ترقی گفت: نگاه ضدبرجامی یک نگاه به داخل و استفاده از ظرفیتهای داخلی و عدم تکیه مسئولین به بیگانگان و خارج و به طور طبیعی مخالفت با نظم فعلی جهانی است که هم اکنون در آستانه تغییر این نظم هستیم.
به گزارش فرارو، یک اتفاق مهم که در انتخابات مجلس شورای اسلامی رخ داده این است که حدود دو سوم نمایندگان مجلس فعلی از راهیابی به مجلس آتی باز مانده اند. همچنین شاهد موفقیت لیستهای انتخاباتی نیستیم و به نظر میرسد مردم به جای تکیه بر لیست ها، روی اشخاص متمرکز شده اند.
حمیدرضا ترقی، قائم مقام حزب موتلفه و نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی به بررسی این موضوعات پرداخته است:
*همزمان با پایان یافتن شمارش آراء در حوزههای مختلف انتخابیه کشور، تعداد زیادی از نمایندگانی که قرار است وارد مجلس شورای اسلامی شوند، مشخص شده اند، اگرچه تکلیف برخی دیگر در دور دوم مشخص خواهد شد، اما تا این مرحله، ترکیب راه یافته به مجلس آتی، به ویژه در پایتخت را چطور ارزیابی میکنید؟
افراد راه یافته به مجلس به خصوص در تهران عمدتا تجلی یک جریان نقاد و ضد برجام و ضد استکباری هستند. این افراد در فهرستهای معروف نبودند و به صورت مستقل وارد صحنه شده اند و همین موضوع نشان میدهد که طی مدتی که این افراد فعالیت اجتماعی و سیاسی داشتند و با قشرهای مختلف و به ویژه جوانان ارتباط گرفته اند، تاثیر قابل توجهی در جذب مخاطبان خود داشته اند. همچنین به نظر میرسد مجموعه این عوامل به اضافه مواضعی که نسبت به مسائل داخلی و سیاست خارجی کشور دارند، مورد توجه رای دهندگان قرار گرفته است.
*این ترکیب نمایندگان چه نوع تعامل یا تقابلی با دولت سیزدهم خواهند داشت؟
قطعا این نمایندگان به اقتدار دولت آقای رئیسی در سیاست خارجی، کمک زیادی خواهند کرد و همین موضوع میتواند دولت را در حرکت انقلابیتر در سیاست خارجی، پشتیبانی کرده و از محافظه کاری که ممکن است نوعا دچار شوند باز دارد.
*یعنی معتقدید دولت آقای رئیسی در سیاست خارجی محافظه کاری میکند؟
بله، درواقع مجلس آتی دربرابر هر نوع محافظه کاری که احتمال دارد دولت دچار شود، بازدارندگی ایجاد میکند.
*درباره ترکیب مجلس صحبت کردید، آقای قالیباف در دوره قبلی با آراء قابل توجهی به مجلس راه یافتند، اما این بار به مقام چهارم رسیدند و آقای نبویان مقام اول را در حوزه انتخابیه تهران به خود اختصاص داد، این تغییر و تحول چه علتی دارد و آیا آقای قالیباف باز هم شانس رسیدن به جایگاه ریاست مجلس را خواهد داشت یا گزینههای دیگری برای این مقام، شانس بالاتری دارند؟
قطعا ریاست مجلس آقای قالیباف با چالشهایی جدی رو به رو خواهد بود و احتمال این که ایشان نتواند به راحتی ریاست را در دست بگیرد زیاد است، ولی باید دید ترکیب شهرستانها تا چه حد تشکیل شده از نامزدهای ائتلاف است و چه میزان نامزدهای وحدت را شامل میشود و اینها در ریاست مجلس، به چه جمع بندی خواهند رسید.
