ماهان شبکه ایرانیان

زیان‌ کارترین مردم در قرآن چه کسانی هستند؟

طبق آیات قرآن و احادیث چه کسانی زیان‌کارترین مردم هستند؟در آیه: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ اَعْمالاً * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» (کهف: ۱۸/ ۱۰۳ ـ ۱۰۴)خداوند فرموده است: زیان‌کارترین مردم از لحاظ عمل، کسانی هستند که در این دنیا، در راه گ ...

زیان‌ کارترین مردم در قرآن چه کسانی هستند؟


طبق آیات قرآن و احادیث چه کسانی زیان‌کارترین مردم هستند؟

در آیه: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ اَعْمالاً * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» (کهف: 18/ 103 ـ 104)
خداوند فرموده است: زیان‌کارترین مردم از لحاظ عمل، کسانی هستند که در این دنیا، در راه گمراهی و ضلالت، سعی و تلاش دارند و گمان می‌کنند که دارند کار خوبی انجام می‌دهند.

و در آیه: «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا» (نساء: 4/ 48) و آیه: «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِیدًا» (نساء: 4/ 116) آمده که خداوند هیچ وقت شرک و مشرک را نمی‌بخشد.

انسان‌ها دارای دو حیات - در این جهان و در آن جهان - هستند؛ برای هر یک از این دو زندگی، گفتارها، توصیه‌ها، توصیف‌ها و... بیان شده است.
والاترین هدف برای انسان‌ها می‌تواند سربلندی و به نتیجه رسیدن در هر دو دنیا باشد: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً».[1]
با این حال برخی در دنیا موفق و در آخرت ناموفق هستند، اما هستند کسانی که «هم دنیا را از دست داده‌اند و هم آخرت را و این همان زیان آشکار است».[2]

این افراد، به حق، بدترین شرایط را داشته و به تعبیر پروردگار زیانکارترین مردم خواهند بود:
«بگو: آیا شما را از زیان‌کارترین مردم از جهت عمل آگاه کنم؟ [آنان‌] کسانى هستند که تلاششان در زندگى دنیا به هدر رفته [و گم شده است‌] در حالى که خود می‌پندارند، خوب عمل می‌کنند. آنان کسانى هستند که آیات پروردگارشان و دیدار او را منکر شدند، [و] در نتیجه، اعمالشان تباه و بی‌اثر شده است، و روز قیامت ارزشی برای کردارشان نخواهیم گذاشت».[3]
آری؛ اینان به واقع خسران بزرگی کرده‌اند؛ زندگی دنیا را به انجام اعمالی گذراندند که نفعی به حالشان نخواهد داشت و در آخرت نیز با دستی خالی به دیدار پروردگار می‌روند.

اما قبل از این‌که به بیان مصادیق (الأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً) بپردازیم؛ باید توجه کنیم که افراد این دسته نیز دارای گروه‌ها و طبقاتی هستند.[4] به بیان دیگر؛ این تعبیر، گروه‌های مختلفی را شامل می‌شود که همگی خسران دیده‌اند، اگرچه مراتب این خسران، متفاوت بوده؛ برخی کم و برخی بسیار خسران دیده‌اند.

حال با توجه به این نکته به برخی از مصادیق این تعبیر که در روایات فریقین بدان اشاره شده می‌پردازیم:

1. در کتاب «کنز العمال» به نقل از امام علی(ع) در ذیل این آیه آمده است: «اینان راهبانی هستند که خود را در ارتفاعات محبوس می‌کنند [و در آن‌جا به عبادت می‌پردازند]».[5]
امام علی(ع) در این روایت ریاضت سخت‌گیرانه‌ راهبان را به چالش می‌کشد که بنابر صریح قرآن، توصیه‌ای از جانب خدا به آنان نبوده بلکه از بدعت‌هایی بود که خود بنیان نهاده بودند.[6]
البته ذکر این نکته ضروری است که مراد روایت آن نیست که تمام ریاضت‌های راهبان بی‌فایده باشد؛ زیرا به تصریح قرآن برخی رویکردهای راهبان منجر به برتری مسیحیت بر یهودیت شده است.[7] ریاضتی ناپسند است که بدعت در دین را به دنبال داشته و موجب تکبر و خودبرتربینی شود.

2. نقل ‌شده است، ابن کواء تفسیر زیان‌کارترین مردم را از امام علی(ع) جویا شد. امام در جواب فرمود: «اینان اهل کتابی هستند که به خداى خویش کفر ورزیدند و در دین خود بدعت گذاشتند و اعمالشان تباه شد».[8]
مشابه این روایت در برخی صحاح سته نیز وجود دارد.[9] البته باید در نظر داشت که این نکوهش ویژه افرادی است که معاند و ناسپاس هستند و در همین راستا در برخی روایات، تعبیر به «کفرة اهل الکتاب» شده است.[10]

3. در روایتی امام علی(ع) به نوعی خوارج نهروان را نیز از مصادیق آیه معرفی می‌کند: «مَا أَهْلُ‌ النَّهْرَوَانِ‌ مِنْهُمْ‌ بِبَعِید»؛[11] خوارج نهروان هم با افراد نکوهش ‌شده در این آیه تفاوت چندانی ندارند!

4. امام باقر(ع): «مسیحیان، کشیش‌ها، راهبان، اهل شبهه، مسلمانانی که از هواهای نفسانی خود تبعیت می‌کنند، خوارج و هر کسى که بدعتی را ایجاد کند از مصادیق این آیه‌ خواهند بود».[12]

5. امام موسای کاظم(ع): «زیان‌کارترین مردمان از جهت عمل، کسانی هستند که حج خود را به تأخیر بیاندازند». [13]

پی نوشت:
[1]. بقره، 201.
[2]. حج، 11.
[3]. کهف، 103 – 105.
[4]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ‌18، ص 231، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1365ش.
[5]. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 2، ص 459،‌ بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‌4، ص 25، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
برخی مؤلفان شیعی نیز این روایت را مورد استناد قرار داده‌اند. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 402،‌ قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 390، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[6]. حدید، 27. در این زمینه، ر.ک: حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج‌ 5، ص 304، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
[7] . مائده، 82.
[8]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 352، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 3، ص 312، قم،‌ انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[9]. بخاری، محمد بن إسماعیل ، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح البخاری)، محقق، محمد زهیر بن ناصر الناصر، ج 6، ص 93، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق؛ نسائی، أحمد بن شعیب بن علی، السنن الکبرى، محقق، شلبی، حسن عبد المنعم، ج 10، ص 166، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[10]. التفسیر، ج 2، ص 352؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 33، ص 424، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 261، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[12]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‌ ج 2، ص 46، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 27، ص 172، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[13]. قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق، درگاهی، حسین، ج 8، ص 174، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش؛ ‌طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی‌، سید احمد، ج 3،‌ص 286، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.


منبع : شهرسوال
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان