عصر ایران- حسن روحانی رییس جمهوری پیشین ایران و عضو کنونی مجلس خبرگان رهبری در بخش پایانی بیانیۀ خود در واکنش به رد صلاحیت در انتخابات پیشروی مجلس خبرگان رهبری بار دیگر رأی اعتراضی را بهتر از رأی ندادن دانسته است.
هر چند به نظر میرسد او میخواهد از مدل واکنش هاشمی رفسنجانی در واکنش به ردصلاحیت خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 تبعیت کند که رییس جمهوری اسبق ایران از کاندیداتوری حسن روحانی حمایت و آرای خود را به جانب سبد رأی او هدایت و با یاری سید محمد خاتمی و پایگاه گستردۀ اجتماعی او روحانیِ آن زمان اصولگرا را بر کرسی ریاست جمهوری نشاندند، اما مشخص نیست 10 سال بعد از آن حسن روحانی چه در سر دارد چرا که انتخابات ریاست جمهوری در میان نیست و روحانی نامزد خبرگان بود و مجوز نگرفت در حالی که قلت نامزدها به گونهای است که در برخی استانها مانند خراسان جنوبی که ابراهیم رییسی نامزد شده رقیبی وجود ندارد و در بعضی مانند زنجان نامزد تأیید صلاحیتشده باقی نمانده و در استان فارس تعداد تأیید شدههای خبرگان کمتر از صندلیهای مورد نیاز است و فرمول روحانی اگر هم جواب دهد منحصر به استان تهران باید باشد.
تارنمای انصاف نیوز همین موضوع را با 4 کنشگر و تحلیلگر سیاسی در میان گذاشته: رسول منتجبنیا دبیر کل حزب اصلاحطلب جمهوریت، مهرداد خدیر عضو شورای سردبیری و نویسندۀ تارنمای عصر ایران، علی باقری فعال سیاسی و صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی.
مسأله را حل نمیکند - منتجبنیا
رسول منتجبنیا ، دبیر کل حزب جمهوریت دربارهی رای اعتراضی گفت: با این روش نمیشود مسئله را حل کرد بهترین کار مسئولان نظام این است که سعه صدر به خرج دهند؛ دست از ردصلاحیتهای فلهای بردارند و اجازه دهند نخبگان و کاندیداهای مردمی وارد صحنه شوند تا خود مردم تصمیم بگیرند.
منتجبنیا به انصاف نیوز گفت: آنچه آقای روحانی در بیانیهی خود گفتهاند را خودشان میبایست توضیح دهند که مقصودشان از رای اعتراضی چیست. من نمیتوانم صحبت ایشان را تفسیر کنم ولی ظاهرا ایشان خواسته است که به طور ضمنی مردم را به پای صندوق رای دعوت کند و به دلیل آنکه کاندیدای مردمی میان کاندیداها کم هست مردم در انتخابات حضور پیدا کنند ولی رای به کاندیداهایی که قبول ندارند ندهند یا رای سفید و رای باطله بدهند. قاعدتا چنین منظوری دارند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه میگوید: جای بحث دارد که آیا این کار درستی است که مردم در انتخابات شرکت کنند و آنها را تشویق کنیم که رای باطله بدهند یا نظر دیگری باید مورد توجه قرار بگیرد. در شرایط فعلی آنچه احساس میشود این است که بیشتر مردم ناراضی هستند و آمادگی حضور پای صندوق رای را ندارند. هر چه هم دعوت میشوند و به طرق مختلف تهدید و یا تطمیع میکنند فکر نمیکنم حرکت قابل لمس و احساسی بین مردم ایجاد شده باشد.
دبیرکل حزب جمهوریت دربارهی امکان تغییر این شرایط گفت: اینکه تا زمان انتخابات چه حادثهای رخ دهد را خدا میداند اما فعلا یخ جامعه به هیچ وجه آب نشده و مردم ناراضی و بی اعتماد هستند. صرفا اقلیت معدودی تصمیم به شرکت در انتخابات دارند. نتیجهی روندی که تا به حال دنبال شده شدت گرفتن بی اعتمادی مردم است. با روش رای اعتراضی نمیشود این مسئله را حل کرد. بهترین کار این است که مسئولان نظم سعه صدر به خرج دهند، دست از رد صلاحیتهای فلهای بردارند و اجازه دهند نخبگان و کاندیداهای مردمی وارد صحنه شوند تا خود مردم تصمیم بگیرند.
