انسان مدرن با انواع گوناگونی از مشکلات روانی مواجه است. هرچند که خوشبختانه افزایش آگاهی نسبت به سلامت روان سبب شده که افراد بیشتری بهدنبال برطرفکردن این مشکلات باشند.
شاید یکی از سوالهای پرتکراری که از روانشناسان بالینی پرسیده میشود این است که چطور میتوان از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کرد. انسانها دوست ندارند افکار همچون یک ریل دایرهای شکل در ذهنشان تکرار شوند.
دلایل و روشهای جلوگیری از فکر کردن بیش از حد
اغلب اینگونه تصور میشود که نشخوار ذهنی و فکر کردن بیش از حد یکی هستند. در صورتی که تفاوتهایی بین آنها وجود دارد. نشخوار ذهنی یعنی اینکه افکار در موقعیتهای گوناگون در ذهن شما تکرار شوند. این موضوع میتواند به فکر کردن بیش از حد منجر شود. یعنی زمانی که شما یک موقعیت را مرتب تجزیه و تحلیل میکنید بدون اینکه بهراهی برای حل آن دست یابید.
به گزارش گجت نیوز، مغز انسان طوری ساخته شده است که همیشه بهدنبال تهدیدهای مختلف باشد. سپس برای تهدید برنامهریزی کرده و ما را ایمن نگه دارد. این تهدیدها ممکن است بر اساس تجربیات گذشته باشند و یا اینکه شاید بر اساس احتمالات اتفاقات آینده بنا شوند. معمولا با خود فکر میکنیم که اگر این اتفاق در آینده رخ دهد، باید چهکار کنم. این افکار در بسیاری از مواقع با نتایج منفی همراه هستند.
در واقع دانشمندان بهآنها لقب افکار داغ را دادهاند. چراکه میتوانند حجم زیادی از احساسات (مخصوصا ناراحتی، نگرانی و عصبانیت) را در ما زنده کنند. در نتیجه این اتفاق نیز ما شدیدا درگیر این افکار میشویم و آنها مرتب تکرار میشوند. هرچند چون این افکار یا مربوط به اتفاقات گذشته هستند و یا احتمالات آینده را شامل میشوند، شما نمیتوانید راهی برای برطرفکردن آنها بیابید.
افراد مستعد نشخوار ذهنی
برای بیشتر افراد پیش میآید که در مقطعی از زندگی خود بیش از حد به یک موضوع فکر میکنند. هرچند که نشخوار ذهنی برای برخی از انسانها بیشتر پیش میآید. در صورتی که پیشتر در زندگی خود با چالشهای مختلف مواجه شدهاید و یا تجربه تروما را داشتهاید، ذهن شما آماده تهدید است. بههمینخاطر مرتب به نتایج منفی فکر میکند. در واقع تجربه سختی در طول زندگی میتواند از این نظر بهشما آسیب زده و بقیه عمر شما را تلخ کند.
همچنین افرادی که عمیق فکر میکنند، با توجه بهشرایط زندگی مستعد نگرانی یا ناراحتی هستند. افرادی که احساسات را شدیدتر درک میکنند نیز بیش از بقیه درگیر نشخوار ذهنی میشوند. علاوه بر اینها وقتی دچار استرس میشویم، احساسات ما قویتر شده و بیشتر دوام میآورند. در این حالت افکار ما دقت کافی را نخواهند داشت. بههمینخاطر درگیر مجموعهای از افکار تکراری میشویم.
بنابراین یکی از راههای جلوگیری از فکر کردن بیش از حد کمکردن استرس است. شما باید سعی کنید خود را در موقعیتهای استرسزا قرار ندهید و یا از افراد منفی دوری کنید. هرچند که گاهی نمیتوان شرایط تنشزا را مدیریت کرد. در این موارد بهتر است بهدنبال راهکارهایی برای آرامشبخشی بهخود (مثل یوگا یا مدیتیشن) باشید تا شرایط تغییر کند.
یکی دیگر از دلایل فکر کردن بیش از حد بهیک موضوع مشکلات فیزیکی یا خستهبودن است. در این حالت مغز نمیتواند بهخوبی روی یک موضوع تمرکز کرده و همه ابعاد آن را بررسی کنید. بههمینخاطر مرتب آن را بهشما یادآوری میکند تا در نهایت راهحلی پیدا کنید. داشتن استراحت کافی و برطرفکردن مشکلات جسمی نیز میتواند باعث شاداب شدن شما و در نهایت جلوگیری از فکر کردن بیش از حد شود.
اگر هیچکدام از موارد بالا جواب ندادند، احساسات خود را بپذیرید. زمانی که افکار مرتب تکرار میشوند، بهتر است رویکردی دوگانه داشته باشید. یعنی اینکه هم حل مشکل را در اولویت خود قرار دهید و هم روی احساساتتان تمرکز کنید.
