عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «متأسفانه اکثر کشورهای اسلامی موضوع غزه را فراموش کردهاند و در ایران هم همهمان در این ایام درگیر نوروز هستیم و بهطور کلی همه موضوع غزه را فراموش کردهاند و به نظرم به خاطر ظلمی که به مردم غزه شده ما اصلا نباید عید میداشتیم.»
اینها را آقای علی مطهری گفته که در نوبت اخیر انتخابات تأیید صلاحیت شده بود تا بلکه کمی نرخ مشارکت بالا برود چون با عقاید مشعشع فرهنگی او مشخص بود قادر به جلب و جذب آرای اقشار خاکستری جامعه و تغییر چیدمان نیست و بخت موفقیت نداشت و البته خود نیز اعلام کرده بود اصلاح طلب نیست.
این نوشته به قصد آن است که از 10 منظر مدعای آقای مطهری بررسیده و قلم بطلان بر آن کشیده شود:
1. قبل و بعد نوروز چه؟/ حملات اسراییل به غزه از نیمه مهر 1402شروع شد یعنی قریب 6 ماه قبل از عید و نوروز 1403 و این یعنی نوروز مزاحم هیچ اقدامی برای تقبیح و توقف آن نبوده است! اگر ایده و طرحی درباره غزه داشتید قبل از عید هم 5 ماه و نیم وقت و فرصت داشتید والبته اگر خدای ناکرده ادامه یابد بعد از نوروز هم دارید و نوروز هرگز مانع و رادع شما نیست. این گوی و این میدان! مگر این که یگانه ایده شما تبدیل عید به عزا باشد!
2. جشن هویتی نه سور دربرابر سوگ/ فرمودهاند: امسال اصلا نباید عید میداشتیم. همین جمله نشان میدهد ایشان درک دقیقی از نوروز ندارد و آن را تنها به مثابه «عید» در مقابل «عزا» تصور کرده در حالی که نوروز یک آیین/جشن هویتی است. چه، ایرانیان دیر زمانی است در پاسداشت آن اصرار دارند تا بگویند اگرچه نیاکان ما اسلام را پذیرفتند اما هویت فرهنگی خود را نباختند و استقلال و پیشینه و بیشینه فرهنگی خود را پاس میداریم.
تصور علی مطهری از نوروز اما به مثابه شادی کودکانه در برابر سوگ است و احتمالا ناشی از نگاه ایدیولوژیک و محدود بودن مطالعات فرهنگی او به خواندن آثار ایدیولوژیک و خاصه مرحوم پدرشان که البته ناشر انحصاری آن هم هستند ولی بهتر است با جلوههای دیگر فرهنگی این سرزمین و مهم ترین آنان همین نوروز هم آشنا شوند که در مقاله زیبا و درخشان استاد دکتر پرویز ناتل خانلری منعکس است که در همان سال تولد ایشان - 1336- در مجله سخن منتشر شد:
«مسلمان شدن ایرانیان به ظاهر پیوند ایشان را با گذشته دراز و پرافتخارشان برید. همه چیز در این کشور دیگرگون شد و به رنگ دین و آیین نو درآمد. هرچه نشانه و یادگار گذشته بود، در آتش سوخت و بر باد رفت. اما یاد روزگار پیشین مانند سمندر از میان آن خاکستر برخاست و در هوای ایران پرواز کرد.
بیش از آنچه ایرانیان رنگ بیگانه گرفتند، بیگانگان ایرانی شدند. جامهی ایرانی پوشیدند، آیین ایرانی پذیرفتند، جشنهای ایران را برپا داشتند و پیش خدای ایران زانوی ادب بر زمین زدند.
از بزرگانی مانند فردوسی بگذریم که گویی رستخیز روان ایران در یک تن بود. دیگران که به ظاهر جوش و جنبشی نشان نمیدادند، همه در دل، زیر خاکستر بیاعتنایی اخگری از عشق ایران داشتند.
نظامیِ مسلمان -که ایران باستان را آتشپرست و آیین ایشان را ناپسند میداند- آنجا که داستان عدالت هرمز ساسانی را میسراید، بیاختیار حسرت و درد خود را نسبت به تاریخ گذشته ایران بیان میکند و میگوید:
جهان ز آتشپرستی شد چنان گرم
که بادا زین مسلمانی تو را شرم»
3. جشن در ورزشگاه آزادی/ در گرماگرم بحث غزه و جنایات اسراییل همین دیروز ( 7 فروردین 1403) در ورزشگاه آزادی جشن بزرگ مولود نیمه رمضان برگزار شد. موضع ایشان چیست؟ برای امام حسن علیهالسلام هم نباید به خاطر قربانیان مظلوم غزه جشن میگرفتند یا فقط نوروز مد نظرشان است؟
4. تلاش های قطر/ این ادعا که کشورهای اسلامی موضوع غزه را فراموش کردهاند نیز نادرست است. چرا که درست در همان روز که این سخن را گفتند قطر در حال میانجیگری برای آتشبس بود.
