مسئولیت در معنای فقهی و حقوقی؛ مترادف با عبارت ضمان به کار گرفته شده است و کسی را که مسئولیت بر ذمه و عهده او قرار می گیرد «مسئول» یا «ضامن» می نامند. شخص در این صورت ملزم است که به جبران خساراتى برآید که به دیگرى وارد کرده است.
مسئولیت در معنای فقهی و حقوقی؛ مترادف با عبارت ضمان به کار گرفته شده است و کسی را که مسئولیت بر ذمه و عهده او قرار می گیرد «مسئول» یا «ضامن» می نامند. شخص در این صورت ملزم است که به جبران خساراتى برآید که به دیگرى وارد کرده است.
مسئولیت اخلاقی:
از مفاهیم مهمی که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان اخلاق قرار گرفته، مفهوم «مسئولیت اخلاقی» است. برای اصطلاح «مسئولیت اخلاقی» تعاریف گوناگونی ارائه شده است؛ مانند «قابلیت مدح و ذم اجتماعی» یا «در معرض مجازات بودن» یا «مسئولیت در برابر خداوند که نتیجه آن مجازات و کیفر اخروی است». بر این اساس، وقتی گفته می شود؛ زید اخلاقاً مسئول فلان کار است، مانند این است که گفته شود؛ او در معرض مجازات اخلاق است. برخی نیز آن را به معنای اقرار شخص به افعال صادره از خویش و آمادگی برای تحمل نتایج آن تعریف کرده اند.
تعاریف فوق؛ تعریف حقیقت مسئولیت اخلاقی نیست، بلکه به نوعی، بیان لوازم و پیامدهای مسئولیت اخلاقی است که در تعریف مسئولیت اخلاقی گنجانده شده است. تعریف «مسئولیت اخلاقی» و تفکیک آن از سایر مسئولیت های انسان، با توجه به منشأ و هدف مسئولیت اخلاقی، امکان پذیر است؛ زیرا مسئولیت اخلاقی مانند هر مسئولیتی، مبتنی بر وظایف اخلاقی است؛ چون این وظیفه است که مسئولیت را با خود می آورد.
تعریف «مسئولیت اخلاقی» و تفکیک آن از سایر مسئولیت های انسان، با توجه به منشأ و هدف مسئولیت اخلاقی، امکان پذیر است؛ زیرا مسئولیت اخلاقی مانند هر مسئولیتی، مبتنی بر وظایف اخلاقی است؛ چون این وظیفه است که مسئولیت را با خود می آورد.
در اخلاق نیز مسئولیت با وظایف اخلاقی مرتبط است؛ یعنی مسئولیت به معنای مورد بازخواست قرار دادن شخص در موارد وظایف اخلاقی است. شخص در مقابل وظایف اخلاقی ای که بر عهده او است مواجه با سؤال و بازخواست است، اگر وظایف خود را به درستی انجام دهد مستحق مدح است و گرنه مستوجب مذمّت و نکوهش. روشن است که مستوجب مدح و ذم بودن از پیامدهای مسئول بودن او است.
نتیجه آن که؛ مسئولیت در جایی معقول است که «مسئول» نسبت به امر مورد سؤال، وظیفه و تکلیفی داشته باشد. به همین جهت؛ مفهوم مسئولیت در قبال انجام یا ترک وظیفه مطرح می گردد؛ یعنی اگر مکلف به وظیفه خود عمل کرده باشد در حسابرسی مورد ستایش قرار گرفته و به او پاداش داده می شود و اگر از انجام وظیفه خویش کوتاهی یا سرپیچی نموده باشد، مورد نکوهش و بعضاً مجازات و کیفر قرار می گیرد. پس می توان گفت: مسئولیت اخلاقی، تعهدی است در برابر وظایف اخلاقی.
مسئولیت فقهی:
مسئولیت در معنای فقهی و حقوقی؛ مترادف با عبارت ضمان به کار گرفته شده است و کسی را که مسئولیت بر ذمه و عهده او قرار می گیرد «مسئول» یا «ضامن» می نامند. شخص در این صورت ملزم است که به جبران خساراتى بر بیاید که به دیگرى وارد کرده است. و در حقوق، به آن مسئولیت مدنی می گویند.
ضمان و مسئولیت فقهی در شریعت به سه دسته کلی: «مسئولیت در برابر خدا، در برابر خود، و در برابر دیگران» تقسیم شده است. مسئولیت های انسان در برابر خالق خویش را حق الله گویند که انسان موظف و مکلف به انجام برخی افعال و ترک برخی دیگر است. مسئولیت های انسان در برابر خود را حق النفس می نامند. و بارزترین مسئولیت انسان در برابر دیگران، وظایفی است که در برابر دیگر انسان ها دارد که به حق الناس تعبیر می شود.
منبع:
1. مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، تحقیق، نگارش: شریفی، احمدحسین، ص 121، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1380ش؛ مصباح، مجتبی، بنیاد اخلاق، ص 185، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ پنجم، 1387ش.
فرآوری: حجت الاسلام تیموری
منبع : اسلام کوئست