منتجبنیا گفت: مردم در حال حاضر احساس میکنند که بخشهایی از نظام به جای آنها تصمیم میگیرند و حضورشان را بی اثر میدانند. این برداشت مردم نتیجهی کاریست که بعضی مسئولان نظام انجام دادهاند و حالا به اینجا رسیدیم. من فکر میکنم نظارت استصوابی و ترس از رای مردم و حضور فعال آنها باید جایی خاتمه پیدا کند. لازم است که یکی از دو راه را انتخاب کنند. یا به مردم حق دهند به کاندیداهای موردنظرشان طبق قانون رای دهند و نظارت استصوابی لغو شود یا از اساس قانون اساسی را تغییر دهیم و اصول آن دربارهی مجلس حذف شود تا مجلس تشریفاتی شبیه عربستان ایجاد کنیم و تعدادی از نخبگان انتصاب شوند. مجلسی که جنبهی مشورتی دارد. نه مردم را به زحمت بیندازیم، نه مسئولان، نه هزینه ایجاد شود و نه اختلافات هر ساله ایجاد شود.
با براندازان و احمدی نژاد مرزبندی کرده- مهرداد خدیر
مهرداد خدیر - روزنامهنگار- نیز دربارۀ پیشنهاد حسن روحانی به انصاف نیوز گفته: رأی اعتراضی بهتر از رأی ندادن است اما مشکل این است که در شرایط فعلی جناح حاکم بیشتر بر نرخ مشارکت تاکید دارد و بعید نیست آرای باطله و اعتراضی را هم به حساب خود مصادره کند.
او با اشاره به بیانیۀ روحانی پس از رد صلاحیت در انتخابات خبرگان گفت: آقای روحانی میبایست نسبت به رفتار و در واقع اهانتی که به او و پیشینهاش شده بود اعتراض میکرد و در عین حال میخواست به گفتمان اعتدالی خود نیز پایبند باشد. ما پیش از این تجربۀ رد صلاحیت آقای احمدینژاد و رفتار او پس از رد صلاحیت را هم شاهد بودهایم. به نظر میآید روحانی قصد داشته در بیانیه هم با براندازان و هم با مدل احمدینژاد مرزبندی کند. چرا که اگر روحانی این بخش رای اعتراضی را در بیانیۀ خود نمیآورد، طبیعتا رئیس جمهور سابق را در کنار رییس جمهور پیش از روحانی قرار میدادند.
این روزنامهنگار در ادامه گفت: روحانی بیشتر میخواست مسئولیت را به شکل تام و تمام متوجه شورای نگهبان کند و وفاداری خود را با دیگر ارکان نظام که خود نیز جزو چهرههای اصلی آن بوده و هنوز هم به آن وفادار است نشان دهد. به نظر من مقصود اصلی روحانی نشان دادن مرزبندی است اما دقیقا نمیدانم در عمل چگونه میتوان سازوکاری یافت که هم رأی اعتراضی داشت و هم این رأی اعتراضی مصادره نشود.
زیرا رای اعتراضی هنگامی امکانپذیر است که از اسامی کاندیداهای مختلف و جایگزین آگاه شویم. سوال این است آیا ایشان جایگزینی دارد یا میخواهد نقش آقای هاشمی رفسنجانی در سال 92 را ایفا کند که بعد از رد صلاحیت خود توصیه به رأی به آقای روحانی توصیه کرد. البته این بار این مشکل هم وجود دارد که حامیان گفتمان روحانی فعلا با صندوق رای بر سر مهر نیستند. [در حالی که سال 92 این گونه نبود].
