مهدی دزفولی تهیهکننده و کارگردان مستند «معمای C130» که چندی پیش از شبکه افق پخش شد و در حال حاضر به صورت آنلاین در دسترس است، در گفتوگو با خبرنگار ایرنا درباره این اثر توضیح داد: این مستند روایتی از سقوط هواپیمای فرماندهان ارتش و سپاه در تاریخ 7 مهرماه سال 60 است. اتفاقی که درست فردای عملیات ثامنالائمه بهعنوان اولین عملیات بزرگ و پیروزمندانه ایران در جنگ تحمیلی رخ داد.
وی گفت: یک سال از شروع جنگ و سه ماه از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا گذشته بود و اولین عملیات موفق ایران که منجر به شکست حصر آبادان هم شد، در این مقطع رقم خورده بود. در این پرواز، فرماندهان اصلی جنگ حضور داشتند.
از شهید فلاحی که رئیس ستاد ارتش و شهید نامجو که وزیر دفاع بودند، تا شهید فکوری که فرمانده نیروی هوایی بود، شهید کلاهدوز که قائممقام سپاه و شهید جهانآرا که فرمانده سپاه خرمشهر بود. در واقع این اتفاق، حادثهای بود که شیرینی آن عملیات پیروزمندانه را تلخ کرد و مسیر جنگ را هم تغییر داد.
این مستندساز در توضیح بیشتر این تغییر مسیر، گفت: براساس اسناد و مدارک موجود که در مستند هم به آن اشاره میشود، قرار بر این بود که این فرماندهان با این پرواز، نزد حضرت امام(ره) بروند و طرح شروع عملیات بازپسگیری خرمشهر در همان پاییز سال 60 را ارائه دهند. این عملیات با سقوط این هواپیما، برای چند ماه به تعویق میافتد و مسیر جنگ به سمتی میرود که رویاروییها، ادامهدار شود. براساس نظر این فرماندهان، قرار بر این بود که بعد از فتح خرمشهر در آن تاریخ، جنگ هم به پایان برسد.
شهدایی که همه سابقه تهدید به ترور داشتند
وی افزود: نکته مهم این است که تمام فرماندهان حاضر در این پرواز غیر از شهید جهانآرا که سن و سال چندانی هم نداشت، سابقه ترور داشتند. شهید فلاحی در ماجراهای کردستان سابقه ترور داشت. شهید نامجو به دلیل مباحث مرتبط با انفجار دفتر نخستوزیری که یک ماه قبلتر اتفاق افتاده بود، در معرض ترور بود.
شهید فکوری به دلیل عملیات حمله به پایگاههای اچ3 که بسیار هم غافلگیرکننده بود، از سوی ارتش بعث تهدید به ترور شده بود. شهید کلاهدوز هم از آنجایی که پیش از انقلاب در گارد جاویدان شاه بود و بعد از انقلاب هم قائممقام سپاه شده بود، یک ماه قبلتر مانند شهید نامجو در انفجار دفتر نخستوزیری حضور داشت و توانستند از آن اتفاق جان سالم به در ببرد.
هنوز هم علت دقیق سقوط آن هواپیما مشخص نشده است. معلوم نیست با نقص فنی مواجه بودهایم یا با خرابکاری و بمبگذاری
دزفولی در بخش دیگری از توضیحات خود گفت: ما در سال 1395سراغ این پرونده رفتیم و تا سالها این پرونده مغفول واقع شده بود. گویی زیر گردوخاک دفن شده بود و کسی تمایلی به پرداختن به آن نداشت.
در عین اینکه این پرونده هنوز برای نزدیکان این شهیدان، حل نشده باقی مانده و هنوز هم علت دقیق سقوط آن هواپیما مشخص نشده است. معلوم نیست با نقص فنی مواجه بودهایم یا با خرابکاری و بمبگذاری.
این مستندساز در پاسخ به اینکه آیا در پژوهشهایی که داشتهاند به پاسخی برای دلیل این سقوط رسیدهاند یا خیر، هم گفت: براساس همان روایتی که در مستند هم وجود دارد، براساس تحقیقات ما خرابکاری افراد نفوذی در این ماجرا، نقش اصلی را داشته است.
بهویژه که در این سانحه برخلاف نمونههای مشابه، خلبان و تیم پروازی سالم ماندند و خود آنها بعدها شهادت دادند که شاهد یک خرابکاری بودهاند. گویا قبل از پرواز شخصی قسمت مربوط به پاور هواپیما را دستکاری کرده است.
