مورد اول/ این آمار ترسناک
خیلی راه دور نرویم؛ تا چند سال پیش، سریال ها آمار مخاطب بالای 50 درصد داشتند اما حالا بیشترین آمار یک سریال، فقط 29 درصد است. این اتفاق در شرایطی برای «سرزمین مادری» رخ داده که سریالی پرستاره و با کیفیت است و از حاشیه توقیف 10 ساله بهره می برد. تازه، سریال از تلوبیون پلاس هم پخش می شود و همین 29 درصد مخاطب را باید به حساب بستر پخش اینترنتی آن گذاشت.
راستی، چنین سریالی اگر پیش از دوران تحول روی آنتن می رفت، آمار مخاطبان آن چند برابر نمی شد؟! این یعنی تلویزیون به نقطه ای رسیده که کاری از دست سریال های پرستاره هم برنمی آید. چون اساسا کلید قهر مخاطب در دوران موسوم به تحول خورده شد. برویم سراغ آمار بقیه محصولات سیما: سریال «مستوران» 12 درصد، سریال «ترور» 9 درصد، سریال «بیست کویید» 4 درصد و سریال جدید «سنجرخان» 4 تا 6 درصد.
این سریال را قرار بود زنده یاد ضیاءالدین دری بسازد که آثارش همواره جزو پرمخاطب های تلویزیون بوده. اجل مهلت نداد و محمد حسین لطیفی با تغییر فیلمنامه دری آن را کارگردانی کرد.
«بیست کویید» یک اثر به شدت ضعیف است اما «مستوران» و «ترور» استاندارهایی داشتند. جالب آن که هر دو از تولیدات خارج از صدا و سیما هستند.
مورد دوم/ بحران تحول
مدیران فعلی صدا و سیما کار خود را با شعار تحول شروع کردند. ابتدا سراغ خانه تکانی رفتند و وقتی دیدند راه به جایی نمی برند، به نقطه اول بازگشتند. این بازی مارپله اما خطرناک بود و اعتماد مخاطب از دست رفت تا جایی که از سریالی چون «سرزمین مادری» کاری ساخته نیست. در این تحول 4 درصدی، گروه های تولیدی در سیما جایگزین تهیه کنندگان قبلی و عمدتا کاربلد شده اند.
از آن سو طبق اخبار، بسیاری از چهره های با سابقه در حال کوچ به سمت پلتفرم ها هستند. نمونه تازه اش رضا رشیدپور که در آستانه بازگشت به شبکه سه با نطق اعتراضی مجری «سید خندان» و «پاورقی» مواجه شد. یا برادران آقاگلیان که روزگای پر مخاطب ترین سریال های تلویزیون را با گروه مهران مدیری تولید کرده اند.
در مثالی دیگر می توان به پخش فیلم و سریال های خارجی اشاره کرد که تلویزیون محصولات اکشن چینی و کره ای را در اولویت قرار داده است و نسبت به پخش فیلم های سینمایی هالیوودی خست به خرج می دهد. آن هم در حالی که طبق آمار تلوبیون، فیلم های آمریکایی بیشترین میزان بازدید را دارند. وانگهی، یکی از شگردهای درست پلتفرم ها برای جذب مخاطب پخش فیلم ها و سریال های آمریکایی است.
مورد سوم/ کدام 87 میلیون؟
پیمان جبلی چندی پیش مدعی شد :«طبق سرشماریها مخاطب تلویزیون 87 میلیون نفر است.» امیدواریم این گونه باشد؛ هرچند آمار مرکز تحقیقات صدا و سیما چیزی دیگر می گوید.
جبلی به خبرنگار مهر می گوید: « برای اعلام آمار مخاطبانمان نگرانی نداریم.» به سوال خبرنگار ایرنا اما این طور پاسخ می دهد: « اتکای صرف به نتایج نظرسنجیها در هیچ جای دنیا کار علمی نیست. باید به مجموعه شاخصها، زمنیهها و عوامل تاثیرگذار توجه کرد.» بالاخره ما نفهمیدیم چرا آمار مخفی نگه داشته شده؟ بر چه اساسی تلویزیون 87 میلیون مخاطب دارد؟!
مورد چهارم/ معمای مخاطب
چندی پیش جبلی در مقبال انتقادات رسانهها گفته بود: «جرأت دارید مخاطب خودتان را اعلام کنید.» عجیب است که او امکانات و بودجه و شرح مسولیت صدا و سیما را با رسانه های دیگر قیاس می کند.اگر قرار بر قیاس مخاطب باشد، باید پلتفرم ها را مثل زد نه رسانه ها را! اتفاقا چندی پیش نتیجه یک پژوهش منتشر شد که حکایت از افزایش ضریب نفوذ پلتفرم ها میان مخاطبان دارد.
واقعا برای پی بردن به این مساله نیاز به عدد و رقم و استدلال و چه و چه هست؟ میزان واکنش مردم به محصولات پلتفرم ها و تلویزیون در کف جامعه و فضای مجازی گویا نیست؟ مدیران واقعیت ها را نمی پذیرند؛ مثلا مهدی نقویان مدیر مرکز سیما فیلم به مدعی می شود:«به اندازه پلتفرم ها سریال باکیفیت داریم.»
پس چرا ما چیزی نمی بینیم؟ هم او و جبلی مدام از تعداد سریال های فاخر می گویند اما آنتن رسانه ملی همچنان بی مخاطب است. این در حالی است که هم بودجه صدا و سیما سه برابر شده و هم برنامه هایی مثل «پانتولیگ» ، «حسینیه معلی» و ... حامی مالی قدرتمند دارند. خلاصه چه بگوییم!