مهرداد خدیر گفت: رأی اعتراضی بهتر از رأی ندادن است اما مشکل این است که در شرایط فعلی جناح حاکم بیشتر بر نرخ مشارکت تاکید دارد و بعید نیست آرای باطله و اعتراضی را هم به حساب خود مصادره کنند. رأی اعتراضی به ساز و کار خاصی نیاز دارد و فعالان سیاسی باید آن را بررسی کنند. البته روشن است که میخواهند از لفظ تحریم -که تبعات سیاسی و امنیتی سنگینی دارد و مرزهای با براندازان را مغشوش میکند - بپرهیزند اما این را که چه تفسیری از رأی اعتراضی میتوان کرد باید فعالان سیاسی بررسی کنند.
وی یادآور شد: تجربۀ ما نشان میدهد رأی مردم در بیشتر دورههای گذشته انتخابات اعتراضی بوده است. حتی در انتخابات سال 84، چه کسانی که در دور دوم به آقای هاشمی رفسنجانی رای دادند و چه به آقای احمدینژاد نوعی «نه» را مینوشتند. [هر گروه دیگری را نماینده قدرت مستقر میدانست] و در واقع ایرانیان در انتحابات [25 سال اخیر] کمتر رأی «آری» نوشتهاند منهای سال 96 که «آری به روحانی» بود و سال 80 که «آری به خاتمی». (دو رییس جمهور مستقر). میتوان گفت مسئولان نظام این هنر را داشتند که این «نه» را مدیریت کنند و «نه» در قالب رأی به اسامی دیگر مورد وثوق و تایید بود. اما از انتخابات سال 98 و 1400 به این طرف یا آن هنر رو به ضعف رفته یا ارادهای وجود دارد که آن «نه» را به سمت آرای باطله و یا رای ندادن سوق دهند. اما چون تعبیر صریح «رای اعتراضی» ایدۀ آقای روحانی است طبیعتا خودشان در روزهای آینده بیشتر توضیح خواهند داد.
در انتخابات محلی و خبرگان سخت تر است- علی باقری
علی باقری میگوید:مسئله طراحی رای اعتراضیست؛ کاری که در انتخابات محلی مانند مجلس و خبرگان سختتر است. به گفتهی این فعال سیاسی این نوع از رای دادن در انتخابات محلی ممکن است فقط مشارکت بالا ببرد و هیچ پیامی را انتقال ندهد.
او در مورد رای اعتراضی در بیانیهی حسن روحانی میگوید: ابعاد رای اعتراضی هنوز روشن نیست. رای اعتراضی مثبت و فعال نسبت به انتخاباتی است که شرایط عادی و با کاندیدا فراهم نیست. تعریف رای اعتراضی این است. شکل گیری و امکان طراحی رای اعتراضی در انتخابات سراسری و محلی دو حالت متفاوت است.
طراحی رای اعتراضی در انتخابات سراسری نه فقط در ایران بلکه در جهان سادهتر است زیرا آرا در کل کشور تجمیع میشود. اگر یکی از مصادیق معروف رای اعتراضی رای سفید باشد در کل کشور تجمیع می شود درصد آن معنادارتر است. حال آنکه در انتخابات محلی و خبرگان تاثیرگذاری آن پایینتر میآید و طراحی رای اعتراضی هم مشکل می شود. رای اعتراضی در بعضی حوزهها ممکن است صرفا باعث بالا رفتن مشارکت شود و هیچ معنا و پیامی را انتقال ندهد.
طراحی رای اعتراضی در انتخابات محلی کار پیچیدهای است و نیاز به وقت گذاشتن و خلاقیت دارد. همانطور که خود آقای روحانی هم به شکل کلی اشاره کردند و از صاحب نظران خواستند مردم را راهنمایی کنند که چگونه رای اعتراضی دهند.
در کل این ایده را جهتگیری بسیار هوشمندانهای میدانم. اعتراض به شرایط کشور و انتخابات از طریق مشارکت و نه عدم مشارکت جهتگیری هوشمندانه، قابل قبول و قابل دفاعی است اما همانطور که عرض کردم و ایشان هم گفتهاند عملیاتی شدنش نیاز به صاحب نظرانی دارد که تجارب کشورهای مختلف را مطالعه کردهاند.