به هر حال بخشی از علت افت رای آقای قالیباف در تهران به انتظاراتی مرتبط میشود که مردم از ایشان داشتند و برآورده نشد و تخریبهایی که علیه ایشان در فضای انتخاباتی صورت گرفت نیز بی تاثیر نبود و نکته سوم نیز به برخی از عملکردهای اطرافیان ایشان مرتبط میشود که باعث شد رابطه عموم مردم و ایشان را تحت تاثیر قرار دهد.
*آیا میتوانید مصادیقی از تخریبها وعملکرد اطرافیان آقای قالیباف که منجر به افت جایگاه ایشان شده را مثال بزنید؟
یکی از مهمترین مسائل در موفقیت مجلس و ریاست مجلس، ارتباطات رسانهای است که تا چه حد میتواند رسانه را همراه خود کند و کارکردها و عملکرد مثبت آن را انعکاس مطلوب و درستی بدهد. به نظر میرسد در این بخش، آقای قالیباف ضعیف عمل کرده و کارهای مفید و موثری که مجلس انجام داده به اطلاع مردم نرسیده است؛ بنابراین دستاوردهای مجلس مغفول مانده است. نکته دوم به تخریبهایی برمی گردد که از یک سو به پسر ایشان و از سوی دیگر به ماجرای سیسمونی مرتبط است. جریانهای مختلفی علیه ایشان در فضای مجازی به شکل گسترده کار کردند که در تخریب چهره ایشان موثر بود. افزون بر اینها برخی از نمایندگان و نامزدهای جدید نیز برای رای آوردن به شدت از ایشان مایه گذاشتند که در نهایت رای هم نیاوردند.
*با این شرایط، چه افرادی این شانس را خواهند داشت که در صورت عدم انتخاب آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس، به ریاست برسند؟
به نظرم چهرههایی مثل آقای متکی که هیچ حاشیهای ندارد و شاید به لحاظ شخصیتی نیز از وزن لازم برای ریاست مجلس برخوردار باشند، میتوانند از گزینههای شاخص باشند. آقای پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل 90 نیز میتواند از گزینههایی باشد که وارد رقابت شود. باید دید افرادی که در دور دوم انتخابات وارد مجلس میشوند چه کسانی خواهند بود و شاید بتوان آنان را نیز برای رسیدن به این جایگاه ارزیابی کرد.
*ترکیب مجلس فعلی را تا چه حد متاثر از تنشهای بین آقای قالیباف با جبهه پایداری میبنید؟ ایا ترکیب فعلی مجلس را یک ترکیب معنادار ارزیابی میکنید؟
البته نمیتوانیم مجلس را فقط نمادی از نمایندگان تهران بدانیم گاهی اوقات در تحلیل این اشتباه رخ میدهد که تصور میشود نماد مجلسی که میخواهیم تحلیل کنیم، فقط نمایندگان تهران هستند. نمایندگان شهرستانها و نمایندگان کل کشور با ورود به مجلس، فضا را متنوع میکنند، اما به اعتقاد من مجلس فعلی، سیاسیترین مجلسی است که در دوازده دوره (تا کنون) شکل خواهد گرفت. این مجلس از عناصری نقاد، شجاع، ضد استکباری و ضد برجام تشکیل شده است. افرادی که برای حل مشکلات کشور دارای نوآوری هستند و به شکل قابل توجهی به مجلس ورود پیدا کرده اند و مجلس را به سمت نوعی تحول پیش خواهند برد که در مقایسه با مجلسهای قبلی، تفاوتهایی جدی خواهد داشت.