کارگردان مستند «معمای C130» درباره تعدد موضوعاتی همچون سابقه کشمیری و یا پرونده عباس زریباف که در این مستند بهصورت فهرستوار به آنها اشاره شده است هم گفت: داستان اصلی این بود که ما پیش از این کار، هیچ مستندی نداشتیم که بهطور مفصل در آن درباره موضوع نفوذ به مراجع کلیدی نظامی اعم از ارتش و سپاه صحبت شده باشد. این اولین مستندی است که در آن از بهمن 57 تا مهر 60 موارد مربوط به نفوذ، بررسی شده است.
وی با اشاره به دیدگاههای مختلف درباره پرونده سقوط C130 افزود: آقای فرقانی که ما در زمان ساخت مستند به دنبالش بودیم اما به آمریکا سفر کرده بود، بعدها به بهانه همین مستند، با بیبیسی مصاحبه کرد، معتقد است که حادثه به دلیل خرابکاری نبوده است. ما اما تلاش داشتیم به این موضوع بپردازیم که در این اتفاق، بحث نفوذ بسیار جدی بوده است.
در پروندههای مشابه شاید به کشمیری پرداخته شده باشد اما به سوژهای مانند محمدرضا کلاهی آنگونه که باید پرداخته نشده است. نباید از کنار این پروندهها ساده عبور میکردیم. به همین دلیل در مستند نیاز به مقدمهچینی داشتیم تا بگوییم موضوع نفوذ واقعا گزارهای قابل تأمل است.
این مستندساز با تشریح برخی از ابعاد فنی مرتبط با پرونده این سقوط ادامه داد: حتی شرکت هواپیمایی سازنده این مدل هواپیما، در سایت رسمی و صفحه ویکیپدیای مربوط به سقوط هواپیماهای C130 این سانحه را در بخش سوانح مشکوک قرار دادهاند که دلیلش مشخص نیست.
مساله نفوذ کشمیری
وی درباره استفاده از مصاحبههای آرشیوی در فرآیند ساخت مستند «معمای C130» توضیح داد: همه مصاحبههای این مستند را خودم گرفتم. در مجموع 6 مصاحبه در این مستند داریم که طیفهای مختلف از ابراهیم یزدی تا حسن عباسی را شامل میشود. با آقای صولتی خلبان این پرواز هم گفتوگو داشتیم. همه این مصاحبهها هم تولیدی است. باقی جزییات تصویری این مستند هم با پیگیری خودمان بهدست آمد و مربوط به مستندهای دیگر نبود.
این مستندساز گفت: براساس اسناد، از شب 22 بهمن 57، رکن دو ارتش که مغز متفکر سیستم امنیتی و اطلاعاتی ارتش بوده است، مورد هجمه قرار میگیرد چرا که خیلی از گروههای آن موقع از مجاهدین خلق تا حزب توده میدانستند اینجا چقدر جای مهمی است و سعی کردند اسناد آن را به دست بیاورند.
عدهای بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب در این رکن سمت میگیرند. مسعود کشمیری یکی از آنهاست که به نمایندگی از دفتر مهندس بازرگان برای نیروی هوایی حکم میگیرد. سعید حجاریان برای نیروی دریایی حکم میگیرد و حکم نیروی زمینی هم به حبیباله داداشی میرسد. خود همین کشمیری که بعدها مسئول بررسی پرونده کودتای نوژه میشود، خیلی از اسناد را به عنوان کاغذ باطله از این مرکز خارج میکرده است.
دزفولی تاکید کرد: در همین سالهای اخیر در برخی ترور دانشمندان هسته و خرابکاریها شاهد نشانههای نفوذ بودیم. آقای یزدی تحلیلی در این مستند ارائه کرده که به نظرم تا حد زیادی درست است. او میگوید «ما سه واکنش را برای زمین زدن انقلاب اسلامی شاهد بودیم. اولین مرحله بیثباتسازی بود که در همان سالهای اول در گوشهوکنار کشور، شاهدش بودیم و مهار شد. مرحله دوم جنگ بود که ایران از آن هم عبور کرد. مرحله سوم، نفوذ است که بهنظر میرسد ما هنوز بهصورت جدی با آن درگیر هستیم»
کارگردان مستند «معمای C130» درباره سروشکل ساده این مستند از منظر فنی هم گفت: قبول دارم این مستند سروشکل سادهای دارد چراکه اولا با هزینه شخصی تولید شد و خودم دغدغهاش را داشتم. دوم اینکه به هرجایی که مراجعه میکردیم، هیچ چیز در اختیارمان نمیگذاشتند، از آرشیو و اطلاعات گرفته تا مصاحبه.