در جامعه ما در این چهل و چند سال پس از انقلاب تجربه اعتراضی رای معمولا به شکل مقاومت منفی کمتر سابقه داشته یا شاید وجود نداشته. غایت رای اعتراضیای که به کار بردند رای دادن به کاندیدای دیگر است که به شکل نسبی مورد قبولشان بوده و کاندیدای اصلی نبوده است. برای عدم ورود یک کاندیدای خاص به شکل سلبی رای اعتراضی میدادند. اما مدل های دیگر رای اعتراضی مثل سازماندهی رای سفید سابقه ندارد و فرهنگش هم شاید وجود ندارد. به هرحال باید برای پیدا کردن راه عملی کردنش تلاش کرد.
بحث دیگر بحث سلامت شمارش آرا و اعلام نتایج واقعیست که یک پارامتر مهم است و اگر وجود نداشته باشد رای اعتراضی را بیحاصل میکند. علیرغم وقت کم باید روی این ایده کار شود.
کاملا بیمعنی است- صادق زیباکلام
صادق زیباکلام ،استاد دانشگاه بر این باور است که پیشنهاد روحانی برای رای اعتراضی کاملا بیمعناست و میگوید: این کار را کنیم که چه شود؟ که بعد بگویند شصت درصد، هفتاد درصد در انتخابات شرکت کردند!
او به انصاف نیوز گفت: روحانی بر سر دوراهی شرکت یا عدم شرکت در انتخابات قرار گرفته است. این مشکلی است که برای خیلی از اصلاحطلبان همواره وجود داشته که با انتخابات چه کنند. اگر بگویند نمیخواهیم در انتخابات شرکت کنیم جدا از اینکه امکان اعلام جرم علیه آنها توسط قوه قضاییه به اتهام تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام وجود دارد، این پرسش هم برای آنها مطرح است اگر در انتخابات شرکت نکنیم چه راهکاری برای تغییر و تحول و پیشرفت و توسعه باقی میماند؟!
او در ادامه گفت: این بار این شتر در خانهی آقای روحانی هم خوابیده است. ایدهی ایشان مبنی بر رای اعتراضی کاملا بی معناست. یعنی چه در انتخابات شرکت کنیم و رای اعتراضی دهیم؟ این کار را کنیم که چه شود؟ که بعد بگویند شصت درصد، هفتاد درصد در انتخابات شرکت کردند!
این تحلیلگر سیاسی گفت: آنچه آقای روحانی گفته هیچ معنا و مفهومی ندارد. شاید ایشان خواستهاند مسئولیت حقوقی اینکه بگویند شرکت نکنند متوجهشان نشود. رای سفید چه چیزی را میرساند؟! بر فرض هم گفته شود درصد بالایی رای اعتراضی دادهاند چه اثر و فایدهای دارد؟! چه کسی به آقای رئیسی در این دو سال و اندی گذشته اعتراض کرده که شما سی درصد آرا را داشتید؟! و رای اعتراضی از رای شما بیشتر بوده یا کمتر بوده. اینها ملاک و میزان نخواهد بود.
زیباکلام با بیان اینکه “چه آقای روحانی و چه اصلاحطلبان میبایست رویکرد و سیاست درستی را دربارهی انتخابات پیش بگیرند”، گفت: اینکه بگوییم در انتخابات شرکت کنید و یا با شورای نگهبان و وزارت کشور مذاکره کنیم که رد صلاحیتها سفت و سخت نباشد نشان داده هیچ اثری تا به حال نداشته است. به گمان من راه حل صحیح این است که بگوییم انتخاباتی که با مکانیسم نظارت استصوابی است نمیتواند انتخابات موجه و قابل قبولی باشد و با استانداردهای دموکراسی سازگاری داشته باشد. تا نظارت استصوابی باشد و بدون هیچ دلیل منطقی افراد را رد صلاحیت و از انتخابات محروم میکنند باید این مسئله را مورد توجه قرار دهیم.