کفههای ترازوی رفاهی-سکونتی تهران از «عدمتعادل» چشمگیر رنج میبرد، بهطوری که یکسری «خدمات شهری کلیدی» با جمعیت پایتخت تناسب ندارد، توزیع منطقهای آنها نافرم است و اوضاع کلی خدمات نیز مورد رضایت شهروندان نیست.
گزارش «دنیایاقتصاد» با استناد به آنچه در «آمارنامه شهرداری تهران» آمده و نکاتی که شهروندان در سال گذشته به «کانون افکارسنجی تهران» اعلام کردند، حاکی است: سرانه فضای سبز شهری و همچنین سرانه پارکها و بوستانها و تفرجگاههای تهران، به ترتیب 8 مترمربع و 3.3 مترمربع از «سطح توصیهشده جهانی» کمتر است.
طبق آخرین آمار موجود در سایت شهرداری تهران، سرانه فضای سبز شهری در پایتخت 16.69 مترمربع است که به معنای مساحت فضای سبز موجود به ازای هر شهروند است. همچنین سرانه بوستانها و تفرجگاهها در تهران نیز 6.9 مترمربع است.
سطح توصیهشده از سوی سازمانهای جهانی ناظر بر «کیفیت زندگی شهرها» برای شاخص اول، «حداقل 25 مترمربع» و برای دومی نیز «میانگین 10.2 مترمربع» را نشان میدهد که البته این نرمها متناسب با «تراکم جمعیتی در شهرهای مختلف و اینکه، شهر در مقیاس شهر بزرگ، کلانشهر یا ابرشهر است»، حتما دارای نوسان است.
تهران در حال حاضر -مطابق دادههای موجود در آخرین نسخه آمارنامه شهر تهران که سال گذشته منتشر شد- 2هزارو 366 بوستان و تفرجگاه شهری دارد.
سرانههای فضای سبز و بوستانها از سال 98 تاکنون، تغییر محسوسی نکرده است؛ افزایش زیر 0.5 مترمربع.
در کنار این «کمبود و کسری خدمات سبز و تفریحی» در تهران، توزیع نامناسب منطقهای این فضاها بین شمال و جنوب شهر و بین مناطق پرجمعیت و کمجمعیت نیز «عارضه دیگر» است. عمده فضاهای سبز و بوستانها در مناطق 1 تا 5، احداث شده و شکل گرفته است.
مطابق نقشههای موجود در گزارش، تعداد بوستانها در شمال تهران بیش از 4 تا 5 برابر مناطق 6 تا 12 و همچنین 16 و 17 است.
فقر یا کمبود نسبی فضاهای سبز و پارکهای شهری به عنوان مراکزی که میتواند «محیط مناسب اجتماعی برای گذران اوقات فراغت و ساعات غیرکاری شهروندان» فراهم کند، تاثیر مستقیم بر افت سطح کیفیت زندگی و همچنین تغییر سطح آسایش و آرامش شهری شهروندان دارد.
وضعیت دیگر خدمات شهری کلیدی نیز آنچنان رضایتبخش نیست. در یک نمونه، تعداد بازارهای میوه و ترهبار در مناطق بالای شهر 2 تا 3 برابر مناطق میانی و پایین شهر است.
طی سالهای اخیر، سطح فزاینده تورم خوراکیها که در برخی سالها حتی از تورم عمومی هم بیشتر بوده، «تقاضای خرید خانوارها از میادین میوه و ترهبار» را در مقایسه با سایر فروشگاههای عرضه میوه و خوراکی و پروتئینی، افزایش داده است. اما تعداد کم این بازارهای عرضه مستقیم در مناطق شهر متناسب با حجم تقاضا نیست.
پاییز سال گذشته کانون افکارسنجی تهران برای ارائه تصویری روشن از «کیفیت و کمیت واقعی خدمات شهری و سکونتی تهران به مدیران شهرداری»، اقدام به سنجش نظرات تهرانیها پیرامون عملکرد مناطق 22گانه شهرداری کرد.
این سنجش با حجم نمونه 9873 نفری از بین تمام شهروندان مناطق 22گانه در فاصله زمانی 30 شهریور تا 26 مهر صورت گرفت.
گزارش به دست آمده از این ارزشیابی نشان میدهد، شهروندان به طور نسبی به عملکرد شهرداری نمره قابل قبول دادهاند. با این حال 5 نقطه ضعف را در شهر شناسایی و اعلام کردهاند.
نقاط قوت در این سنجش، «نگهداشت شهر در قالب جمعآوری زباله و نخاله» و همچنین «رسیدگی به بوستانها و فضای سبز، تامین و نگهداری مناسب وسایل ورزشی و نیمکتهای بوستانها» اعلام شده است.
با این حال، از نگاه شهروندان تهرانی، مسیرهای عبور و مرور عابران در سطح شهر برای تردد آسان باید مناسبسازی شود. امکان دسترسی به پارکینگهای عمومی در محلهها باید افزایش یابد. حیوانات و حشرات موذی در سطح شهر باید به صورت جدی کنترل شود، اقدامات مناسب برای گسترش فضای سبز و محیطهای مفرح و نشاطآفرین در محلهها انجام شود و همچنین وضعیت معتادان و کارتنخوابها و آسیبهای اجتماعی رسیدگی شود.