این مجلس از جوانان پرنشاط و پرحرارتی برخوردار است که به راحتی تطمیع و تهدید نمیشود و نیروهایی هستند که در مبارزه با فساد با هیچکس شوخی ندارد و نمیتوان حتی فرض کرد که با کسی تساهل به خرج دهند. به نظر میرسد همه اینها باعث شود میزان نظارت مجلس بر عملکرد دستگاه اجرایی کشور، افزایش چشمگیری پیدا کند و به طور طبیعی، مجلس، خود را از شرایط موجود نجات دهد؛ شرایطی که از مجلس ششم به بعد وجود دارد و کمر مجلس را خم کرده و باعث شده مجلس از راس امور خارج شود. اما امید است مجلس آتی در راس امور قرار گرفته و تصمیم گیر اصلی در کشور از بعد قانونگذاری باشد و همه اینها احتمالا یک جهش را در جایگاه مجلس، ایجاد میکند.
*برای کاهش جایگاه مجلس و خم شدن کمر مجلس به یک تاریخ مشخص اشاره کرده و میگویید که از مجلس ششم به بعد رخ داد؟
بله دقیقا
*چه شد؟ در آن مقطع زمانی چه اتفاقی رخ داد که باعث شد جایگاه مجلس افول کند؟
مجلس ششم علیرغم این که درون حاکمیت بود، اما در مقابل حاکمیت ایستاد. تحصنی که آن مجلس برگزار کرد و خیانتی که برخی عوامل آن مجلس درباره فعالیتهای هستهای ایران انجام داده و اطلاعاتی را به دشمن دادند و مشکلاتی را در طول سالها، به لحاظ اقتصادی، سیاسی و روابط بین المللی برای کشور ما پدید آوردند، باعث شد که مجلس را از یک اوجی که در مجلس پنجم داشت و همه کاره و تصمیم گیرنده اصلی بود و همه توجهات به تصمیمات مجلس بود به زیر کشید و ضایع کرد. در نتیجه شاهد مجلسی بودیم که مثل اپوزیسیون در مقابل نظام ایستاده بود. پس از آن، و در طول مجلسهای هفتم تا یازدهم، نمایندگان تلاش کردند جایگاه از دست رفته را به جای اصلی خود بازگرداند.
علت این که شوراهای تصمیم گیری متعددی در کشور ایجاد شد که بتواند این ضعف را برطرف کند، همین بود. بسیاری از تصمیمات باید در مجلس گرفته میشد، اما چون قادر نبود و از یک اقتدار لازم برخوردار نبود، در نتیجه نهادهای تصمیم گیری دیگری نیز در مجلس تشکیل شد که توانستند خلاء را پر کنند. بر این اساس، اگر این مجلس بتواند جایگاه از دست رفته خود را برگرداند، کار بسیار بزرگی در ساختار قدرت کشور ایجاد کرده است. مجلس میتواند با نظارت و ریل گذاری برای دولت، حتی تحقق برنامههای پنج ساله را که تا کنون 30 درصد از آن انجام شده، به حداکثر برساند.
*شما دو بار در سخنانتان به عبارت «ضدبرجامی» اشاره کردید و گفتید که مجلس آتی شامل اکثریتی ضدبرجامی است. این مولفه ضد برجامی بودن مجلس از دید شما مثبت و سازنده است؟
سیاست برجامی از اساس یک سیاست منفعل دربرابر استکبار جهانی و امریکاست و نگاه آن به توسعه، مبتنی بر ظرفیتهای بیرونی است و نه ظرفیتهای درونی. به شکل طبیعی سیاستهای برجامی، روند سازش با استکبار را برای کشور، مفیدتر میداند. نگاه ضدبرجامی یک نگاه به داخل و استفاده از ظرفیتهای داخلی و عدم تکیه مسئولین به بیگانگان و خارج و به طور طبیعی مخالفت با نظم فعلی جهانی است که هم اکنون در آستانه تغییر این نظم هستیم. یعنی حرکت به سمت نظم چندجانبه گرایی؛ لذا این نقاط مثبت این نگاه است که نظام جمهوری اسلامی در جهت حرکت تمدنی که دارد و به دنبال تغییر نظم بین المللی تحمیلی قدرتهای استکباری پیش میرود، توفیقات بیشتری را برای کشور فراهم میکند.