سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز دوشنبه 20 فروردین در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان و نمایندگان تشکلها، بررسی ورود متقاضیان به بازار مسکن برای تقویت و افزایش ساخت، رونق بازارهای صادراتی ایران در 1403، عقبنشینی تلآویو از جنوب غزه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
مروری بر محورهای مطرح شده و پیگیری شده از سوی برخی چهره ها و رسانههای طیف رادیکال جریان اصلاحات بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا جامعه ای درگیر فقر و فساد را به تصویر کشیده و از در پیش بودن زوال اجتماعی با عدم تغییر سیاست های کلان نظام سخن به میان بیاورند.
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان صعود قیمتها؛ واکنشها و شایعهها مینویسد:
دلار 64 هزار تومانی و سکه 46 میلیون تومانی عبارتی است که دیروز توسط کاربران ایرانی به صورت گسترده دست به دست شد؛ واکنشی اعتراضی که نسبت به صعود قیمتها در بازار طلا و ارز شکل گرفت. در همین بحبوحه، شایعه استعفای احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی قوت گرفت؛ شایعهای که البته توسط دولت رد شد. نوسان قیمت طلا و ارز در شرایطی رخ میدهد که چندی پیش اسرائیل به یکی از ساختمانهای کنسولگری ایران در دمشق حمله کرده و ابهام درباره واکنش ایران به ماجرا و سرانجام این غائله، بازارهای طلا، ارز و بورس را تحت تأثیر قرار داده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
در تمامی دنیا وقوع هر تنش و درگیری میتواند باعث اثرات کوتاهمدتی بر اقتصاد کشورهای طرف درگیری شود. در واقع همه چیز در بحث کنترل و مدیریت ارزی آن کشور به اقتدار بانک مرکزی و دست باز آن در استفاده از ابزارهای موجود بستگی دارد و برای کنترل و مدیریت شرایط کنونی بازار ارز، عوامل مختلفی دخیل است که مهمترین آن به اختیارات بانک مرکزی بستگی دارد.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی دولت را متهم به ایجاد رکود اقتصادی برای کنترل نرخ ارز کرده و نوشته است:
سیاست تثبیت از یک زاویه منجر به عدم افزایش قیمت دلار میشود و میتواند به بسیاری از افراد اینگونه القا کند که چون نرخ دلار تغییر نمیکند و ثابت مانده، پس بازاری موازی مانند طلا و... هم باثبات خواهند ماند و تغییری نخواهند داشت. نکته دیگر اینکه وقتی در اقتصاد حق نقدینگی را ناخودآگاه در همان کانال 25درصد برای سال آینده داشته باشیم و از سوی دیگر، رشد اقتصادی محدود و حدود 3 تا 4درصد باشد، براساس مدلهای اقتصادی دوباره با تورم روبهرو خواهیم شد.
روزنامه آرمانملی نیز عملکرد دولت و تحقق وعدهها را در 3 سالگی بررسی کرده و در گزارشی جهتدار و بدون توجه به آمارها و تهدید به راه افتادن شورشهای خیابانی در صورت استعفا ندادن دولت نوشته است:
مثل روز روشن بود که آقای رئیسجمهور با پیچیدگیهای اقتصادی آشنا نیستند. ایشان در سخنانی عجیب گفتند قیمت مرغ و تخممرغ چه ربطی به تحریم و دلار دارد؟ همین یک جمله نشان از آن دارد که برآورد درباره تحریم اشتباه است. اتفاقا قیمت مرغ و تخممرغ در ارتباط مستقیم با نرخ دلار و تحریم است چون بیش از 90 درصد وابستگی در واردات نهادههای طیور وجود دارد. حال چطور میشد بگوییم یعنی چه، مگر مرغ دلار میخورد که قیمت دلار روی قیمت گوشت آن تاثیر بگذارد. به بیان ساده این حرفها نشان از آن دارد که ارزیابی دقیق نیست، مشاوره درست صورت نگرفته والا در حقیقت به طور غیرمستقیم مرغ دلار میخورد! اولیترین دولتی که باید خودش استعفا میکرد یا از آن میخواستند که استعفا دهد، این دولت بود.
این روزنامه در ادامه نوشته است:
اگر مشکلاتی که در دولت روحانی رخ داد را برشماریم مثل اعتراضات خیابانی در سال 96، زلزله کرمانشاه، خروج ترامپ از برجام، سیل خوزستان که چند استان را در برگرفت، همهگیری کرونا، اتفاقات آبان 98 و ماجرای بنزین، ماجرای هواپیمای اوکراینی، ترور سردار شهید سلیمانی و حمله به پایگاه عینالاسد؛ میبینیم که باز هم به میزانی که که طی این سه سال شاهد افزایش قیمتها بودیم آن زمانی این اتفاق به مراتب کمتر رخ داد.
بررسی این مطالب اما بیانگر آن است که طیف اصلاح ساختاری و رادیکال های جریان اصلاحات در سال جدید هدف اصلی خود را تولید هراس اجتماعی در جامعه گذاشته و می کوشند تا به انحای مختلف ضمن سیاه نمایی از شرایط کشور نسبت به ناامیدسازی جامعه نیز اقدام نمایند.
رادیکال های جریان اصلاحات بدون در نظر گرفتن تلاش های رو به جلوی دولت کنونی در تلاش برای القای تعریف دولت سیزدهم به عنوان دولت بدون دستاورد بوده و وجدان خود را در برابر تلاش ها برای کاهش تورم 60 درصدی دولت گذشته، عبور از ابتلا به نپرداختن حقوق کارمندان، افزایش فروش نفت، سرمایه گذاری در حوزه های استراتژیک و زیر بنایی و ...به بی هوشی می زنند.
این رادیکال ها اما در گام دیگر سیاه نمایی های خود را یک واقعیت تعریف کرده و آن را محصول بیانیه گام دوم تعریف می کنند تا نشان دهند که چگونه فاصله آنان با میزان ها و شاخص های انقلاب آنان را به معارضه با حاکمیت کشانده به گونه ای که طبق سنت تکراری خود از تشبیه جمهوری اسلامی با قاجار سخن به میان آورده و همچون دوره های گذشته از زوال اجتماعی سخن به میان بیاورند که بوی خشونت می دهد!
گفتنی است تجربه ثابت کرده که هرگاه گفتار رادیکال در جبهه اصلاحات رشد داشته به موجب آن بهره گیری از مشکلات برای پروژه سیاسی و شیفت از بازی ها کلامی – روانی به رخدادهای عینی افزایش یافته است.