5. سفره هفت سین در جبهههای جنگ/ همه به خاطر داریم که نوروز 64 و نوروز 67 زیر بمباران و موشک باران صدام حسین بود. ایرانیان آن دو نوروز را هم تعطیل نکردند و رزمندگان ایرانی در جبهه های جنگ هم سفره هفت سین می گسترانیدند.
آن قدر عید نوروز برای مردم ما مهم است که تلاش های مرحوم شیخ ابوالقاسم خزعلی برای جایگزینی عید غدیر به جای نوروز هرگز به جایی نرسید و خوش بختانه فرزندان هم پی گیر نیستند. آقای مطهری البته به دنبال جایگزینی نیست وتنها امسال را گفته ولی باب این امر را می گشاید اگرچه محکوم به شکست است.
6. رفتار خانواده امام/ چون اسراییل به غزه ظلم کرده ما از جشن هویتی خود دست بکشیم؟ به یاد آوریم که خانواده رهبر فقید انقلاب در هر دو نوبت درگذشت حاج سید احمد خمینی درآستانه نوروز 74 و همسر امام در نوروز 89 مراسمی برگزار نکردند تا به عید آسیب نرسد و نوروز را پاس داشتند. حالا آقای مطهری می گوید نباید عید میداشتیم! نه برادر! نوروز تعطیل بردار نیست. نه زیر موشک باران صدام حسین و نه جنایات اسراییل در غزه.
7. اولین عید/ در سنت ایرانی وقتی کسی سوگوار است در عید به دیدار او میروند و میگویند اولین عید اوست. یعنی عید را باز تعطیل نمیکنند. این را که دیگر باید ایشان بداند!
8. در حال و هوای قبل/ مشکل علی مطهری این است که نمیتواند خود را از پیلههای فرهنگی که گرد خود تنیده رها کند در حالی که فضای فرهنگی جامعه کاملا تغییر کرده و این در نوع پوشش زنان و دختران و ناله و شِکْوه های صادق کوشکی درباره رفتار مردم در رمضان امسال کاملا هویداست. بر کوشکی البته حرجی نیست ولی آقای مطهری که خود را «صدای ملت» می داند باید قدری بیشتر دقت کند و منتقد ملت نباشد.
9. ادای شادی زیر فشار تورم/ علی آقای مطهری خیال نکند مردم خیلی سرخوشاند. این همه سفر در واقع بیشتر جا به جایی در جادههاست و به خانه اقوام و زادگاه رفتن و گرنه با این قیمتها مجال اقامت در هتل و رستوران رفتن از کثیری از ایرانیان سلب شده و به واقع شاد نیستند و ادای شادی را درمیآورند و با این نگاه منظور جناب مطهری تامین شده است! به جای این حرف ها چهار تا محل اقامت درست می کردند. عید را عزا کردن هنر نیست. مردمان افسرده و درگیر غم نان را شاد کردن هنر است!
10. رقبای ماهوارهای/ وقتی پیمان جبلی و وحید جلیلی هم کوتاه آمده اند و صدا و سیما تکانی خورده علی مطهری چه میگوید؟ اصلا تصور کنید عید 1403 عزا اعلام می شد و تلویزیون هم از صبح تا شب مرثیه پخش می کرد. مردم جامه سیاه می پوشیدند و در مقابل تلویزیون گریه و زاری می کردند یا سراغ کانال های دیگر میرفتند؟! با این نگاه ایده علی آقای مطهری با مصالح امنیتی هم سازگار نیست چون اگر به هوای عید تلویزیون داخلی را تماشا کنند لا به لا و در زیر نویس در جریان غزه قرار می گیرند ولی جم و شب خیز و ایران اینترنشنال که چنین نمیکنند.
به مقاله دکتر ناتل خانلری بازگردیم که 60 سال قبل از وزیر دانشمند کنونی آموش و پرورش، سکاندار فرهنگ فرزندان ایران بود:
«کدام ملت دیگر را میشناسیم که به گذشته خود، به تاریخ باستان خود، به آیین و آداب گذشته خود بیش از این پایبند و وفادار باشد؟ این جشن نوروز که دو سه هزار سال است با همه آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است، مگر نشانی از ثبات و پایداری ایرانیان در نگه داشتن آیین ملی خود نیست؟
نوروز یکی از نشانههای ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلی روح ایرانی است. نوروز برهان این دعوی است که ایران، با همهی سالخوردگی، هنوز جوان و نیرومند است.»*
----------------------
*مجله سخن/دوره هفتم/ سال 1336/ شماره 12