در ابتدا باید دقیقا متوجه شوید که نسبت بهیک موضوع چه احساسی دارید. مثلا ممکن است نسبت به آنچه در گذشته رخ داده احساس پشیمانی، عصبانیت، ناراحتی و یا ترکیبی از آنها را داشته باشید. یا ممکن است نگرانی شما از آینده بهموضوعی در خاطرات گذشته مربوط باشد.
این احساسات را پذیرفته و سعی کنید آنها را مدیریت کنید. استفاده از تکنیکهای مراقبتی و یا شرکت در جلسات پشتیبانی اجتماعی میتوانند در نهایت برای جلوگیری از فکر کردن بیش از حد مفید باشند.
شما همچنین میتوانید راهحلهای احتمالی مشکلات خود را لیست کنید. بهگذشته و اتفاق تلخی که رخ داده، نگاه کنید. اگر میتوانستید بهگذشته سفر کنید، چهچیزی را تغییر میدادید؟ همان را بنایی برای آینده قرار دهید. البته طبیعی است که در آینده میتواند اتفاقات زیادی رخ دهد، اما شما باید دو یا سه احتمال قوی را در نظر بگیرید و برنامههای خود را در صورت رخدادن آنها بنویسید.
در این صورت آرامش بیشتری خواهید داشت و میتوانید از فکر کردن بیش از حد جلوگیری کنید. البته باید این موضوع را نیز بپذیرید که شما قادر بهپیشبینی تمامی رخدادها نیستید و ممکن است موارد خاص پیش بیایند.
دلیل تکرار شدن برخی افکار
در برخی موارد نیز بهتر است از خودتان بپرسید که دلیل اصلی تکرار شدن یک فکر چیست. بهعنوان مثال والدین دانشآموزی را در نظر بگیرید که میخواهد بهدانشگاه برود. آنها شب بیدار میمانند و بهاتفاقات مختلفی که ممکن است برای فرزند دلبندشان رخ دهد فکر میکنند. آیا آنها میتوانند همه موارد را با کنترل شدید خود برطرف کنند؟ قطعا خیر.
در واقع ما باید در بسیاری از موارد تغییرات را بپذیریم. در مثال بالا اگر والدین فرد بپذیرند که مرحله جدیدی در زندگی او ایجاد شده است و نمیتوان احتمالات فروان جدید را مدیریت کرد، مشکل تاحدودی حل میشود. البته والدین میتوانند چندوقت یکبار بهفرزند خود سر بزنند تا ببینند که از نظر مالی مشکلی ندارد و میتواند با مشکلات خود کنار بیاید.
همچنین این واقعیت را نباید فراموش کرد که نگرانیهای ما چندان دقیق و درست نیستند. بهبیانی دیگر چون این افکار مرتب در ذهن ما تکرار میشوند، ما این احساس را داریم که محتملترین گزینه هستند. بدینترتیب رویارویی با مشکل و دیدن شرایط واقعی میتواند تا حدی از فکر کردن بیش از حد جلوگیری کند.
شما باید بهخود یادآوری کنید که همه انسانها از اتفاقاتی که برای آنها رخ میدهد، آگاه نیستند. ما نمیتوانیم روی تمامی رخدادهای زندگی خود کنترل کامل داشته باشیم. با وجود این، در بسیاری از مواقع توانستهایم با استفاده از تواناییهای خود در آنها موفق باشیم. در صورت عدم موفقیت نیز تجربههای ارزشمندی بهدست آوردهایم که میتوانند در آینده چارهساز باشند. بنابراین یکی دیگر از راههای جلوگیری از فکر کردن بیش از حد افزایش اعتمادبهنفس است.
جمعبندی جلوگیری از فکر کردن بیش از حد
برای اینکه زندگی شیرینتری داشته باشید، باید تا جایی که میتوانید از فکر کردن بیش از حد جلوگیری کنید. خواب کافی و دریافت مواد مغذی مورد نیاز بدن میتواند در این زمینه کمک کند. همچنین ورزش کردن، دیدن افرادی که برای شما مهم هستند و انجام دادن کارهایی که از آنها لذت میبرید، استرس را کاهش میدهند.
علاوه بر اینها، شما میتوانید هنگام نشخوار ذهنی خود را درگیر یک فعالیت لذتبخش کنید و یا با افراد مثبت ارتباط برقرار کنید. هرچند که گاهی با وجود انجام تمامی راهکارهای گفته شده، باز هم فرد نمیتواند از فکر کردن بیش از حد جلوگیری کند. اگر بهشرایطی رسیدهاید که نشخوار ذهنی روی کیفیت زندگی شما تاثیر گذاشته است (خواب کم، نداشتن اشتها، ناراحتکردن افراد اطراف) میتوانید با یک روانشناس یا روانپزشک نیز صحبت کنید. گاهی درمان پزشکی میتواند شرایط را کمی بهبود بخشد تا بتوانید شرایط استرسزا را بهتر مدیریت کنید.