«حاکمیت باید یک تغییر معنادار در سیاست خارجی، داخلی و اقتصادی خود ایجاد کند» این گزاره ای است که حسین علایی فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه و استاد دانشگاه در پاسخ به سوال خبرگزاری خبرآنلاین درباره چالش های پیش روی نظام در سال جدید مطرح می کنند.
به گزارش خبرآنلاین، و مهمترین وظیفه حاکمیت در بحث مشارکت مردم را ایجاد تغییرات اساسی در قوانین و مقررات انتخاب می داند و می گوید حاکمیت می تواند با حذف نظارت استصوابی و قرار دادن شورای نگهبان به عنوان مراقب و ناظر بی طرف انتخابات به برگزاری بانشاط و پرشور کمک کند.
از علایی درباره پیام آراء باطله در انتخابات می پرسیم، او با بیان اینکه 3 نوع آراء باطله در این انتخابات وجود داشت، می گوید؛«آرایی که بر آنها اسامی مختلفی از خدا و پیامبر و ائمه معصومین گرفته تا اسامی زندانیان سیاسی و محصورین و افراد مورد علاقه رأی دهندگان و نیز قیمت کالاها نوشته شده است که آنهم می تواند اعتراض به وضع موجود کشور باشد.»
در ادامه گفتگوی مکتوب خبرگزاری خبرآنلاین با حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه و استاد دانشگاه را می خوانید؛
**********
* آقای علایی!در چند انتخابات اخیر با زایش هایی در اردوگاه های سیاسی سنتی روبرو بودیم، خصوصا در جریان اصولگرا مشخصا در انتخابات اخیر چند لیسته شدن و کنار زدن ائتلاف های سیاسی اصلی را از سوی خرده تشکل ها را شاهد بودیم، این زایش ها را نتیجه چه چیزی می دانید؟
از آنجا که در ایران احزاب قوی و ریشه دار و پاسخگو وجود ندارند، لذا در ایام انتخابات، گروه های یک بار مصرف و جریاناتی بوجود می آیند تا بتوانند نامزدهای خود را به مجلس بفرستند. این گروه ها معمولاً پس از اعلام نتایج انتخابات، ناپدید می شوند تا پاسخگوی عملکرد خود نباشند.
از طرفی تلاش حاکمیت برای کنار زدن احزاب، گروه ها و جریانات مستقل، موجب شده که تا حدودی رقابت بین جریانات خودی بوجود آید و تعداد زیاد نامزدهای همسو، باعث شده تا فهرست های مختلفی برای انتخابات منتشر شود.
بنابراین می توان گفت که عملاً اجازه رقابت بین گروه های موجود در طیفی که خودی پنداشته می شوند، داده شده است و آنها برای کسب کرسی های مجلس در تلاش بوده اند.
چندشقه شدن اردوگاه های سیاسی مطلوب برگزارکنندگان انتخابات است
*این چندشقه شدن و پاره پاره شدن اردوگاه های سیاسی اصلی، بدنه رأی ها و افکارعمومی های مرتبط با این جریانات سیاسی را سردرگم نخواهد کرد؟
فعلاً که انتخابات تمام شده است، ولی چند گروه شدن یک اردوگاه سیاسی، تصور رقابت را در افکار عمومی بوجود می آورد و این امر برای برگزارکنندگان انتخابات که می خواهند از نتایج آن مطمئن باشند، چیز مطلوبی است.
*چقدر بی لیدر بودن جریانات سیاسی را دلیل چنین فضایی می دانید؟
رهبران جریانات سیاسی تا حدودی مشخص هستند، ولی عدم امکان فعالیت احزاب قوی در کشور، موجب شده تا تصور شود که برخی گروه ها و جریانات نوظهور فاقد رهبری هستند.
مردم باید احساس کنند که سرنوشت کشور در دست خودشان است
*مشارکت 41 درصدی و عدم مشارکت 60 درصدی از نگاه بسیاری از تحلیلگران یک زنگ خطر جدی است، برای به صحنه آوردن آن 60 درصد چه پیش زمینه هایی لازم است؟
برای به صحنه آمدن جدی اکثریت مردم در انتخابات، باید شرایطی بوجود آید که هر فردی احساس کند که اگر در انتخابات شرکت نکند، به شدت ضرر خواهد کرد و زیان خواهد دید و ممکن است کسانی را که نمی پسندد در مصدر قدرت قرار گیرند.
بنابراین مهم ترین کاری که حاکمیت باید انجام دهد این است که در قوانین و مقررات انتخاب، تغییراتی اساسی بوجود آورد به گونه ای که مردم واقعاً احساس کنند که یک انتخابات آزاد، سالم و رقابتی برگزار خواهد شد.
