقد است در این شرایط باید از بخش خصوصی کمک گرفت و با ترغیب آنان به سرمایهگذاری در حوزه سلامت، امکانی را فراهم کرد که سرمایهگذاران برای اصلاح زیرساختهای نظام سلامت راغب باشند اما به باور این نماینده مجلس، به این فرایند علمی و جهانی بیتوجهی شده است؛ طوری که همیشه انتظار داشتهایم با اعتبارات دولتی به جنگ زوال تدریجی بیمارستانهای فرسوده برویم.
سیامک مرهصدق، دیگر عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در گفتوگو با «جامعه پویا» به شکل دیگری به ضرورت نوسازی مراکز درمانی فرسوده میپردازد و میگوید: همیشه هم نباید منتظر یک اتفاق ناگوار باشیم که در پی آن به فکر نوسازی بیمارستانهای فرسوده بیفتیم. حتی اگر هیچ اتفاقی هم رخ ندهد، باید به فکر شأن و منزلت بیماران باشیم و برای احترام به بیمار هم که شده، فرسودگی بیمارستانها را ترمیم کنیم.
به گفته این نماینده مجلس، بیمار حق دارد در بیمارستانی مجهز و غیر فرسوده خدمات درمانی دریافت کند. این که فکر کنیم ظاهر بیمارستان اهمیت ندارد، تصور کهنهای است که باعث نارضایتی بیمار میشود حتی اگر بهترین خدمات درمانی را هم به بیمار ارائه دهیم.
پلاسکوی بیمارستانی، بیماران را زنده به گور میکند
وقتی پلاسکو در چشمبرهمزدنی فرو ریخت. هیچکس قبل از آن فکر نمیکرد که روزی ضربان قلب پوشاک پایتخت برای همیشه در زیر حجمی از دود و آتش و آوار خاموش شود. برای خیلی از بیمارستانهای فرسوده هم تصور دیوارهای فروریخته، بیماران مدفونشده در زیر آوار، شعلههای سرکشیده و تجهیزات پزشکی ذوبشده تصوری محال به نظر میرسد اما کافی است در همین شهر تهران، زلزلهای شش ریشتری اتفاق بیفتد تا همه این صحنههای به ظاهر محال را به نظاره بنشینیم.
در حالی که تهران را به عنوان شهری برخوردار میشناسیم اما وضعیت فرسودگی مراکز درمانی پایتخت بسیار حادتر از بسیاری از شهرهای کشور است.
چندی قبل، سعید شریفزاده، مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با ارائه آماری قابل تأمل اعلام کرد در بیمارستانها بیماران و افراد ناتوان حضور دارند که در زمان بروز حادثه یا حریق نمیتوانند به خودشان کمک کنند. این موضوع مشکلی است که شامل 90 درصد بیمارستانهای تهران میشود.
مسئله فرسودگی و قدیمی بودن تأسیسات بیمارستانهای پایتخت دامن محیط زیست را هم گرفته است؛ به طور مثال بر اساس آمارهای اعلام شده، شهر تهران با دارا بودن حدود 150 بیمارستان، حدود هشت درصد از بیمارستانهایش فاقد سیستم تصفیه فاضلاب و حدود 34 درصد دارای تصفیهخانه با عملکرد ناقص هستند. به تعبیر دیگر میتوان گفت حدود 40 درصد بیمارستانهای پایتخت، فاقد مراکز تصفیهخانه استاندارد هستند و فاضلابهای خطرناک بیمارستانی را به شبکه آبهای سطحی و چاهها سرازیر میکنند.
علاوه بر این که سازه بسیاری از بیمارستانهای کشور فرسوده است، تختهای بیمارستانی هم با فرسودگی گلاویز هستند. به گفته وزیر بهداشت، هماکنون 62 درصد تختهای بیمارستانی کشورمان فرسودهاند که حتی این آمار در تهران به 64 درصد میرسد.
دکتر علیرضا فهیمزاده، فوقتخصص بیماریهای عفونی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی هم در گفتوگو با «جامعه پویا» به رابطه مستقیم افزایش عفونتهای بیمارستانی با تشدید فرسودگی مراکز درمانی اشاره میکند و میگوید: شکی نیست که هر چقدر بیمارستانها فرسودهتر و تجهیزات آنها قدیمیتر باشند، سطح ایمنی و بهداشت در آن بیمارستانها هم افت میکند.
به گفته این استاد دانشگاه نمیتوان انتظار داشت وقتی در بیمارستانی فرسوده ابتداییترین تجهیزات برای ارتقای ایمنی و بهداشت هم وجود ندارد، عفونت بیمارستانی اتفاق نیفتد.
نکته دیگری که این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بر آن تأکید دارد، تأثیر منفی بیمارستانهای فرسوده در جذب بیماران داخلی و خارجی است. در شرایطی که مراکز درمانی جهان تلاش دارند با تجهیز بیمارستانها به جذب گردشگر سلامت روی بیاورند، بیمارستانهای فرسوده ما نمیتوانند جذابیتی برای بیماران خارجی داشته باشند.
نکته قابل تأمل دیگری که بحران بیمارستانهای فرسوده را تشدید میکند، افزایش سالانه تعداد این بیمارستانهاست. به گفته وزیر بهداشت، بیمارستانهایی در استانهای مختلف داریم که 28سال پیش ساخت آنها شروع و نیمهتمام رها شده است. حال تصور کنید وقتی همین بیمارستانهای نیمهکاره که تعدادشان هم کم نیست، بخواهند افتتاح شوند، در همان لحظه افتتاح، فرسوده به حساب میآیند!
روند طولانی افتتاح بیمارستانهای نیمهکاره و بالارفتن طول عمر بیمارستانهای فعال، دو عامل حیاتی است که باعث میشود آمار بیمارستانهای فرسوده و در معرض خطر، نهتنها کمتر نشود؛ بلکه سالبهسال هم شیب صعودی داشته باشد.»