تهران سبز نیست؛چرا؟
حسین ایمانیجاجرمی، صاحبنظر و جامعهشناس شهری، در خصوص وضعیت فضاهای عمومی و همچنین شرایطی که تهران به لحاظ سرانههای فضای سبز و تفرجگاهی دارد به «دنیایاقتصاد» اعلام کرد: علاوه بر اختلاف موجود بین سرانه فضای سبز شهر تهران با استانداردها، مصادیقی وجود دارد که نشان میدهد تهران شهر سبزی نیست.
وی افزود: فضای سبز شهری که به عنوان تفرجگاه شهروندان قابل استفاده است شامل همه پارکها و فضاهایی است که با هدف و کارکرد گذران اوقات فراغت افراد ساخته شده باشند و بنابراین فضاهای سبزی که با هدف زیباسازی شهر در اطراف بزرگراهها ایجاد شده، عملا جزو تفرجگاه و فضای سبز تفرجگاهی شهروندان محسوب نمیشوند؛ اما اینکه دیده میشود به علت کمبود فضای سبز تفرجگاهی بهخصوص کمبود پارکهای محلهای، در برخی ایام سال شهروندان از این فضاها (فضای سبز اطراف بزرگراهها و معابر) نیز به عنوان تفرجگاه استفاده کرده و در آن تردد دارند نشاندهنده آن است که تهران شهر سبزی نیست و به طور جدی با کمبود فضای سبز تفرجگاهی مواجه است. این در حالی است که در برخی از ادوار گذشته مدیریت شهری، بحث تهران سبز و تهران روان نیز مطرح بود اما شرایطی که هماکنون در آن به سر میبریم نشان میدهد عملا تبدیل تهران به شهری سبز محقق نشده است.
وی معتقد است در این میان نقش پارکها و فضاهای سبز تفرجگاهی «محلهای»، بسیار مهمتر از پارکها و فضاهای سبز تفرجگاهی بزرگ «فرامحلهای» است که بعضا نیز با بزرگراهها محاصره شدهاند؛ این در حالی است که حتی ممکن است وجود این پارکهای بزرگ فرامحلهای که بسیاری از شهروندان به دلیل بعد مسافت و نیاز به حمل و نقل اتومبیلمحور و همچنین صرف زمان زیاد برای رسیدن به این فضاها قادر به استفاده از آنها نیستند، به نوعی سیگنال نادرستی در آمارهای مربوط به سرانههای فضای سبز مخابره کند. به این معنا که اگرچه ممکن است وجود این فضاهای تفرجگاهی فرامحلهای، در آمارها، سرانههای فضاهای سبز تفرجگاهی را افزایش دهد اما به طور واقعی به دلیل بعد مسافت و دشواری دسترسی، عملا اثر کافی و مطلوب در تامین نیازهای شهروندان به این گروه از فضاهای عمومی نداشته باشد.
ایمانیجاجرمی به دو اثر مهم فضاهای سبز تفرجگاهی شهری در زیست مطلوب شهروندان اشاره کرد و گفت: به طور کلی میتوان این اثرات را در دو بخش طبقهبندی کرد. یک اثر مربوط به بحثی است که این فضاهای سبز به عنوان بخشی از فضاهای عمومی شهری در «سلامت» شهروندان دارد. این موضوع نیز تنها شامل سلامت روانی افراد نیست و هم سلامت روان به جهت نیاز آنها به وجود این تفرجگاهها برای گذران اوقات فراغت را دربرمیگیرد و هم سلامت جسمی افراد به جهت نیاز از بابت تحرک در فضای مناسب شهری را شامل میشود. به این ترتیب، کمبود این فضاها عملا سلامت روحی و جسمی افراد را به مخاطره میاندازد. بهخصوص درباره گروههای خاص مانند کودکان، زنان، سالمندان و معلولان که دسترسی آنها به پارکهای محلهای در کوتاهترین زمان ممکن بدون نیاز به استفاده از اتومبیل برای طی مسافتهای طولانی، از ضرورتهای بسیار مهم است. این موضوع بهخصوص از جنبه زیرساختهای اجتماعی، شکلگیری تعاملات اجتماعی و محلهای و شبکهسازیهای اجتماعی بسیار مهم است و به نوعی موضوع عدالت اجتماعی را نیز دربرمیگیرد.
این جامعهشناس شهری با بیان اینکه وجود و تعدد پارکهای محلهای بسیار مهمتر از پارکهای فرامحلهای است، خاطرنشان کرد: درباره تهران همیشه این انتقاد وجود داشته که در حوزه سرانهها، خدمات و فضاهای عمومی برای زیست مطلوب شهری بین محلههای شمال و جنوب پایتخت تبعیض و شکاف آشکار وجود دارد. این در حالی است که در همه سالهای گذشته تاکنون به جای آنکه به طور متمرکز و موثر بر افزایش فضاهای سبز شهری، تفرجگاهها و پارکهای محلهای در مناطق کمبرخوردار توجه شود حتی در برخی موارد دیده شده است که بوستانها و فضاهای سبز محلهای به نفع سایر کاربریها تخریب شدهاند. به عنوان مثال نمونههایی از تخریب بوستانهای محلهای برای ساخت مراکز تجاری (مالها) در برخی از محلههای شمال شهر تهران را میتوان نام برد. ایمانیجاجرمی بیتوجهی به این موضوع و کمبود فضاهای سبز تفرجگاهی در شهرها را منجر به تنزل ثروت اجتماعی و کاهش ذخیره فضاهای عمومی موردنیاز برای زیست مطلوب شهری دانست و بر ضرورت توجه به این موضوع به جهت بهبود وضعیت موجود تاکید کرد.