امروز با حامد عسگری : روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد

حامد عسگری زاده دهم خردادماه ۱۳۶۱ در شهرستان بم استان کرمان است. حامد عسکری شاعر، نویسنده، ترانه سرا و روزنامه نگار است که در سال های اخیر به حیطه اجرا نیز وارد شده و به عنوان مجری در برخی برنامه ها حضور پیدا کرده‌است.

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد 
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد

در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن مان بود، خزان شد

زخمی به گِل کهنه ی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد

آنگاه همان زخم، همان کوره‌ی کوچک
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد

با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد

ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد

جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت
گفتم بِسِتان، بوسه بده، گفت گران شد

یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد

یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گُلِ سَر
رفت و همه‌ی دلخوشی ام یک چمدان شد

با هر که نوشتیم چه ها کرد؟ به ما گفت
مصداق همان وای به حال دگران شد! 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان