عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - ماجرای کلاهبرداری کوروش کمپانی ، تبلیغات سلبریتی ها و انتشار خبرهای تبلیغاتی گسترده در رسانه ها، بحث و جدل های ادامه داری دارد.
بر پایه آمار غیررسمی، کلاهبرداری کوروش کمپانی حدود 2 هزار میلیارد تومان و تعداد مالباختگان حدود 100 هزار نفر براورد می شود. شرکتی که با وعده پیش فروش گوشی موبایل آیفون حدود 20 تا 30 میلیون تومان زیرقیمت، پول مشتریان را دریافت می کرد و بعد از مدتی فعالیت و تحویل گوشی، مالکان آن با پول، فراری شدند.
هر روز که از این ماجرا می گذرد ابعاد عجیب و غریب تری از آن مشخص می شود و شگفتی بیشتری را سبب می شود.
مقصر بزرگ : سازمان های دولتی و نظارتی
در ماجرای کلاهبرداری کوروش کمپانی، بعد از کلاهبرداران، تقصیر اول و بزرگ برای نهادهای دولتی و نظارتی است. عبور سالم و بی دردسر کلاهبرداران کوروش کمپانی از نهادهای متعدد اجرایی و نظارتی، موضوعی تعجب برانگیز است. باور کردنی نیست همه این نهادها وسازمان ها متوجه مقدمات کلاهبرداری بزرگ نشده باشند با اینکه شیوه مورد استفاده در کلاهبرداری، روش نخ نما و تکراری در جهان است.
این چندمین زنگ خطری است که درباره شکست نهادهای دولتی و ناظر دربرابر کلاهبرداری به صدا درمی آید. اینکه چگونه ممکن است نهادهای ناظر و اجرایی، به سراغ این شرکت نرفته باشند و به فعالیت های مشکوک آن ورود نکرده باشند. مگر اینکه پاسخ را احتمالا باید در لایه هایی از فساد مالی - اداری و ناکارآمدی سازمانی جستجو کرد.
این سوال مطرح می شود وقتی یک شرکت تنها با انگیزه کلاهبرداری اقتصادی، این چنین می تواند با موفقیت از انبوه سازمان های دولتی و نظارتی عبور کند اگر انگیزه سوء استفاده سیاسی - امنیتی در کار باشد در این صورت حجم آسیب پذیری سازمان های دولتی و نظارتی به چه میزان خواهد بود؟
در نتیجه، سهم بزرگ تقصیر در وقوع کلاهبرداری کوروش کمپانی بر عهده نهادهای دولتی و نظارتی است.
شاید یکی از دلایل ناکامی این سازمان ها در تشخیص و پیگیری و جلوگیری از کلاهبرداری، تمرکز آنها بر مسائل حاشیه ای و فرعی و شبه مسئله باشد. مسائلی که در چند سال اخیر، جای خود را به مسائل اصلی داده اند و دغدغه و توجه مسوولین را به سمت خود جلب کرده اند. به نظر می رسد این سازمان ها در اولویت بندی دچار اشتباه شده اند. جای تعجب است که با وجود گذشت روزها از این ماجرا، سازمان های دولتی و نظارتی به صورت حداقلی و کمترین واکنش و توضیح را داشته اند.
مسوولیت چهره ها در برابر تبلیغات
یکی از بخش های مورد توجه در این ماجرا، حجم تبلیغاتی است که سلبریتی ها و چهره های مشهور برای " کوروش کمپانی" داشتند.
سوال اینجاست ایا این چهره های معروف و مشهور که افراد محبوب و موجه هم در میان آنها دیده می شود در برابر این کلاهبرداری مسوولیت دارند؟ پاسخ مثبت است. آنها نقش و مسوولیت غیرمستقیم و غیرآگاهانه دارند چرا که برای فعالیتی تبلیغات انجام دادند که مشکوک به کلاهبرداری بود.
تبلیغات چهره ها، بسیاری از شهروندان دارای تردید را تشویق کرد به پیش خرید و پرداخت پول اقدام کنند. به آنها اطمینان داد از تردید عبور کنند. همانگونه که سکوت نهادهای اجرایی و نظارتی دربرابر پیش فروش جنجالی و مشکوک آیفون، به این فعالیت، مشروعیت ضمنی داد.
آنها تبلیغات اطمینان بخش در برابر شک و تردیدها به فعالیت کوروش کمپانی داشتند. تبلیغات آنها، علیه شک و تردیدها بود بدون اینکه خودشان درباره این شک و تردیدها بررسی مستقل و جداگانه و حرفه ای داشته باشند.
اینکه اصولگراها از وقوع این شرایط برای سلبریتی ها، خوشحال و شادمان اند؛ اینکه نهادهای مسوول در برابر فعالیت های کوروش کمپانی به وظیفه قانونی خود عمل نکرده اند؛ نافی مسوولیت چهره ها در تبلیغات نادرست برای این مجموعه نیست. تبلیغاتی که به صورت ناآگاهانه، مسیر کلاهبرداری را صاف کرد. چهره ها بدون اینکه خودشان بدانند، جاده صاف کن کلاهبرداری بزرگ شدند.
حداقل مزیت این ماجرا این است که در حوادث آینده، چهره های معروف درباره تبلیغات، جانب احتیاط را در پیش بگیرند و به صرف وجود مجوز و دریافت پول، چشم خود را بر چارچوب های حرفه ای تبلیغات و مسوولیت پذیری خود نبندند.