بسمه تعالی
رسانه محترم عصر ایران
با عنایت به انتشار مطلبی با عنوان «زهرا شجاعی زنی که "زنان" و "بانوان" را جانشین "خواهران" کرد» به پیوست، جوابیه روابط عمومی معاونت زنان ریاست جمهوری با عنوان « ایجاد یأس، خط قرمز مرحومه شجاعی بود» جهت انتشار در اولین تاریخ آن رسانه ارسال میشود:
ایجاد یأس، خط قرمز مرحومه شجاعی بود
در پی درگذشت زندهیاد دکتر زهرا شجاعی، مشاور رئیس جمهورو رییس مرکز امور مشارکت زنان، در دولت هفتم و هشتم برخی رسانهها به رسم پاسداشت و تکریم، به بازخوانی خدمات آن بانوی فرهیخته پرداختند.
ضمن تقدیر از نفس این رویکرد شایسته، متأسفانه دامان پاک این اقدام به مطالب ناصحیح و اطلاعات غلط از طرف برخی رسانهها آلوده شده است. از سویی باید توجه داشت که حاصل اقدامات خانم شجاعی، ایجاد و تکثیر روحیه امید به فردا در دل و جان دختران و زنان این مرز و بوم بوده و پیشگیری از یاس، خط قرمز آن بانوی فاضله بوده است و سزاوار نیست که تکریم از ایشان، فرصت و بهانهای شود برای ترویج ناامیدی و ایجاد دو قطبی و تقابل در جامعه.
بر این اساس از آنجا که نشر اکاذیب و خدشهدارکردن امید جامعه زنان و تحریف حقایق تاریخی در سیر رشد و تکامل حرکت زنان، با گفتمان و منش مرحومه شجاعی در تعارض جدی است، روابط عمومی معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده بر خود لازم میبیند در مرتبه اول به منظور خشنودی و رضایت روح آن بانو و سپس با هدف انتشار اطلاعات صحیح ، نکاتی را متذکر شود:
1- آن رسانه در مطلب خود در تاریخ 9/1/1403 از مرحومه شجاعی به عنوان اولین معاون زن در دولتهای جمهوری اسلامی یاد کرده است. در حالیکه اولین بار جایگاه معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در دولت دهم به تصویب رسیده و خانم مجتهدزاده اولین بانویی است که به اهتمام دولت دهم در سال 1391 حکم معاون رئیس جمهور را دریافت کرده است.
پیش از این نه در دوره مرحوم خانم حبیبی (که اولین مشاور زن ریاست جمهور بوده اند) و نه در دوره خانم شجاعی حکم معاونت وجود نداشته، بلکه حضور زنان در کابینه دولت، تنها به عنوان مشاور رئیس جمهور و از جایگاه دفتر امور زنان یا مرکز مشارکت زنان مطرح بوده است. در دولت آقای احمدینژاد در پی مطالبه و پیگیری جدی مسئولان امور زنان، این اتفاق در ساختار حوزه زنان روی داد و بعد از چند ماه به دولت اعتدال واگذار شد.
در واقع زمینهسازی ارتقای جایگاه مشاور به معاونت امور زنان و خانواده در اواخر دولت دهم و نه در دوره اصلاحات و سازندگی تصویب شد
متاسفانه نویسنده با تعصب و جانبداری خاصی تلاش کرده مسائل زنان را در دورههای مرتبط به اصولگرایان آنگونه که خود میاندیشد توصیف کند؛ نه آنگونه که اتفاق افتاده است. در همین راستا مدعی شده که معاونت در دوره احمدینژاد، عنوان "معاونت خانواده" داشته و در دوره روحانی، "زنان" به آن اضافه شده است. با وجود اینکه این مطلب مرتبط با دولت سیزدهم نیست ولی وظیفه اخلاقی همه ما این است که نگذاریم حب و بغض موجب تحریف سیر تاریخی شود.
واقعیت این است که از همان آغاز تشکیل این معاونت ، عنوان زنان و خانواده را داشته است. همچنین ستاد ملی زن و خانواده در دوره دولت دهم واز طریق شورای انقلاب فرهنگی تشکیل شد. این ستاد یکی از مسیرهای بسیار خوب برای تسریع در مصوبات مرتبط با زن و خانواده و راه میانبری بود که میتوانست برخی از مشکلات بانوان را بدون انتظار طولانیمدت برای تصویب لوایح، مرتفع سازد. دولت سیزدهم نیز تلاش نمود تا بهترین بهرهوری را از این ظرفیت ساختاری داشته باشد.
