چه چیزهایی فهمیدیم
خب البته ما کمی هم در حال بیانصافی هستیم. دوشنبهشب چیزهای زیادی آموختیم که نمیشود آنها را نادیده گرفت. مثلا فهمیدیم یک مربی فوتبال بعد از شکست و ناکامی میتواند در توضیح عملکردش چیزی حدود 20 بار بگوید: «خب فوتباله دیگه» و این یعنی خیلی چیزها در حوزه اختیار و تصرف کادر فنی نیست، مثل توپی که در بازی با قطر به پای سعید عزتاللهی خورد و وارد دروازه ایران شد. در مقابل فقط ما متوجه نشدیم که آیا پنالتی کسبشده به سود ایران روی اشتباه دو مدافع ژاپن هم در همین دایره «فوتباله دیگه» میگنجد یا آن دیگر به هنر و درایت کادرفنی تیم ملی ایران مربوط میشود؟ به شکل شگفتانگیزی گویا هر جا برنده و موفق میشویم به خاطر دانش و توانایی آقایان است و هر کجا باز میمانیم، صرفا به اقبال ضعیف و بدشانسی مربوط میشود! همچنین ما دوشنبهشب فهمیدیم تیم ملی ایران میتواند فقط با یک کلینشیت از جام ملتها اوت شود و با دریافت هفت گل دروازهاش حتی بیشتر از تاجیکستان و ازبکستان باز شود، اما سرمربیاش روی آنتن زنده سینه را سپر کند و بگوید: «ما بهترین ساختار دفاعی جام را داشتیم و کمترین موقعیت گل را به حریفان دادیم.» دست شما درد نکند! دوشنبهشب حتی چیزهای بیشتری هم فهمیدیم؛ اینکه میشود بهترین بازیکن حریف را در گروه تلگرامی آنالیز کرد و او را مثل اکرم عفیف کاملا از کار انداخت. انصافا هم بازیکن قطری برابر ایران هیچ کاری از پیش نبرد؛ فقط یک گل زد، یک پاس گل داد، یک گل دیگر را ساخت، یک اخراجی گرفت و چند مرتبه دیگر هم ساختار دفاعی تیم ملی را به هم ریخت. معلوم نیست اگر آنالیز نشده بود چه اتفاقی میافتاد!
خدا را شکر!
باز جای شکرش باقی است آقای قلعهنویی از سوی فدراسیون فوتبال تا پایان جامجهانی 2006 در سمت خودشان ابقا شدند، وگرنه با این توپ پری که ایشان به تلویزیون آمده بودند، در صورت جدایی حتما یک دوره 17 ساله دیگر را هم اختصاص میدادند به شرح ظلم و جوری که در این دوره بر او رفت؛ شبیه همان کاری که در تمام این 17 سال در مورد جام ملتهای آسیا 2007 انجام داد. بمانید، به کارتان ادامه بدهید و از گناه کسانی هم که فکر میکنند تیم ایران بعد از 6 برد پیاپی برابر قطر و دریافت تنها یک گل از این تیم نباید در یک مسابقه حساس با 3 گل به عنابیها میباخت، بگذرید!