حذف نظارت استصوابی باعث شور انتخاباتی خواهد شد
با چنین تغییراتی مردم احساس خواهند کرد که سرنوشت آینده کشور به دست خود آنهاست. آنها هستند که می توانند با شرکت در انتخابات، دولت و مجلس و خبرگان و رهبری مورد نظر خود را تعیین کنند و ایران را به سمت توسعه همه جانبه جلو ببرند و جایگاه برجسته ایران را در آینده جهان تعیین کنند. آنگاه اگر انتخاب های خوبی انجام ندهند، مسئول عقب ماندگی کشور نیز خودشان هستند.
لذا حاکمیت می تواند با حذف نظارت استصوابی و قرار دادن شورای نگهبان به عنوان مراقب و ناظر بیطرف انتخابات به منظور جلوگیری از مداخله احتمالی دولت در گزینش مردم، کمک بزرگی به برگزاری بانشاط و پر شور انتخابات های آینده کند.
3 پیام آراء باطله در انتخابات 11 اسفند
*در دو انتخابات اخیر «آراء باطله» نقش زیادی داشتند، پیام این آرا به حاکمیت چیست؟ به سیاسیون و احزاب چیست؟
معمولاً در هر انتخاباتی در هر کشوری تعدادی آرای باطله وجود دارد. اما برداشت عمومی این است در انتخابات اسفند ماه 1402، تعداد آرای باطله نسبت به انتخابات های قبلی بیشتر شده است.
اما آنچه تا کنون از محتوای آراء باطله منتشر شده این است که تقریباً سه نوع آراء باطله در این انتخابات وجود داشته است.
1- آراء سفید که به مفهوم آنست که رأی دهنده گان هیچ یک از نامزدهای موجود را دارای صلاحیت مورد نظر خود برای انتخاب کردن نمی دانسته اند.
2- نوشتن اسم نامزدهای رد صلاحیت شده بر روی برگه های رأی، که به مفهوم اعتراض به رد صلاحیت های گسترده نامزدها توسط وزارت کشور و شورای نگهبان است.
3- آرایی که بر آنها اسامی مختلفی از خدا و پیامبر و ائمه معصومین گرفته تا اسامی زندانیان سیاسی و محصورین و افراد مورد علاقه رأی دهندگان و نیز قیمت کالاها نوشته شده است که آنهم می تواند اعتراض به وضع موجود کشور باشد.
ایران نتوانسته از فرصت های بین المللی و بازارهای مالی دنیا استفاده کند
*بسیاری سال 1403 را سالی سخت می دانند، مشخصا در حوزه اقتصادی و دیپلماسی، مهمترین چالش نظام در سال جاری از نگاه شما چیست؟
سالهاست که ایران با سه چالش بسیار اساسی و مهم مواجه است:
1- مشکلات مربوط به سیاست خارجی و روابط بین المللی
2- مشکلات ناشی از سیاست های نادرست و غلط اقتصادی
3- مشکل ناشی از وجود بعضی از وزرا، مسئولین و مدیران کارنابلد، سیاسی و کم تجربه و غیرحرفه ای
تجربه ده ها سال گذشته نشان داده است که سیاست خارجی ایران نتوانسته است مشکلات روابط بین المللی ایران را حل کند. به طوری که بسیاری از قدرت های غربی، دشمن ایران هستند و روابط ایران با بسیاری از کشورهای دنیا دچار تنش و نارسایی است.
از طرفی ایران رابطه مناسبی هم با سازمان های بین المللی و موسسات جهانی ندارد و در مجامع بین المللی هم حضور چندانی ندارد.
همین امر باعث شده تا ایران نتواند از فرصت های بین المللی و از فناوری های پیشرفته و از بازارهای مالی و سرمایه گذاری های بین المللی برای توسعه کشور استفاده کند.
حاکمیت باید یک تغییر معنادار در سیاست خارجی، داخلی و اقتصادی خود ایجاد کند
از طرفی تداوم تورم های دو رقمی و گران شدن دائمی اقلام مصرفی مردم، بیانگر آنست که سیاست های اقتصادی اتخاذ شده، ناکارآمد بوده اند. سیاست های اقتصادی چند دهه اخیر نه تنها باعث عقب افتادن ایران از توسعه کشور شده است، بلکه مردم همواره با مشکلات معیشتی مواجهند.
مردم هر روز نگران افزایش قیمت مرغ، گوشت و سایر ارزاق خود هستند و دولت به جای اتخاذ سیاست های منطقی برای افزایش تولید مولد در کشور، تنها چاره کار را در زمان های بحرانی به واردات کالاهای مختلف از کشورهای خارجی می داند.
بنابراین تا حاکمیت یک تغییر معنادار در سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و سیاست داخلی و نحوه انتخاب مدیران خود ندهد و شیوه حکمرانی خود را در حوزه های مختلف عوض نکند، مشکلات همچنان باقی خواهند ماند و هر روز بدتر از دیروز خواهد شد.