2- نویسنده با رویکرد حزبگرایی، ضمن پاسداری از اقدام خانم شجاعی برای تبدیل ادبیات «خواهران» به «بانوان»، در تلاش بوده تا نگاه سنتی و واپسگرایانه نسبت به نقشهای اجتماعی و هویت استقلالی زنان را به دولتهای اصولگرا نسبت دهد.
ایشان با موضعگیری خاصی در برابر لفظ "خواهر" سعی کرده تعبیر نامناسبی را از آن القا نماید. گویا لفظ "خواهران" برای غیر مستقل دیدن زنان وضع شده است. در حالی که واقعیت چنین نیست. در دورهای که به زنان "خواهر" اطلاق میشد، مردان نیز با لفظ "برادر" مورد خطاب قرار میگرفتند. این امر برای ایجاد صمیمیت کاری در جامعه وبه عنوان نمادی از پاکی روابط مورد تأکید بوده است. اینکه از چنین لفظ زیبایی که از اصطلاح قرآنی نشأت گرفته ( انما المومنون اخوه )، چنین برداشتهایی میشود جای شگفتی دارد. شگفتانگیزتر آنکه همه زحمات سرکار خانم شجاعی در چنین امور کوچک و جایگزینی چنین الفاظی خلاصه شود .
3-برای شناخت خدمات هر دوره و نگاه حقیقی نه شعارگونه، باید ابتدا به تحولات ساختاری امورزنان و جایگاه آنان توجه نمود و به این سؤال پاسخ داد که چرا ساختارگسترده معاونتی که دولت دهم با مشقتهای فراوان به حوزه زنان هدیه کرد، در دولت یازدهم بدان مرتبه محدود شد و تنزل یافت؟ آیا اعمال این محدودیت ساختاری، تأثیری کمتر از استعمال کلمه «خواهران» در تبیین مطالبات جامعه زنان داشته است؟! آیا اگر امانت دولت دهم به شایستگی توسط متولیان دو دولت بعد پاسداری میشد، استقلال هویت زنان به خصوص در حوزه حکمرانی توسعه بیشتری پیدا نمیکرد؟
نویسنده محترم تلاش دارد القا کند که در دورههای اصلاحات، سازندگی و اعتدال، وضعیت زنان بهتر از دورههای اصولگرایی بوده است. از این رو متأسفانه بدون استناد و با کنایه سعی در تخریب این معاونت در دولت سیزدهم داشته است. لذا برای تبیین آنچه که به جا نبود که در بزرگداشت فردی مرحوم مطرح شود به برخی ازاین موارد اشاره میشود:
در دولت دهم شاهد ارتقاء ساختار بانوان و تبدیل آن به معاونت و افزایش پستها تا 120 پست و سه معاونت هستیم در حالی که در دولت یازدهم به سرعت این ساختار کوچک میشود و به 40 پست و دو معاونت تنزل مییابد. همچنین پست مشاوران بانوان وزارتخانهها از آنها گرفته میشود و مشاور، با حکم انشایی و بدون ساختار مناسب و قدرت عملکرد تعریف میشود. البته در دولت سیزدهم این امر اصلاح میشود و مشاوران در پستی معادل معاون وزیر یا مدیر کل قرار میگیرند؛ وطبق مصوبه ستاد ملی زن و خانواده دستگاههای اجرایی ملزم به حضور بانوان مشاور در شوراهای کلان تصمیم گیری میشوند و در مصوبات متعلق به خانواده و زنان مشاوران زن حق وتو مییابند
در مجموع دولت سیزدهم- که توسط نویسنده مذکور به محدودکردن زنان متهم شده ـ به دور از شعارزدگی در راستای تثبیت و ارتقای جایگاه بانوان در دستگاههای دولتی و ساختارهای مربوط به زنان و خانواده، به مصوبات جدی و اجرای آنها روی آورد؛ قانون اختصاص تکلیفی یک درصد بودجه دستگاههای اجرایی به مسأله زن و خانواده را ارائه داد و در سفرهای استانی بودجه خاص زنان را تصویب کرد. همچنین در دولت سیزدهم برای اولین بار رییس جمهور ، زنانی را در شوراهای عالی تصمیمگیری منصوب کرد.
4: اتهام خانهنشینی به رویکرد دولتهای اصولگرا به ویژه دولت سیزدهم، به حدی دور از انصاف است که میتوان آن را به عنوان موضوع دعوی قضایی در دادگاه رسانه پیگیری کرد. آیا به صرف اصولگرایی و پایبندی به حفظ نیازهای چند بعدی زنان ، میتوان رویکرد خانهنشینی زنان و محدودیت آنها را به یک دولت نسبت داد؟ آن هم دولتی که اسناد کافی برای موفقیت وی در حوزه ارتقای مشاغل زنان، کاهش دودرصدی نرخ بیکاری زنان آن هم در بحران جهانی اقتصاد وجود دارد؟ دولتی که در آن همه شاخصهای اصلی بازار کار مربوط به حوزه زنان نسبت به زمان آغاز کارش( تابستان 1400) کاملاً بهبود پیدا کرده است.
