پوتین در این مصاحبه 2ساعته که تقریبا بیش از 40 دقیقه آن به بازخوانی تاریخی پیوند اوکراین با روسیه پرداخته بود، در مقابل یکی از سوالات کارلسون که «انفجار خط و لوله انتقال گاز نورد استریم» کار چه کسی میتواند باشد، هر چند به طور مستقیم سازمان سیا را متهم نکرد اما اثر انگشت این سازمان در انفجار این خط لوله مهم را هم نادیده نگرفت و وقتی در مقابل گفته مصاحبه کننده که اگر مدارکی دارید که کار سیا است چرا این مدارک را منتشر نمیکنید پاسخ در خور توجهی داد که نشانه تیزهوشی و موقعیتشناسی پوتین است. پاسخ پوتین این بود که رسانهها و تبلیغات در جهان در دستان آمریکاست؛ بنا بر این انتشار این مدارک نفعی برای روسیه ندارد . به عبارتی به هزینه فایده آن نمیارزد.
در واقع پوتین میگوید خودش را وارد حوزه رقابتی که هیچ فایدهای برای او و روسیه ندارد نمیکند. در بخش تبلیغات و رسانه او به خوبی در این 2ساله متوجه شده که در این حوزه، رسانههای آمریکایی دست برتر را دارند و اگر هم مدرکی را منتشر کند که حاکی از دخالت مستقیم یا غیرمستقیم سیا باشد باز هم جو غالب تبلیغات میتواند آن را خنثی کند. پوتین در عوض، حوزه رقابت را نه در عرصه تبلیغات و رسانه، که در حوزه دیگر یعنی حوزه نظامی، تعریف کرده است. حوزهای که روسیه در آن تخصص کامل دارد و میتواند گوی رقابت را برباید.
پاسخ پوتین به سوالات دیگر هم قابل تامل است و میدانست که از چه و از که حرف بزند. او عملا در مقابل رسانه آمریکایی آنها را متهم به حمایت از « نازی گرایی» نوین که در اوکراین ریشه دوانده کرد. استدلال او در این باره این چنین است : در زمان جنگ جهانی دوم وقتی آلمان هیتلری به شوروی حمله کرد، ملیگراهای اوکراینی با حمایت نازیها به مقابله با پارتیزانهای شوروی پرداختند و داعیه استقلال از شوروی را داشتند. یکی از این ملیگراها که از نازیها حمایت میکرد، پدر پدربزرگ زلنسکی، رئیس جمهور فعلی اوکراین، بود. در واقع پوتین جنگ با اوکراین را به یک سابقه تاریخی پیوند زد . یک طرف این سابقه آلمان هیتلری و نازیها قرار دارند – آن طور که پوتین ادعا میکند اکنون شخصیتهای اسطورهای و قهرمانی اوکراین اکثرا افرادی هستند که در زمان جنگ جهانی دوم در کنار ارتش آلمان با ارتش شوروی میجنگیدند- طرف دیگر کسانی هستند که از سابقه مبارزه با آلمان هیتلری و نازیسم برخوردار هستند- ارتش روسیه و طرفداران روسیه در اوکراین. در واقع دو قطبی کردن جنگ اوکراین با این پهنه و سابقه تاریخی کار شگرفی بود که پوتین در این مصاحبه در کنار موضوع گسترش ناتو و زیر سوال بردن آن، انجام داد.
پوتین در بخش دیگری از این مصاحبه سعی کرد تمامی تبلیغات غرب را مبنی بر اینکه روسیه دنبال کشور گشایی است، با این پرسش که چرا باید ناتو بیاید زیر گوش روسیه؟ زیر سوال ببرد . پیش از این یک کارشناس ژئوپلیتیک یک سوال از حکومت آمریکا کرده بود و آن این بود که اگر روسیه یک پیمان دفاعی با کشورها – مثل ناتو – ببندد، آیا اجازه میدهد کوبا یا مکزیک که از همسایگان ایالات متحده هستند وارد این پیمان شوند؟ این سوال را پوتین با شیوه دیگری مطرح کرد و آن این بود که گسترش ناتو در کنار روسیه با چه هدفی دنبال میشد؟ چرا پس از فروپاشی شوروی، روسیه که میخواست عضو ناتو شود، ما را قبول نکردند؟ اینها سوالاتی بود که پوتین در بخشی از مصاحبه 2ساعته خود با تاکرکارلسون مطرح کرد. من فکر میکنم این مصاحبه فارغ از هر قضاوتی ارزش شنیدن و کار کردن در رسانههای ایران را داشت . این یکی از غفلتهای رسانهای ایران بود.