در این بازه زمانی، جمعیت شاغل زنان کشور 500 هزار نفر افزایش داشته و جمعیت بیکار 250 هزار نفر کاهش یافته است. همچنین نرخ مشارکت اقتصادی زنان با افزایش نرخ 1 درصدی و نرخ بیکاری با کاهش 5/2 درصدی روبرو بوده است.لذا با کاهش مدت زمان دریافت مجوز کسب و کار به سه تا 5 روز و استقبال بانوان از این مجوزها، بیکاری خانمها از17 درصد به 15 درصد کاهش یافته و توجه خاص به زنان روستایی موجب رشد 355 درصدی بیمه زنان روستایی شده است.
البته که این دولت باور به ضرورت تعادل در حفظ ماهیت زنانگی در عین فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی زنان داشته است و ایجاد اشتغال منعطف یاریگروپشتیبان اشتغال بانوان خواهد بود و این دقیقاً همان نقطه اشتراک با دیدگاههای شخص مرحوم شجاعی است که متأسفانه در تکریم ایشان مورد غفلت قرار گرفته است. دولت سیزدهم با رویکرد ایجاد زمینه تعادل بین نقشهای خانگی و اجتماعی زنان، به تقویت کسب و کار پایدار خانوادهمحور، پشتیبانی از بانوان تأثیرگذار و ارتقای سطح فرهنگ عامه روی آورده است و تلاش دارد که حاصل این گفتمان، در تحول بنیادین امور مربوط به پیشرفت جامعه زنان، عملیاتی شود.
5- کارنامه خانم زهرا شجاعی آنقدر دارای فضیلت و خدمات مناسب هست که نیازی به فضیلتتراشی نداشته باشد و نیاز ندارد که وزارت یک بانو در دولت احمدینژاد به زحمات ایشان در دوره قبل نسبت داده شود. یا تبدیلشدن دفتر بانوان وزارت کشور در دولت دهم به اداره کل، حاصل زحمات ایشان در دوره قبل تلقی شود.
با این رویکرد بعید نیست نویسنده محترم؛ الان که اداره کل بانوان وزارت کشور در دولت سیزدهم به مرکز امور زنان وزارت کشور ارتقا یافته، آن را نیز منتسب به دولت قبل کند. جای این سؤال باقی است که دولتهای توانمند اصلاحات و اعتدال چرا در دوره خود، به این ارتقای ساختار یا انتصاب وزیر زن در کابینه دست نیافتند و تنها به زمینهسازی برای دولت بعد اکتفا کردند؟! از این بالاتر چرا در دوره خود، ساختار زنان را محدود ، کوچک و ناکارآمد قرار دادند تا مجبور باشند به دورههای بعدی افتخار کنند!!
این سبک پنهان سازی حقیقت و تغییر واقعیتهای تاریخ قطعاً مورد رضایت آن مرحوم نیست و دفاع نویسنده تاثیر تخریبی اش بیش از مدح و تمجید است.
پذیرش تغییرات به نفع ساختار امور زنان در زمان اصولگرایان و عدم انتساب موفقیتهای آن به اصلاحات، علاوه بر رعایت انصاف، نشان اخلاق سیاسی است. باید به این مطلب توجه داشت که پیشرفتهای دولتهای رقیب هم حاصل تلاش بانوانی از جنس خودتان بوده است. بر این اساس به جای انکار، شایسته است به دستاوردهایی ببالیم که به تثبیت و ارتقاء جایگاه بانوان در نظام جمهوری اسلامی منجر شده است بدون آنکه در صدد نفی یا انتساب آن به دولتی دیگر باشیم.
ما معتقدیم اساساً حزب گرایی و نادیدهانگاری اقدامات با ارزش از سوی جناحهای مختلف وبدتر از آن مصادره برخی از اقدامات به نفع خود، امری غیراخلاقی و دور از شأن انسانی و الهی و نوعی قبیله گرایی مدرن است لذا زمانی که رسانهای به بهانه تسلیت فقدان بانویی حکمران، سعی در تخریب جناحهای سیاسی رقیب با اطلاعات غلط دارد و آنها را آماج تیرهای تهمت قرار میدهد، سکوت را ظلمی به ساحت اندیشهورزی و روشنگری میدانیم.